مقاله پژوهشی
مسعود صفایی پور؛ عقیل گنخکی
چکیده
افزایش شهر گرایی و جمعیت شهرنشینی در کشور بهطور روزافزون منجر به ایجاد چالشها و مسائل مختلف مانند کاهش کیفیت فضاهای شهری درنتیجه گسترش انواع آلودگیها و همچنین شهرسازیهای سریع و بدون توجه به مؤلفهها و ارزاش های فرهنگی و تاریخی شده است. مفهوم زیست پذیری بهعنوان رویکردی شناخته میشود که میتواند به بهبود کیفیت زندگی محیط ...
بیشتر
افزایش شهر گرایی و جمعیت شهرنشینی در کشور بهطور روزافزون منجر به ایجاد چالشها و مسائل مختلف مانند کاهش کیفیت فضاهای شهری درنتیجه گسترش انواع آلودگیها و همچنین شهرسازیهای سریع و بدون توجه به مؤلفهها و ارزاش های فرهنگی و تاریخی شده است. مفهوم زیست پذیری بهعنوان رویکردی شناخته میشود که میتواند به بهبود کیفیت زندگی محیط شهری در ابعاد مختلف کمک نموده و درنهایت سبب افزایش مطلوبیت ساکنین شود. بر این اساس، این پژوهش باهدف ارزیابی زیست پذیری فضاهای عمومی شهر بوشهر با رویکرد ایرانی – اسلامی و به روش توصیفی تحلیلی انجامشده است. جامعه آماری موردنظر فضاهای عمومی شهر بوشهر است که به روش غیر تصادفی توسط کارشناسان و خبرگان مدیریت و برنامهریزی شهری انتخابشدهاند. بهمنظور تجزیهوتحلیل نتایج از روشهای تصمیمگیری چند معیاره تحلیل سلسهمراتبی برای وزن دهی به معیارها و روش کوپراس برای رتبهبندی فضاهای عمومی شهری بر اساس معیارهای موردنظر استفادهشده است. بر اساس نتایج، معیارهای "رعایت مقیاس انسانی در طراحی" و "دسترسی به فضاهای عمومی" به ترتیب با وزنهای 0.125 و 0.120 بیشترین اهمیت را داشته و در بین فضاهای عمومی موردبررسی، "پیاده راه لیان" و "فضاهای عمومی ساحلی" به ترتیب با وزنهای 0.860 و 0.747 بیشترین زیست پذیری را دارا هستند. در ادامه و بهمنظور بهبود زیست پذیری این فضاها پیشنهادهای ارائهشده است.
مقاله پژوهشی
علی اکبر عنابستانی؛ سیده پروین حسینی؛ حمید شایان؛ امید علی خوارزمی
چکیده
هدف مطالعه حاضر، شناسایی پیشران های موثر بر هویت مکانی در بازآفرینی فضایی در سکونتگاههای پیراشهری شیروان است. این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی انجام گردیده است. برای بررسی چهارچوب نظری پژوهش از روش اسنادی و کتابخانهای و جهت استخراج پیشرانهای کلیدی اثرگذار هویت مکانی بر بازآفرینی فضایی در سکونتگاههای ...
بیشتر
هدف مطالعه حاضر، شناسایی پیشران های موثر بر هویت مکانی در بازآفرینی فضایی در سکونتگاههای پیراشهری شیروان است. این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی انجام گردیده است. برای بررسی چهارچوب نظری پژوهش از روش اسنادی و کتابخانهای و جهت استخراج پیشرانهای کلیدی اثرگذار هویت مکانی بر بازآفرینی فضایی در سکونتگاههای روستایی پیراشهری از مطالعات میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش را 25 نفر از پاسخگویان که کارشناسان و برنامهریزان روستایی استان خراسان شمالی و شهرستان شیروان هستند، تشکیل میدهند.یافته های تحقیق مؤید آن است که نتایج بدست آمده با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، عوامل 83گانه در 4 مولفه اصلی پیشرانهای کلیدی در افق برنامهها، نشان داد که ارتقای میزان رضایتمندی از افزایش روابط روستا با بیرون از آن (شهر و روستاهای دیگر) با مقدار اثرگذاری خالص مستقیم (17+) و غیرمستقیم (1683+)؛ توجه به توسعه کاربریهای ترکیبی (مختلط) و توسعه دسترسی به خدمات در سطح بافت کالبدی سکونتگاههای پیراشهری با مقدار اثرگذاری خالص مستقیم (8+) و غیرمستقیم (3852+)؛ مشارکت در انتخابات شورای روستا حاکی از افزایش فعالیتهای داوطلبانه در رسته محلی با مقدار اثرگذاری خالص مستقیم (8+) و غیرمستقیم (6272+) و رضایت از کیفیت بصری فضاهای عمومی (نمای بیرونی ساختمانها، شبکه معابر و عناصر آنها) در سکونتگاههای پیراشهری با مقدار اثرگذاری خالص مستقیم (8+) و غیرمستقیم (926-) در پنج بعد اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، کالبدی فضایی، کیفیت محیطی در راستای دستیابی به پایداری سکونتگاههای پیراشهری معرفیشدهاند.
مقاله پژوهشی
امیررضا بیرانوند؛ امیر طیبی
چکیده
شبکه معابر شهری بهعنوان ستون فقرات ساختار کالبدی شهرها، نقش محوری در توسعه کالبدی، بهبود دسترسیپذیری و کاهش نابرابریهای فضایی ایفا میکند. این پژوهش با رویکرد چندمقیاسه، شبکه معابر شهر خرمآباد را از طریق روشهای Space Syntax و خوشهبندی K-Means تحلیل میکند تا الگوهای فضایی مؤثر بر توسعه کالبدی در مقیاسهای محلی، میانی و کلان شناسایی ...
بیشتر
شبکه معابر شهری بهعنوان ستون فقرات ساختار کالبدی شهرها، نقش محوری در توسعه کالبدی، بهبود دسترسیپذیری و کاهش نابرابریهای فضایی ایفا میکند. این پژوهش با رویکرد چندمقیاسه، شبکه معابر شهر خرمآباد را از طریق روشهای Space Syntax و خوشهبندی K-Means تحلیل میکند تا الگوهای فضایی مؤثر بر توسعه کالبدی در مقیاسهای محلی، میانی و کلان شناسایی شوند. هدف پژوهش، بررسی تغییر نقش معابر در شکلدهی به گسترش مناطق مسکونی، تجاری و زیرساختهای شهری با گسترش مقیاس تحلیل است. دادههای اولیه از پایگاه StreetMap استخراج شده و معابر بهصورت خطوط محوری در نرمافزار DepthmapX مدلسازی شدند. شاخصهای کلیدی شامل یکپارچگی، انتخاب و اتصالپذیری در هر مقیاس محاسبه و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که در مقیاس محلی، معابری با دسترسی بالا (۵۵ درصد خطوط) محورهای اصلی حرکت و دسترسی به خدمات محلی را تشکیل میدهند؛ در مقیاس میانی، معابر با پیوستگی بالا ( ۵۲ درصد) تعادلبخش جریان ترافیک و اتصال بینمنطقهای هستند؛ و در مقیاس کلان، معابری با انتخاب بالا (۵۵ درصد) ارتباطات گسترده شهری را پشتیبانی میکنند و به توسعه زیرساختهای کلیدی کمک مینمایند. با این حال، نبود دادههای ترافیکی واقعی، تأیید عملکرد معابر را محدود کرد. این یافتهها امکان ارائه راهکارهایی نظیر تقویت معابر میانی، بهبود زیرساختهای ترافیکی و ارتقای دسترسی در مناطق حاشیهای را برای توسعه کالبدی متعادل فراهم میکند. این پژوهش چارچوبی نوین برای بهینهسازی شبکه معابر در شهرهای درحالتوسعه ارائه میدهد و پیشنهاد میکند در مطالعات آتی، از دادههای GPS یا شمارش ترافیک در شهرهای مشابه با ویژگیهای توپوگرافی کوهستانی و در مقیاسهای چندگانه استفاده شود.
مقاله پژوهشی
سیدمهدی موسی کاظمی؛ مصطفی طالشی؛ حسین رحیمی؛ مسعود توفیقی؛ علی حامد مقدم
چکیده
این تحقیق به بررسی نابرابریهای فضایی در کیفیت محیط زیست شهری در مناطق منتخب کلانشهر مشهد با تمرکز بر شاخصهای دسترسی به خدمات میپردازد. یافتهها نشان میدهد که توزیع فضایی شاخصهای کیفیت زندگی در بین مناطق مختلف شهری یکسان نیست. برخی از مناطق در اکثر شاخصها عملکرد بهتری دارند، در حالی که برخی دیگر در مجموع کیفیت محیط زندگی ...
بیشتر
این تحقیق به بررسی نابرابریهای فضایی در کیفیت محیط زیست شهری در مناطق منتخب کلانشهر مشهد با تمرکز بر شاخصهای دسترسی به خدمات میپردازد. یافتهها نشان میدهد که توزیع فضایی شاخصهای کیفیت زندگی در بین مناطق مختلف شهری یکسان نیست. برخی از مناطق در اکثر شاخصها عملکرد بهتری دارند، در حالی که برخی دیگر در مجموع کیفیت محیط زندگی شهری پایینتری را تجربه میکنند. این نابرابریها در دسترسی به خدمات اساسی مانند مسکن، آموزش، مراقبتهای بهداشتی، حمل و نقل و فرصتهای شغلی خود را نشان میدهد و کیفیت زندگی ساکنان، به ویژه در مناطق کمبرخوردار را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار میدهد. درک عمیقتر از ماهیت و ابعاد این نابرابریها ضروری است تا بتوان سیاستها و مداخلات موثری برای ارتقای عدالت اجتماعی و برابری در شهرها طراحی و اجرا کرد. این تحقیق پیشنهاداتی را برای کاهش نابرابریهای فضایی در کیفیت زندگی شهری، از جمله سرمایهگذاری هدفمند در مناطق کمبرخوردار، ارتقای دسترسی به خدمات، تقویت مشارکت مردمی، حکمروایی خوب و شفاف، همکاری بین بخشی، توجه به عدالت اجتماعی و برابری، و پایش و ارزیابی مستمر ارائه میدهد.
مقاله پژوهشی
سعدی محمدی
چکیده
در پژوهش حاضر، توسعه گردشگری در محیط روستایی بخش اورامان شهرستان سروآباد مورد بررسی قرارگرفته تا اثرگذاری این فعالیت در تغییرات تابآوری منطقه شناسایی گردد. بدین منظور، با گردآوری دادهها به روش اسنادی در بخش نظری و پیمایشی؛ مبتنی بر توزیع پرسشنامه و مصاحبه در بخش میدانی، تاثیرات توسعه گردشگری در تغییرات سطح تابآوری محیط ...
بیشتر
در پژوهش حاضر، توسعه گردشگری در محیط روستایی بخش اورامان شهرستان سروآباد مورد بررسی قرارگرفته تا اثرگذاری این فعالیت در تغییرات تابآوری منطقه شناسایی گردد. بدین منظور، با گردآوری دادهها به روش اسنادی در بخش نظری و پیمایشی؛ مبتنی بر توزیع پرسشنامه و مصاحبه در بخش میدانی، تاثیرات توسعه گردشگری در تغییرات سطح تابآوری محیط روستایی در دو دوره قبل و بعد از توسعه گردشگری در منطقه مورد مطالعه سنجیده شد. رویکرد حاکم بر پژوهش، آمیخته از هر دو روش کمی و کیفی است. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در بخش کیفی به روش تکنیک تئوری بنیادی و در بخش کمی نشان دادند که میانگین سطح تابآوری روستاهای منطقه در سطح معنی داری 05/0 از میانگین برابر 81/2 دوره قبل به 95/2 در دوره بعد، رسیدهاست. بنابراین، میتوان؛ اظهار کرد که گردشگری موجب بهبود سطح تابآوری روستاهای مورد مطالعه گردیده اما این بهبود وضعیت؛ نسبی، شکننده و محدود میباشد تا بتوان پیبرد که ضعفها و موانعی، پیشروی اثرگذاری مطلوب گردشگری در بهبود سطح تابآوری روستاهای منطقه وجود دارد. در مجموع نیز، 62 مانع یا چالش، پیشروی توسعه مطلوب گردشگری در روستاهای منطقه مورد مطالعه وجود دارد که در قالب چهار عاملی اصلی نارساییهای مدیریتی، ضعف برنامهریزی و کمبود خدمات و امکانات مورد نیاز جهت توسعه گردشگری در منطقه؛ ضعف در تامین منابع مالی و فضای امنیتی حاکم بر روستاهای منطقه؛ نارساییهای اجتماعی و فضای نامناسب کسب و کار و ضعف در بازاریابی و آموزش و کمبود تقاضا جهت توسعه گردشگری در روستاهای منطقه خلاصه شدند.
مقاله پژوهشی
مجید پریشان؛ حمدالله سجاسی قیداری؛ حمیدرضا قاسمی؛ احمد رومیانی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی اثرات اجرای طرح هادی بر کاهش سطح آسیبپذیری روستاییان بخش شاندیز شهرستان بینالود در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی hsj.. جامعه آماری این پژوهش 5 روستا دارای طرح هادی از بخش شاندیز شهرستان بینالود بوده است. بر اساس فرمول کوکران در خطای 06/0 و باتوجهبه جمعیت روستاهای مورد مطالعه حجم نمونه ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی اثرات اجرای طرح هادی بر کاهش سطح آسیبپذیری روستاییان بخش شاندیز شهرستان بینالود در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی hsj.. جامعه آماری این پژوهش 5 روستا دارای طرح هادی از بخش شاندیز شهرستان بینالود بوده است. بر اساس فرمول کوکران در خطای 06/0 و باتوجهبه جمعیت روستاهای مورد مطالعه حجم نمونه تحقیق 97 خانوار تعیین گردید. برای تجزیهوتحلیل دادهها (t تک نمونهای و رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر) استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان داد آنچنانکه انتظار میرفت اجرای طرح هادی بسترسازی و کاهش آسیبپذیری روستاییان را در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله) فراهم نموده؛ اما اثراتی به دنبال داشته است. بهطوریکه آزمون t تک نمونهای نشان داد این میزان برای برخی از تمامی شاخصها پایینتر از شرایط مطلوب (3) ارزیابی شده است و تفاوت معناداری آن نیز برای همه شاخصها کاملاً معنادار است. بر اساس آزمون رگرسیون، مقدار ضریب تعیین 894 /0 نشاندادهشده است که متغیر مستقل 89 واحد تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین میکند. آزمون تحلیل مسیر نشان داد که اثرات مستقیم و غیرمستقیم کلی تأثیرات اجرای طرح هادی در کاهش سطح آسیبپذیری روستاییان در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله) مربوط به متغیر بهبود امنیت کالبدی با میزان 424/0 بوده است. سایر متغیرهای یعنی تقویت شبکه معابر با میزان 414/0؛ افزایش سرمایهگذاری با میزان 268/0، مشارکت در مدیریت فضا با میزان 232/0، و رضایتمندی از کالبدی 198/0، افزایش احساس امنیت کالبدی با میزان 195/0 و کاهش مهاجرت با میزان 61/0 رتبههای اول تا 7 را به خود اختصاص دادند.
مقاله پژوهشی
حجت شیخی؛ مینا عبدلی
چکیده
در سال های اخیر، دانش برنامه ریزی و طراحی شهری، متناسب با گستره خود، به دنبال شناسایی روش هایی برای کاهش خسارات ناشی از زلزله در شهرها به عنوان زیستگاه اصلی انسان بوده است. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای شهر ایلام انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است. داده های اولیه ...
بیشتر
در سال های اخیر، دانش برنامه ریزی و طراحی شهری، متناسب با گستره خود، به دنبال شناسایی روش هایی برای کاهش خسارات ناشی از زلزله در شهرها به عنوان زیستگاه اصلی انسان بوده است. لذا این مطالعه با هدف ارزیابی آسیب پذیری لرزه ای شهر ایلام انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام شده است. داده های اولیه اسناد و نقشه های موجود از سازمان های مرتبط جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل دیمتل- فازی و سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. برای تعیین آسیب پذیری لرزه ای شهر ایلام، شاخصهایی مانند تراکم جمعیت، کاربری اراضی، تراکم ساختمان، شبکه معابر، فاصله از فضاهای سبز، فاصله از گسل، قدمت ابنیه، تعداد طبقات، کیفیت ابنیه، مصالح ساختمان، زمین شناسی و شیب به کار گرفته شدند. بر اساس نتایج، 04/19 درصد کل شهر ایلام در مناطق با آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد قرار داشت که بیشتر در مناطق مرکزی شهر واقع شده و به دلیل نوع بافت و مصالح به کار رفته در ساخت آن از ایمنی کمتری برخوردار هستند.
مقاله پژوهشی
عبدارضا کاظمی نیا کرانی؛ محمد نجفی طرقی
چکیده
هدف این پژوهش تحلیل مکانهای بهینه برای مراکز فرهنگی-مذهبی شهری و طراحی شبکه هندسی معابر شهری بهمنظور تعیین نزدیکترین مرکز فرهنگی-مذهبی و بهترین مسیر رسیدن به آن در منطقه یک شهر کرمان است. برای تحلیل و توزیع مکانی کاربری فرهنگی-مذهبی، از ماتریسهای ارزیابی کیفی چهارگانه مطلوبیت، سازگاری، ظرفیت و وابستگی استفاده شد. این ماتریسها ...
بیشتر
هدف این پژوهش تحلیل مکانهای بهینه برای مراکز فرهنگی-مذهبی شهری و طراحی شبکه هندسی معابر شهری بهمنظور تعیین نزدیکترین مرکز فرهنگی-مذهبی و بهترین مسیر رسیدن به آن در منطقه یک شهر کرمان است. برای تحلیل و توزیع مکانی کاربری فرهنگی-مذهبی، از ماتریسهای ارزیابی کیفی چهارگانه مطلوبیت، سازگاری، ظرفیت و وابستگی استفاده شد. این ماتریسها با توجه به ماهیت مکانی معیارهای آنها، از طریق روش تحلیل سلسلهمراتبی معکوس رتبهبندی شدند و سپس در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی (GIS) مدلسازی گردید. پس از تعریف پایگاه داده زمین مرجع برای مسیرهای شهری و طراحی شبکه هندسی معابر، محدودیتهایی مانند طول مسیر و وجود چراغ راهنما برای هر مسیر در نظر گرفته شد. سپس با استفاده از تحلیلهای شبکه، بهترین مسیر رسیدن به نزدیکترین مرکز فرهنگی-مذهبی از هر نقطه شهری تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان میدهد که استفاده از روشهای ماتریسهای ارزیابی کیفی چهارگانه و تحلیل سلسلهمراتبی معکوس برای تحلیل مکانی کاربری فرهنگی-مذهبی و طراحی شبکه دسترسی، کارایی بیشتری نسبت به مطالعات پیشین دارد. این پژوهش بهعنوان راهنمایی جامع و علمی برای مدیران و برنامهریزان، پهنههای مستعد احداث مراکز فرهنگی-مذهبی در منطقه یک شهر کرمان را معرفی میکند و زمینهساز تصمیمگیریهای سازنده و اجرای سیاستهای توسعهای خواهد بود.