مقاله پژوهشی
طاهره صادقلو؛ سودابه احمدی؛ حمید شایان
چکیده
از آنجا که محیط روستا یکی از عناصر سازمان فضایی است و منظر روستا با ابعاد مختلف کالبدی_عملکردی از اهمیت و جایگاه خاصی در سازمان بصری محیط روستایی برخوردار است و از سوی دیگر با تغییرات سبک زندگی و نیازمندیهای روستاییان در سالهای اخیر به تشدید و تسریع فرآیند تغییر منظر انجامیده و مدیریت و برنامهریزی این فضاها بویژه در پسکرانههای ...
بیشتر
از آنجا که محیط روستا یکی از عناصر سازمان فضایی است و منظر روستا با ابعاد مختلف کالبدی_عملکردی از اهمیت و جایگاه خاصی در سازمان بصری محیط روستایی برخوردار است و از سوی دیگر با تغییرات سبک زندگی و نیازمندیهای روستاییان در سالهای اخیر به تشدید و تسریع فرآیند تغییر منظر انجامیده و مدیریت و برنامهریزی این فضاها بویژه در پسکرانههای کلانشهر، نیازمند توجه بیشتری است. پژوهش کاربردی حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال شناسایی شاخصهای تبیین منظر و میزان تغییرات آن در روستاهای حاشیه کلانشهر مشهد است. برای گردآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه و مشاهده) بهره گرفته شده است و تجزیهتحلیل دادهها توسط آزمونهای (کروسکال-والیس، ویلکاکسون و فریدمن) انجام شده است. نتایج بررسیها حاکی از آن است که از بین مؤلفههای منظر، مؤلفه هویت منظر بیشترین تغییر را داشته است. در واقع وقوع تغییرات کالبدی در روستاها، سبب کاهش حس خاطرهانگیزی، سرزندگی و شادابی، میزان تجانس و هماهنگی فضاهای مختلف، کمرنگ شدن ارزشهای فرهنگی بومی شده است و در نهایت بیشترین تغییر در «بعد هویت منظر روستاها» را در پی داشته است. نتایج آزمون فریدمن، بیانگر بالاترین تغییر در شاخص کاربری اراضی از میان کل شاخصهای منظر است. بنابراین، توجه به تغییرات منظر به عنوان مهمترین پیامد تغییر کاربری اراضی قابل توجه است.
مقاله پژوهشی
ایرج قاسمی؛ خلیل کلانتری
چکیده
مسکن روستایی پدیدهای کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی است. از این رو همواره با معیشت و فعالیت اقتصادی خانوار و روستا پیوند داشته است. مسکن معیشتمحور روستایی طی سالهای اخیر گرایش به همانندسازی با مسکن شهری پیدا کرده و سهم مسکن معیشتمحور کاهش یافته است. مسئله این مقاله شناسایی چالشهای پیش روی توسعه مسکن معیشتمحور ...
بیشتر
مسکن روستایی پدیدهای کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی است. از این رو همواره با معیشت و فعالیت اقتصادی خانوار و روستا پیوند داشته است. مسکن معیشتمحور روستایی طی سالهای اخیر گرایش به همانندسازی با مسکن شهری پیدا کرده و سهم مسکن معیشتمحور کاهش یافته است. مسئله این مقاله شناسایی چالشهای پیش روی توسعه مسکن معیشتمحور است. برای این منظور، مرحله اول شش استان و از هر استان یک شهرستان به روش خوشهای انتخاب و سپس 13 روستا بر اساس طیف جمعیتی و اقتصادی اجتماعی مختلف برگزیده شد. با استفاده از نمونهگیری تصادفی منظم 332 پرسشنامه تکمیل گردید. یافتههای میدانی نشان داد که پاسخگویان با تأثیر عوامل مداخلهگر ساختاری در شکلگیری مسکن معیشتمحور توافق بیشتری نسبت به عوامل انسانی و اجتماعی دارند. تحلیل عاملی نیز این موضوع را تأیید کرد. بنابراین، پیشنهاد میشود ضمن اصلاح رویهها و محتوای طرحهای توسعه و ضوابط و مقررات فنی و تعریف بستههای حمایتی مالی، آموزش نسل جدید روستایی نیز در دستور کار قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
جبار شرافت پور؛ رحیم سرور؛ بختیار عزت پناه
چکیده
داشتن محیط شهری ایمن با زیرساختهای مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و ایجاد امنیت روانی در افراد، سبب افزایش حس حضور در مکان و افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان در سطح شهر شده و همه اقشار جامعه بدون تجربه ترس و جرم در فضاهای شهری در ساعات شبانه حضور فعال خواهند داشت. در نتیجه، سرزندگی و زیستپذیری فضای شهری افزایش مییابد. این مقاله ...
بیشتر
داشتن محیط شهری ایمن با زیرساختهای مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و ایجاد امنیت روانی در افراد، سبب افزایش حس حضور در مکان و افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان در سطح شهر شده و همه اقشار جامعه بدون تجربه ترس و جرم در فضاهای شهری در ساعات شبانه حضور فعال خواهند داشت. در نتیجه، سرزندگی و زیستپذیری فضای شهری افزایش مییابد. این مقاله با روش توصیفی_تحلیلی به دنبال بررسی نقش طراحی محیطی و برنامهریزی شهری در پیشگیری از جرائم و ارتقای امنیت در شهر جدید هشتگرد با رویکرد CPTED است. گردآوری دادهها با مطالعات کتابخانهای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل شهروندان هشتگرد (49417 نفر) که با فرمول کوکران 380 نمونه انتخاب و تحلیل دادهها با مدل تصمیمگیری چندمعیاره TODIM و آزمون تحلیل مسیر و مدل DPSIR با کمک نرمافزار Excel و SPSS انجام شد. یافتهها نشان داد که وضعیت مولفههای طراحی و برنامهریزی شهری موثر در ارتقای امنیت شهر هشتگرد و پیشگیری از جرم با میانگین 42/3 قابل قبول است. طبق مدل DPSIR با ضرایب وزنی مدل تودیم شاخصهای زیرمجموعه مؤلفه «تأثیر» با امتیاز 724/0، بیشترین تأثیر را بر ارتقای امنیت و پیشگیری از جرم داشته است. همچنین طبق آزمون تحلیل مسیر، مؤلفه «پاسخ» بواسطه تأکید بر طراحی مبلمان و عناصر شهری در محیطهای عمومی؛ مناسبسازی محله برای اقشار آسیبپذیر، روشنایی و خوانایی شهر بهویژه در شبها و مدیریت و حفاظت از محیط با اثر مستقیم 527/0، بیشترین ارتباط را با ارتقای امنیت و پیشگیری از وقوع جرم در شهر هشتگرد دارد.
مقاله پژوهشی
صالح ارخی؛ بهنام عطا؛ اسمعیل شاهکویی
چکیده
براثر فعالیتهای انسانی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی، آگاهی از روند و میزان تغییرات پوشش گیاهی/کاربری اراضی ضروری است و برآورد این تغییرات اهمیت بهسزایی دارد .هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهوارهای در حوضه آبخیز گرگانرود در استان ...
بیشتر
براثر فعالیتهای انسانی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی، آگاهی از روند و میزان تغییرات پوشش گیاهی/کاربری اراضی ضروری است و برآورد این تغییرات اهمیت بهسزایی دارد .هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهوارهای در حوضه آبخیز گرگانرود در استان گلستان است. در این تحقیق، تصاویر سنجنده TM سال 1366، سنجنده ETM+ سال 1379 و سنجنده OLI سال 1398 مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدینمنظور، بعد از انجام تصحیحات هندسی و اتمسفریک، پایش و طبقهبندی تصاویر با استفاده از شش تکنیک پایش تغییر در حوضه گرگانرود با مساحت 8020 کیلومترمربع آنالیز شده و تغییرات رخ داده در این حوضه در دو دوره زمانی، از سال 1366 تا 1379 و 1379 تا 1398 بررسی شد. تکنیکهای پایش تغییر مورد استفاده در این مطالعه شامل تفاضل باند قرمز، تفاضل باند مادون قرمز، تفاضل PCA و تفاضل PCA استاندارد شده، آنالیز برداری تغییر و مقایسه پس از طبقهبندی بودهاند. جهت تعیین آستانه از روشهای آماری استفاده شده است. پس از تعیین آستانه تغییر، مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مشخص شده است. جهت ارزیابی دقت تکنیکهای پایش تغییر، پس از برداشت های زمینی که از طریق بازدید میدانی، تصاویر ماهوارهای گوگلارث و عکسهای هوایی به دست آمد، از دقت تولیدکننده، دقت استفادهکننده، دقت کل و ضریب کاپا استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مشخص شد روش PCA1 استاندارد شده در هر دو دوره بیشترین دقت کل و ضریب کاپا را داشته است. مقادیر این دو پارامتر به ترتیب برای دوره اول برابر با 5/96 درصد و 94 درصد و برای دوره دوم برابر با 5/91 درصد و 86 درصدبه دست آمده است. روش PCA1با دقت کلی و ضریب کاپا برابر با 5/84 درصد و 74 درصد برای دوره اول و 89 درصد و82 درصد برای دوره دوم بعد از روش PCA1 استاندارد شده، بیشترین میزان دقت را بین سایر روشها داشته است. در حالی که روش تفاضل باند مادونقرمز نزدیک، در هر دو دوره از کمترین دقت کل و ضریب کاپا نسبت به سایر روشها برخوردار بوده است. بررسی نتایج به دست آمده در این مطالعه به خوبی نشان میدهد که در فاصله زمانی سالهای 1366 تا 1398، اراضی کشاورزی(دیم) بیشترین تغییرات مثبت را داشتهاند. اضافه شدن این اراضی اکثراً به قیمت از دست رفتن مراتع بوده است(به دلیل حاصلخیزی بالاتر). همچنین، در این فاصله زمانی 32 ساله، مرتع نیز دچار تغییر و تحول شدهاند که تغییرات کاهشی در آنها را میتوان به دلیل شخم مراتع و اختصاص آنها به کشاورزی دانست.
مقاله پژوهشی
سحر طبیبیان
چکیده
آتشسوزی در جنگل چه منشأ انسانی و چه منشأ طبیعی داشته باشد به عنوان بحران در سالهای اخیر یکی از چالشهای مهم است. هدف از انجام پژوهش حاضر تهیه نقشه پتانسیل حریق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در جنگلهای مناطق روستایی شهراسالم به منظور مدیریت این مناطق، برای بخشهای اجرایی است. در این مقاله با روش تحلیلی_مکانی و با بهرهگیری ...
بیشتر
آتشسوزی در جنگل چه منشأ انسانی و چه منشأ طبیعی داشته باشد به عنوان بحران در سالهای اخیر یکی از چالشهای مهم است. هدف از انجام پژوهش حاضر تهیه نقشه پتانسیل حریق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در جنگلهای مناطق روستایی شهراسالم به منظور مدیریت این مناطق، برای بخشهای اجرایی است. در این مقاله با روش تحلیلی_مکانی و با بهرهگیری از روش سلسله مراتبی فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS به پهنهبندی خطر آتشسوزی پرداختهشد. با استفاده از مدل رقومی ارتفاع، نقشههای شیب، جهتهای جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا آماده و در ادامه نقشههای نوع پوشش گیاهی منطقه، لایههای مناطق مسکونی، کاربری و راههای منطقه نیز در GISتهیه شد. جهت رتبهبندی و وزندهی معیارهای مؤثر در وقوع آتشسوزی از طریق روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی ابتدا، تعداد 30 پرسشنامه بین کارشناسان آتشسوزی در عرصه مناطق مورد مطالعه توزیع شد. سپس به روش فازی AHP وزندهی شدند. لایههای وزندار شده بر اساس دستور calculator Raster در محیط GIS ترکیبوزنی و با استفاده از توابع عضویت فازی ارزشگذاری شد. نقشه پهنهبندی خطر در پنج طبقه از مناطق با پتانسیل خیلیزیاد تا پتانسیلخیلیکم طبقهبندی شدند. از کل مساحت محدوده مطالعاتی، مساحت مناطق با خطر آتشسوزی خیلیزیاد برابر با 7170 هکتار و مساحت مناطق خطرآتشسوزی خیلیکم برابر با 6908 هکتار است.نتایج نشان داد مناطقی که در سالهای گذشته دارای سابقه آتشسوزی بودند با نقشه نهایی کاملا مطابقت داشته و 48 درصد از آتشسوزیهای به وقوع پیوسته در مناطقی با پتانسیل زیاد و خیلیزیاد قرار گرفتند.
مقاله پژوهشی
هوشمند عطایی؛ علیرضا بستانی؛ ریحانه سادات سلطانی مقدس؛ گیتی صلاحی اصفهانی
چکیده
خشکسالی از پیچیدهترین و ناشناختهترین مخاطرات طبیعی است که خسارات اقتصادی، اجتماعی و محیطی جبرانناپذیری بر سکونتگاههای روستایی وارد میکند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی میزان آسیبپذیری سکونتگاههای روستایی از پدیده خشکسالی با استفاده از مدل کوپراس در روستاهای واقع در محدودههای خشکسالی شهرستان داراب است. در ...
بیشتر
خشکسالی از پیچیدهترین و ناشناختهترین مخاطرات طبیعی است که خسارات اقتصادی، اجتماعی و محیطی جبرانناپذیری بر سکونتگاههای روستایی وارد میکند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی میزان آسیبپذیری سکونتگاههای روستایی از پدیده خشکسالی با استفاده از مدل کوپراس در روستاهای واقع در محدودههای خشکسالی شهرستان داراب است. در این پژوهش ابتدا با استفاده از آمار بارندگی 10 ایستگاه بارانسنجی و بر اساس مدل SPI (Standardized precipitation Index) پهنههای خشکسالی شهرستان مشخص شد. سپس با استفاده از مدل آنتروپی شانون 19 متغیر آسیبپذیری در پهنههای خشکسالی بررسی و در نهایت به کمک مدل تصمیمگیری چند شاخصه کوپراس رتبهبندی روستاهای واقع در محدوده مورد مطالعه انجام شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که خشکسالی بیشترین تأثیر را بر متغیرهای تخریب منابع آب سطحی و زیرزمینی، کاهش درآمد سرانه کشاورزان، رها شدن زمینهای کشاورزی بر اثر بیآبی و مهاجرت روستاییان داشته است. نتایج بررسیها در مورد رتبهبندی روستاهای آسیبدیده از خشکسالی نشان میدهد که روستاهای دولتآباد، درنگانه، شهرکبستان و بهادران بیشترین آسیبپذیری از پدیده خشکسالی داشتهاند و روستاهای تلبارگاه، جونان، نصروان و قلعهنو از آسیبپذیری کمتری نسبت به روستاهای اطراف برخوردارند.
مقاله پژوهشی
کرامت اله زیاری؛ علی اصغر احسانی فرد
چکیده
برمبنای نظریه آشوب (Chaos Theory) در درون بی نظمی و آشوب، الگویی از نظم وجود دارد و شهر نیز به عنوان سیستمی پیچیده و آشوبی عمل میکند که با ورود بینظمی و درون آشوب و بینظمی به دنبال و در تلاش برای دستیابی به نظم جدیدی خواهد بود (تئوری آشوب مناسب سیستمهای پیچیده مانند شهر است که با بهرهگیری از آشوب و بینظمی به وجود ...
بیشتر
برمبنای نظریه آشوب (Chaos Theory) در درون بی نظمی و آشوب، الگویی از نظم وجود دارد و شهر نیز به عنوان سیستمی پیچیده و آشوبی عمل میکند که با ورود بینظمی و درون آشوب و بینظمی به دنبال و در تلاش برای دستیابی به نظم جدیدی خواهد بود (تئوری آشوب مناسب سیستمهای پیچیده مانند شهر است که با بهرهگیری از آشوب و بینظمی به وجود آمده در جهت خودنظمی و ساماندهی بهره میگیرد). نتیجه شیوع ویروس کرونا یا همان «پدیده کووید-۱۹» نیز به عنوان یک آشوب، بینظمی و شوک بر تمدن بشری و ایجاد یک وضعیت بیگانه و ناآشنا در شهرهای ما بوده است که برای مقابله با شیوع این بیماری نوپدید و نامعمول، روشهای مرسوم و موجود حکمروایی و مدیریتی در شهرهای ما پاسخگو نبوده و بایستی یک نظم نوین شهری (حکمروایی هوشمند) و شیوههای جدید و هدفدار مدیریتی و حکمروایی را بررسی و انتخاب نمود و از آشوب و بینظمی موجود به سوی خودنظمی و خودسازماندهی و توسعه پایدار معقول در آینده حرکت کرد. در این پژوهش به بررسی و شناسایی دقیق شاخصها و زیر شاخصهای دخیل در نظم نوین شهری یا همان حکمروایی هوشمند شهری و اولویتبندی نقش آنها در کاهش آثار مخرب کرونا و تأثیرگذاری آن در پیشرفت و توسعه پایدار در شهر سمنان با مدل تحلیل عاملی تأییدی و مدلسازی SEM با AMOS پرداخته میشود و اینکه چگونه میتوان «شهروندان هوشمند» را در همراهی کامل با زیرساختهای هوشمند شهری بـه یـک فرصت بزرگ در پساکرونا تبـدیل نمود. پس از بررسی و شناسایی و اولویتبندی دقیق شاخصها و زیر شاخصهای دخیل در این نظم نوین شهری (حکمروایی هوشمند شهری) به عنوان سبک نوین مدیریت امور شهری در پساکرونا و تحلیل متغیرها، با نمونه 22 نفری متشکل از نخبگان و خبرگان حوزههای مختلف شهرسازی و شهر هوشمند، برنامهریزی شهری و مدیریت شهری و تکمیل پرسشنامه از شهروندان سمنان که به تعداد پرسشنامه اولیهای به تعداد 38 نفـر به صورت آزمایشی در بین آنها توزیع شد و اعتبار و پایایی پرسشنامه تأیید و سپس پرسشنامه اصـلی کـه براسـاس حجم نمونـه در دسترس شامل 721 نفر بود توزیع و پس از تحلیل آن به بررسی و اولویتبندی متغیرهای حکمروایی هوشمند با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی در نرمافزار آماری پرداخته شد و سپس مؤلفههای مستخرج، نامگذاری شدند. در مرحله بعد با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در AMOS، اعتبار سازهای تحقیق، مورد آزمون قرار گرفت و رابطه آماری بین متغیرها با شاخصهای آن، تأیید شد. در الگوی نهایی تحقیق، با استفاده از آزمونهای برازش مدل، روابط بین متغیرها و اثرگذاری متغیرهای مستقل و وابسته تأیید شدند. بر اساس نتایج تحقیق، «شهروندان هوشمند و زیرساختهای هوشمند» با اهمیتترین و تأثیرگذارترین متغیر حکمروایی هوشمند شهر سمنان خواهد بود و جایگاه بعدی به ترتیب با اقتصاد هوشمند، زندگی هوشمند، تحرک و پویایی هوشمند و محیطزیست هوشمند نیز در رتبههای بعدی ارزشگذاری شدند. یافتههای تحقیق حاکی از آن هستند که اهمیت شاخص شهروند هوشمند با 239/32 درصد واریانس تبیین شده نسبت به دیگر عاملها چشمگیرتر است و پیشنیاز نظم نوین شهری سمنان یا همان حکمروایی هوشمند «شهروند هوشمند» است. «شهروندان هوشمند سمنانی» مقدمهای برای رسیدن به حکمروایی هوشمند در سمنان خواهند بود. هوشمند شدن شهروندان سمنان نیاز به آموزش، زیرساختها و برنامهریزیهای هدفدار دارد. برای دستیابی به حکمروایی هوشمند سمنان، باید از همان ابتدا روی شهروندان سرمایهگذاری کرد؛ به آنها آموزش داد و با آگاهی، فرهنگسازی و ایجاد زیر ساختها و تشویق شهروندان به استفاده از خدمات و دانستن فناوریهای روز، باعث توسعه و تعالی پایدار و معقول شهر شد.
مقاله پژوهشی
گلناز هاشم نیا؛ تیمور آمار؛ نصراله مولایی هشجین؛ محمدباسط قرشی میناباد
چکیده
روستا اولین شکل از حیات جمعی انسان در عرصه طبیعی است که از ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی، کالبدی خاصی برخوردار است. در برخی از سکونتگاههای روستایی با تغییر در فعالیتهای اجتماعی_اقتصادی ناشی از گسترش فضای کالبدی، افزایش جمعیت و کارکردها دچار تحول شده و شرایط کالبدی ویژهای را تجربه کرده و به تدریج به سوی کارکردهای شهری ...
بیشتر
روستا اولین شکل از حیات جمعی انسان در عرصه طبیعی است که از ویژگیهای اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی، کالبدی خاصی برخوردار است. در برخی از سکونتگاههای روستایی با تغییر در فعالیتهای اجتماعی_اقتصادی ناشی از گسترش فضای کالبدی، افزایش جمعیت و کارکردها دچار تحول شده و شرایط کالبدی ویژهای را تجربه کرده و به تدریج به سوی کارکردهای شهری تمایل پیدا میکنند و فعالیتهای آنها نیز از کشاورزی به صنعت و خدمات تغییر مییابد. این مطالعه با هدف سنجش تغییرات کاربری اراضی کشاورزی و پیامدهای کالبدی_فضایی در بخش خمام صورت پذیرفته است. بدینمنظور با بهکارگیری روش تحقیق توصیفی_تحلیلی از روش جمعآوری اطلاعات اسنادی و میدانی، فن مشاهده و از نرمافزار نظیرGIS استفاده شده است. بدینسان ابتدا تغییرات کاربریهای اراضی کشاورزی از سال 1375 تا 1395 استخراج و سپس بر اساس تغییرات روی داده، در سه دسته اراضی کشاورزی، فضای انسان ساخت و بایر، مقایسه و تحلیل شده است. یافتههای این پژوهش بیانگر آن است که مساحت قابل توجهی از اراضی تولیدی روستاهای ناحیه مطالعاتی به سمت کاربریهای دیگر تغییر یافته، به طوریکه مشاهدات میدانی و خروجیهای پرسشنامه بیانگر آن است که سطح وسیعی از اراضی زراعی به خصوص در روستاهای هدف گردشگری تغییر کاربری داده و تبدیل به خانههای دوم، شهرکهای توریستی، مجتمعهای اقامتی شده است. همچنین یافتههای این تحقیق بیانگر آن است که بیشتر اثرات گردشگری برتغییر اراضی باغی و زراعی است.