شیما اسلام پور؛ سعید میررریاحی؛ سوزان حبیب
چکیده
مسکن اجتماعی در سالهای اخیر بهدنبال افزایش جمعیت و مهاجرت به شهرها، به عنوان یکی از راههای پاسخگویى به نیاز مسکن مطرح شده است. از آنجا که در ایران مسکن اجتماعی، تجربهای کم و بیش جدید محسوب میشود، در این راستا تحقق امر سکونت، بهدلیل گسترش روزافزون چنین مسکنهایی در شهرها، ضرورى بهنظر مىرسد، تا بتوان پایههاى ...
بیشتر
مسکن اجتماعی در سالهای اخیر بهدنبال افزایش جمعیت و مهاجرت به شهرها، به عنوان یکی از راههای پاسخگویى به نیاز مسکن مطرح شده است. از آنجا که در ایران مسکن اجتماعی، تجربهای کم و بیش جدید محسوب میشود، در این راستا تحقق امر سکونت، بهدلیل گسترش روزافزون چنین مسکنهایی در شهرها، ضرورى بهنظر مىرسد، تا بتوان پایههاى علمى روشنى در طراحی و در مطابقت با نیازهای انسان ایجاد نمود. هدف مقاله حاضر در بخش اول تبیین ابعاد پنهان سکونت مطابق با نیازهای انسان با رویکردی معناشناسانه و در بخش دوم واکاوی ابعاد پنهان سکونت بهطور جامع در مسکن اجتماعی شهر همدان بهمنظور دستیابی به سیاستهای طراحی و اجرایی، در جهت ارتقاء کیفیت اینگونه از مسکن است. این مقاله بهروش آمیخته و با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا، با رویکردی معناشناسانه و در حوزه معماری انجام شده است. بخش اول دادهها بصورت کیفی با استفاده از مصاحبه و در بخش دوم از طریق روش کمی انجام شده است. در این ارتباط ابتدا با تکیه بر اسناد کتابخانهای، به مطالعه مفاهیم، نظریههای مرتبط با مفهوم سکونت و تحقق ابعاد وجودی انسان در مکان پرداخته شده است. در ادامه، دادهها در بخش اول، با استفاده از کدگذاری، تحلیل شدهاند. در بخش دوم، دادههای بهدست آمده در بخش اول، بهصورت پرسشنامه درآمده و با استفاده از نرمافزار SPSS و روشهای آماری همچون آزمون تی، فریدمن و تحلیل عاملی مورد ارزیابی قرار گرفتهاند. با توجه به مطالعات انجام شده، چهار بعد شامل کالبدی- فضایی، اجتماعی- فرهنگی، ادراکی- زیباشناختی و زیستمحیطی، ابعاد پنهان سکونت، هر کدام اشاره به بعدی از وجود انسان و در مطابقت با نیازهای او قرار دارند. در بین ابعاد یافت شده، برای انسان بعد اجتماعی- فرهنگی در درجه اول نسبت به سایر ابعاد، در دستیابی به مفهوم سکونت در مسکن تأثیر دارد. پس از آن به ترتیب ابعاد کالبدی- ساختاری، زیستمحیطی و نهایتاً ادراکی- زیباشناختی در درجات بعدی قرار دارند، لذا در این راستا میتوان با ارائه راهکارهایی در طراحی، متناسب با هر بعد، موجب ارتقاء کیفی، تحقق سکونت واقعی و آرامش انسان در چنین سکونتگاههایی شد.
مهدی کلاهی؛ حمید عمرانیان خراسانی؛ زینب شریفی
چکیده
طرح نوسازی و بهسازی بافت پیرامون حرم مطهر امام رضا (ع)، با هدف تعدیل فشار و کنترل تراکم فزاینده صورت گرفته است. این طرح، با اقدام در جهت تحول کیفی و نیز بهینه نمودن اصول معماری معاصر، درصدد دستیابی به تعادلی پایدار و کاهش فشارهای گوناگون برآمده از مرکز شهر است. تغییرات اعمال شده، موجب تحولات فراوان اجتماعی-اقتصادی در منطقه ثامن شده ...
بیشتر
طرح نوسازی و بهسازی بافت پیرامون حرم مطهر امام رضا (ع)، با هدف تعدیل فشار و کنترل تراکم فزاینده صورت گرفته است. این طرح، با اقدام در جهت تحول کیفی و نیز بهینه نمودن اصول معماری معاصر، درصدد دستیابی به تعادلی پایدار و کاهش فشارهای گوناگون برآمده از مرکز شهر است. تغییرات اعمال شده، موجب تحولات فراوان اجتماعی-اقتصادی در منطقه ثامن شده است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل اجتماعی - اقتصادی این طرح، از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و در دو مرحله، دادهها و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانهای و میدانی با ابزار مصاحبه و پرسشنامه جمعآوری شد. در مرحله اول، جامعه آماری پژوهش را ساکنان منطقه ثامن شهر مشهد تشکیل دادند. نمونهگیری با استفاده از روش تصادفی، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در مرحله دوم، بر اساس عوامل شناسایی شده، پرسشنامهای، تدوین شد و کارشناسان شهرداری منطقه ثامن، بر اساس میزان اهمیت، آن عوامل را وزندهی کردند. در ادامه، برای تجزیه و تحلیل یافتهها و ارائه راهبردها، از روش SWOT استفاده شد که از طریق تشکیل ماتریسهای ارزیابی و با استفاده از تحلیل عوامل داخلی و خارجی، ضمن شناسایی مزایا و معایب طرح، به ارزیابی موانع و محدودیتهای محتمل در راه توسعه کالبدی منطقه پرداخته و راهکارهایی برای انجام طرح با کمترین مشکلات ارائه میدهد. از جمله نتایج بهدست آمده، کاهش واحدهای مسکونی، افزایش واحدهای اجارهای و افزایش نارضایتی ساکنان و مالکان از تغییر مکان زندگی و شرایط محیطزیستی منطقه بوده است. همچنین طبق امتیازهای نهایی عوامل داخلی و خارجی، راهبرد تهاجمی برجسته شد. در نهایت، پیشنهاداتی بهمنظور کاهش اثرات منفی طرح نوسازی و بهسازی بافت ارائه شده است.
حسن دارابی؛ لیدا سیدی فر؛ محمد جواد امیری؛ عبدالرضا کرباسی؛ حسین آقامحمدی
چکیده
در سالهای اخیر، شهرنشینی یکی از قابل توجهترین فرآیندهای تغییر در جامعه بوده که معمولا با نابودی اراضی کشاورزی و طبیعی همراه شده است. مدیران، در فرآیندهای تصمیمگیری، جهت حفاظت از محیط زیست شهری، نیاز دارند که به درستی میزان رشد و جهت شهرها را در نظر بگیرند. هدف از این پژوهش، پیشبینی تغییرات کاربری اراضی شهری در شهر تبریز، با ...
بیشتر
در سالهای اخیر، شهرنشینی یکی از قابل توجهترین فرآیندهای تغییر در جامعه بوده که معمولا با نابودی اراضی کشاورزی و طبیعی همراه شده است. مدیران، در فرآیندهای تصمیمگیری، جهت حفاظت از محیط زیست شهری، نیاز دارند که به درستی میزان رشد و جهت شهرها را در نظر بگیرند. هدف از این پژوهش، پیشبینی تغییرات کاربری اراضی شهری در شهر تبریز، با استفاده از مدل رشد شهری SLEUTH است. خروجی مدل، میزان و جهت رشد شهر را تا سال 2050 پیشبینی میکند. ضرایب پنجگانه به دست آمده برای منطقه مطالعاتی نشان میدهد که با توجه به سناریوی تاریخی، ضریب زایش و ضریب انتشار، غالب هستند. نرخ بالای ضریب زایش در این منطقه نشان میدهد که احتمال تبدیل هر سلول شهری به سلول مرکز انتشار شهر و در نتیجه میزان رشد مرکز انتشار جدید در منطقه تحت پوشش، زیاد است. بالا بودن ضریب انتشار، نشاندهنده احتمال بسیار زیاد به وجود آمدن لکههای شهری جدید حاصل از رشد خودبهخودی و تبدیل آنها به مراکز جدید رشد شهری است. نتایج صحت سنجی با استفاده از ضریب کاپا، نشان میدهد که مدلسازی از دقت 72/97 درصد برخوردار است. از نتایج به دست آمده میتوان برای پیشبینی تغییر کاربری اراضی شهری استفاده کرد. نتایج کسب شده حاصل عقلانیت ابزاری است و لذا بکارگیری آن ها مستلزم برخورد انتقادی با آنها است.
ساجده باغبان خیابانی؛ محمد اجزا شکوهی
چکیده
با توجه به اینکه توسعهپایدار در محیطهای شهری از اهمیت ویژهای برخوردار است، لذا این مطالعه سعی دارد تا با بهرهگیری از رویکرد آیندهپژوهی و با توجه به عوامل مختلف پایداری، به تحلیل این عوامل در قالب یک سیستم در مناطق 1 و 2 شهر مشهد بپردازد. بدینمنظور، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد، تکمیل پرسشنامه، ...
بیشتر
با توجه به اینکه توسعهپایدار در محیطهای شهری از اهمیت ویژهای برخوردار است، لذا این مطالعه سعی دارد تا با بهرهگیری از رویکرد آیندهپژوهی و با توجه به عوامل مختلف پایداری، به تحلیل این عوامل در قالب یک سیستم در مناطق 1 و 2 شهر مشهد بپردازد. بدینمنظور، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از اسناد، تکمیل پرسشنامه، مصاحبه و تحلیلهای نرمافزاری انجام شده است. بر اساس مطالعات انجام شده گذشته 30 متغیر اولیه پایداری انتخاب شده و در نهایت بر مبنای نظرات 30 کارشناس، شش متغیر کلیدی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی، کالبدی و زیستمحیطی برای منطقه 1 و شش متغیر کلیدی در ابعاد اقتصادی و کالبدی برای منطقه 2 در ماتریس اثرات متقاطع نرمافزار میکمک شناسایی شد. در ادامه، پس از تعریف وضعیتهای مطلوب، میانه و فاجعه برای هریک از متغیرهای کلیدی، از جامعه آماری خواسته شد تا با توجه به شرایط مناطق مورد مطالعه، به تأثیرگذاری هر یک از این وضعیتها بر یکدیگر در بازه 3- تا 3 بپردازند تا با استفاده از نرمافزار سناریو ویزارد به تحلیل الگوهای پیشروی مناطق مورد مطالعه پرداخته شود. نتایج حاصل از این تحلیل، یک سناریو مطلوب و یک سناریو فاجعه را برای منطقه 1 و پنج سناریو مطلوب، یک سناریو میانه و یک سناریو فاجعه را برای منطقه 2 پیشبینی میکند که در صورت عدم تحقق سناریو اول که مطلوبترین آینده پیشروی هر منطقه است، تحقق سناریو میانه که در واقع همان وضعیت فعلی و سناریو فاجعه که تخریب و کاهش عوامل پایداری است، دنبال خواهد شد. همچنین اگرچه پایداری نهادی نقش کلیدی در پایداری مناطق ندارد، اما به شدت بر سایر متغیرهای پایداری تأثیرگذار است. با توجه به نتایج تحلیل ماتریس اثرات متقاطع، ابعاد کالبدی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی در پایداری منطقه 1 و ابعاد کالبدی و اقتصادی در پایداری منطقه 2 نقش کلیدی ایفا میکنند.
جبار شرافت پور؛ رحیم سرور؛ بختیار عزت پناه
چکیده
داشتن محیط شهری ایمن با زیرساختهای مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و ایجاد امنیت روانی در افراد، سبب افزایش حس حضور در مکان و افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان در سطح شهر شده و همه اقشار جامعه بدون تجربه ترس و جرم در فضاهای شهری در ساعات شبانه حضور فعال خواهند داشت. در نتیجه، سرزندگی و زیستپذیری فضای شهری افزایش مییابد. این مقاله ...
بیشتر
داشتن محیط شهری ایمن با زیرساختهای مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و ایجاد امنیت روانی در افراد، سبب افزایش حس حضور در مکان و افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان در سطح شهر شده و همه اقشار جامعه بدون تجربه ترس و جرم در فضاهای شهری در ساعات شبانه حضور فعال خواهند داشت. در نتیجه، سرزندگی و زیستپذیری فضای شهری افزایش مییابد. این مقاله با روش توصیفی_تحلیلی به دنبال بررسی نقش طراحی محیطی و برنامهریزی شهری در پیشگیری از جرائم و ارتقای امنیت در شهر جدید هشتگرد با رویکرد CPTED است. گردآوری دادهها با مطالعات کتابخانهای و میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل شهروندان هشتگرد (49417 نفر) که با فرمول کوکران 380 نمونه انتخاب و تحلیل دادهها با مدل تصمیمگیری چندمعیاره TODIM و آزمون تحلیل مسیر و مدل DPSIR با کمک نرمافزار Excel و SPSS انجام شد. یافتهها نشان داد که وضعیت مولفههای طراحی و برنامهریزی شهری موثر در ارتقای امنیت شهر هشتگرد و پیشگیری از جرم با میانگین 42/3 قابل قبول است. طبق مدل DPSIR با ضرایب وزنی مدل تودیم شاخصهای زیرمجموعه مؤلفه «تأثیر» با امتیاز 724/0، بیشترین تأثیر را بر ارتقای امنیت و پیشگیری از جرم داشته است. همچنین طبق آزمون تحلیل مسیر، مؤلفه «پاسخ» بواسطه تأکید بر طراحی مبلمان و عناصر شهری در محیطهای عمومی؛ مناسبسازی محله برای اقشار آسیبپذیر، روشنایی و خوانایی شهر بهویژه در شبها و مدیریت و حفاظت از محیط با اثر مستقیم 527/0، بیشترین ارتباط را با ارتقای امنیت و پیشگیری از وقوع جرم در شهر هشتگرد دارد.
حمید رضا رخشانی نسب؛ مجتبی سلیمانی دامنه؛ مرضیه صداقت کیش
چکیده
ﺑﺨﺶ ﻣﺴﮑﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻗﻮﻱ ﺑﺎ سایر بخشهای ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ، ﻧﻘﺶ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺩﺭ ﺭﺷﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﺩﻭ ﺩﻫۀ گذشته، بخش مسکن ﺑﺎ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎﺕ ﺷﺪﻳﺪ ﻗﻴﻤﺖ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮﻱ کشور ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ که بیﺛﺒﺎﺗﻲ ﻗﻴﻤﺖ ﻣﺴﮑﻦ، ﺑﺎﺭﺯﺗﺮﻳﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ آن است. در این راستا، پژوهش حاضر مؤلفههای مؤثر بر افزایش ...
بیشتر
ﺑﺨﺶ ﻣﺴﮑﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻗﻮﻱ ﺑﺎ سایر بخشهای ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ، ﻧﻘﺶ ﺍﺳﺎﺳﻲ ﺩﺭ ﺭﺷﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺩﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﺩﻭ ﺩﻫۀ گذشته، بخش مسکن ﺑﺎ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎﺕ ﺷﺪﻳﺪ ﻗﻴﻤﺖ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺷﻬﺮﻱ کشور ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ که بیﺛﺒﺎﺗﻲ ﻗﻴﻤﺖ ﻣﺴﮑﻦ، ﺑﺎﺭﺯﺗﺮﻳﻦ ﻭﻳﮋﮔﻲ آن است. در این راستا، پژوهش حاضر مؤلفههای مؤثر بر افزایش بیرویه قیمت مسکن شهری در شهر زاهدان را ارزیابی و تحلیل میکند. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی و تحلیلی میباشد، برای گردآوردی اطلاعات از روش کتابخانهای و پیمایش میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را متخصصین و کارشناسان حوزۀ شهری شهر زاهدان تشکیل میدهند که با استفاده از تکنیک دلفی، 20 نفر از متخصصین به عنوان نمونه انتخاب شدهاند. روایی پرسشنامه محقق ساخته، توسط متخصصان حوزۀ تخصصی و خبرگان تأیید شده و پایایی دادههای مورد استفاده به وسیلۀ آزمون آلفای کرونباخ 927/ محاسبه شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون رگرسیون گام به گام و جهت مشخص کردن سهم هریک از عوامل مؤثر بر قیمت مسکن شهر زاهدان، از تکنیکهای چند شاخصه DEMATEL، SWARA و BWM استفاده شده است. نتایج رگرسیون گام به گام نشان میدهد که شاخص فیزیکی با ضریب بتا 302/0 بیشترین تأثیر و شاخص محیطی با ضریب بتا 118/0 کمترین تأثیر را بر افزایش قیمت مسکن شهر زاهدان داشته است. نتایج تکنیک DEMATEL نشان میدهد که شاخص دسترسی با مقدار 594/29 بیشترین تعامل و شاخص محیطی با 378/28 کمترین تعامل، شاخص اقتصادی با 926/1 مؤثرترین عامل و شاخص دسترسی با 685/3- تأثیرپذیرترین عامل هستند. نتایج تکنیک SWARA نشان میدهد از بین شاخصهای مؤثر بر افزایش قیمت مسکن شهر زاهدان، شاخص اقتصادی با وزن نهایی 238/0 در رتبه اول، شاخص محیطی با وزن 202/0 در رتبه دوم، شاخص اجتماعی با وزن 173/0 در رتبه سوم، شاخص اداری با وزن 149/0 در رتبه چهارم، شاخص فیزیکی با وزن 128/0 در رتبه پنجم و نهایتاً شاخص دسترسی با وزن 111/0 در رتبه ششم قرار گرفت. نتایج تکینک BWM نشان میدهد شاخص اقتصادی با ارزش 177/0 در رتبة اول، شاخص محیطی با ارزش 176/0 در رتبة دوم، شاخص اجتماعی با ارزش 165/0 در رتبة سوم، شاخص اداری با ارزش 164/0 در رتبۀ چهارم، شاخص فیزیکی با ارزش 163/0 در رتبه پنجم و در نهایت شاخص دسترسی با ارزش 151/0 در رتبة ششم قرار دارد.
عبدالحمید نظری؛ شاه بختی رستمی؛ مصطفی طالشی؛ مسعود خوران
چکیده
در مطالعات جغرافیایی بر مبنای نگرش سیستمی، هر ناحیه جغرافیایی بمنزله سیستم باز تلقی میشود که روستاها و شهرها به عنوان دو جزء اصلی نظام سکونتگاهی دارای ساختار و کارکردهایی هستند که بهواسطه اثر متقابل محیط طبیعی و گروههای انسانی تکوین مییابند. این ساختار و کارکردها در شهرستان مریوان به دلیل دخالت و سیاستگذاریهای دولت ...
بیشتر
در مطالعات جغرافیایی بر مبنای نگرش سیستمی، هر ناحیه جغرافیایی بمنزله سیستم باز تلقی میشود که روستاها و شهرها به عنوان دو جزء اصلی نظام سکونتگاهی دارای ساختار و کارکردهایی هستند که بهواسطه اثر متقابل محیط طبیعی و گروههای انسانی تکوین مییابند. این ساختار و کارکردها در شهرستان مریوان به دلیل دخالت و سیاستگذاریهای دولت که در قالب برنامههای عمران روستایی و بازسازی پس از جنگ تحمیلی(گسترش شبکههای ارتباطی)، ایجاد امنیت و تقویت بنیانهای اقتصادی(گشایش بازارچههای مرزی غیر رسمی) انجام گرفت، دستخوش تغییرات زیادی قرار گرفته است. این مقاله با هدف بررسی تأثیر سیاستگذاریهای مذکور در تحولات ساختی– کارکردی مسکن روستایی انجام گرفت. روش انجام پژوهش از حیث هدف از نوع کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی– تحلیلی و از لحاظ روششناسی متکی بر رویکرد اثباتگرایی است. جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در 121 روستای بالای 20 خانوار (سرشماری 1395) شهرستان مریوان تشکیل میدهد. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران در دو مرحله صورت گرفت. نخست 52 روستا به روش نمونهگیری خوشهای و متناسب با سهم حوزههای غربی و شرقی شهرستان به ترتیب 27 و 24 آبادی انتخاب شد. سپس از کل 6305 خانوار ساکن ، 307 خانوار تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد. مقایسه نتایج دادهها نشان داد که مسکن حوزههای غربی، هم به لحاظ ساختاری و هم کارکردی دچار تغییرات بیشتر شدهاند. بهطوری که طبق آزمون T میانگین تفاوت تغییرات مربوط به الگوی ساخت و فرم (64/4 واحد) عناصر زیستی(99/8 واحد) و معیشتی (69/20 واحد) مسکن روستایی در حوزه غربی بیشتر از حوزه شرقی شهرستان است.
سید مجتبی قاضی میرسعید؛ محمد طالعی؛ سمیه ابولحسنی؛ الهام علیشاه
چکیده
مقوله کیفیت زندگی شهری ازجمله نخستین محورهای مطالعاتی بود که همراه با رشد شهری و مشکلات ناشی از آن، بهتدریج از دهۀ 1930 مورد توجه متخصصان مسائل شهری قرار گرفت. بر این مبنا هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت زندگی در محلههای درونشهری و اولویتبندی آنهاست که مبتنی بر آن، دو دسته از شاخصهای عینی و ذهنی برای سنجش کیفیت زندگی در شهر سمنان ...
بیشتر
مقوله کیفیت زندگی شهری ازجمله نخستین محورهای مطالعاتی بود که همراه با رشد شهری و مشکلات ناشی از آن، بهتدریج از دهۀ 1930 مورد توجه متخصصان مسائل شهری قرار گرفت. بر این مبنا هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت زندگی در محلههای درونشهری و اولویتبندی آنهاست که مبتنی بر آن، دو دسته از شاخصهای عینی و ذهنی برای سنجش کیفیت زندگی در شهر سمنان مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخصهای عینی شامل مواردی چون قیمت زمین، دسترسی به مراکز شهری، درآمد و بعد خانوار، میانگین مساحت واحد مسکونی، دسترسی به فضای سبز و حملونقل عمومی و کیفیت ساختوساز و شاخصهای ذهنی معیارهایی نظیر امنیت، احساس تعلق به محله، کیفیت آب، روابط اجتماعی و جذابیت محله را شامل میشوند. برای تعیین وزن و اهمیت هر یک از شاخصها از روش آنتروپی استفاده و درنهایت برای اولویتبندی محلهها، روش تاپسیس به کار برده شد. نظر به آنکه ارزیابیهای بهدستآمده از سنجش ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگی ممکن است با وضعیت کنونی محلههای شهر سمنان منطبق نباشد، از نظرات کارشناسان شهرسازی شهرداری سمنان و همچنین صاحبان بنگاههای املاک در قالب پرسشنامهای استفاده و نتایج بهدستآمده از دو روش، مقایسه تطبیقی شد. مقادیر بهدستآمده از این مقایسه نشان میدهد که در 17 محله از 28 محله درونی شهر، نظرات کارشناسی با یافتههای روش تاپسیس تطابق دارند و در سایر محلهها نیز اختلاف زیادی میان یافتهها مشاهده نمیشود.
محمدجواد صفایی؛ رحمان زندی؛ مهدی زنگنه؛ نرگس سپهری صدر
چکیده
خزش شهری از ویژگیهای شناخته شده اکثر شهرهای کشورهای درحال توسعه است؛ به طوری که این خزش ناموزون، مناطق شهری به نواحی روستایی پیرامونی، منجر به توسعه بدقواره شهر، تخریب اراضی طبیعی و تبدیل اراضی با کیفیت کشاورزی به سایر کاربریها شده است. در پی چنین ضرورتی پژوهش حاضر با هدف بررسی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی روستاهای حریم شهر ...
بیشتر
خزش شهری از ویژگیهای شناخته شده اکثر شهرهای کشورهای درحال توسعه است؛ به طوری که این خزش ناموزون، مناطق شهری به نواحی روستایی پیرامونی، منجر به توسعه بدقواره شهر، تخریب اراضی طبیعی و تبدیل اراضی با کیفیت کشاورزی به سایر کاربریها شده است. در پی چنین ضرورتی پژوهش حاضر با هدف بررسی و پیشبینی تغییرات کاربری اراضی روستاهای حریم شهر سبزوار صورت گرفته است. نوع تحقیق از حیث هدف کاربردی، و روش انجام آن توصیفی-استنباطی و از منظر انجام پژوهش تحلیلی_ترکیبی است. در این پژوهش چهار کاربری عمده فضاهای ساخته شده، باغی، پوشش گیاهی و بایر مورد بررسی و پیش بینی قرار گرفتهاند. دوره زمانی تصاویر از سال 1985 تا 2020 جهت بررسی تغییرات کاربری ها و تا سال 2040 جهت پیش بینی در نظر گرفته شده است. جهت پردازش تصاویر از مدلهای ضریب کاپا و زنجیره مارکوف در قالب برنامههای GIS، ENVI ، Tersset وSAGA استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که توسعه کاربریهای ساخته شده، تغییرات طبقات پوشش گیاهی و باغی و کاهش کاربری بایر را در پی خواهد داشت. پیشبینی مدل مارکوف نشان میدهد،مساحت فضاهای ساخته شده در سال 1985 برابر با 13 کیلومترمربع بوده که در سال 2020، به 42 کیلومترمربع افزایش یافته و پیشبینی میشود که در سال 2040 به 54 کیلومترمربع برسد که نسبت به سال 2020 سالانه رشد 3/1 درصدی را در پی خواهد داشت.
دیمن کاشفی دوست؛ عیسی ابراهیم؛ میرنجف موسوی
چکیده
اقتصاد سبز یکی از مباحث نوین مجامع علمی در دهههای اخیر میباشد که هدف آن رفاه انسان، عدالت اجتماعی و ایجاد اطمینان در حفاظت از محیطزیست همراه با رشد اقتصادی است. اما دستیابی به چنان مرحلهای از پایداری در گرو شناخت کامل توان اکولوژیکی هر سرزمین به عنوان بستر رشد و توسعه اقتصادی میباشد. چرا که هر منطقه سطح توان و استعداد ...
بیشتر
اقتصاد سبز یکی از مباحث نوین مجامع علمی در دهههای اخیر میباشد که هدف آن رفاه انسان، عدالت اجتماعی و ایجاد اطمینان در حفاظت از محیطزیست همراه با رشد اقتصادی است. اما دستیابی به چنان مرحلهای از پایداری در گرو شناخت کامل توان اکولوژیکی هر سرزمین به عنوان بستر رشد و توسعه اقتصادی میباشد. چرا که هر منطقه سطح توان و استعداد مشخصی دارد که قبل از اقدام به سرمایهگذاری، لازم است ارزیابی گردد. لذا هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی توان اکولوژیکی سرزمین در راستای تحقق اقتصاد سبز در استان آذربایجانغربی میباشد. این پژوهش، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روششناسی، توصیفی- تحلیلی میباشد. به این صورت که در ابتدا به روش کیفی و مصاحبه با 10 نفر از کارشناسان، فهرست عوامل تخریب و شدت آنها در استان آذربایجانغربی تنظیم شد و با مدل تخریب مخدوم میزان آسیبپذیری استان محاسبه شد. پس از تعیین مشخصههای سهگانه مدل تخریب، ضریب تخریب در هر یک از واحدهای سرزمین مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و در مجموع برای استان ضریب تخریب 92/36 برآورد گردید که در طیف حساس جای میگیرد و نیازمند اقدامات حفاظتی است. سپس توان اکولوژیکی استان در سه حوزه توسعه سکونتگاهی، گردشگری و صنعت مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور با استفاده از لایههای اطلاعاتی و در محیط نرمافزار GIS عوامل مؤثر در ارزیابی توان اکولوژیکی تعیین، وزندهی، ارزشگذاری و لایههای حاصل از آنها ترسیم شد و در نهایت اقدام به تهیه نقشه توان اکولوژیکی برای سه کاربری مذکور گردید. با نگاهی اجمالی به نتایج تحقیق میتوان به تفاوت در توان اکولوژیکی شهرستانهای استان و همچنین تفاوت در سه مؤلفه در هر شهرستان پیبرد. با توجه به نتایج خروجی، در زمینه توان اکولوژیک توسعه سکونتگاهی؛ شهرستانهای پلدشت، ماکو، بوکان بیشترین توان و شهرستانهای سردشت، چالدران و تکاب کمترین توان را دارند. در زمینه گردشگری شهرستانهای پلدشت، سردشت و شاهیندژ به ترتیب بیشترین توان و شهرستانهای سلماس، پیرانشهر و اشنویه کمترین توان را دارند. در زمینه توان توسعه صنعت شهرستانهای شوط، بوکان و میاندوآب بالاترین ظرفیت و شهرستانهای سردشت، اشنویه و چالدران پایینترین ظرفیت را به خود اختصاص دادهاند.
فرزاد بابکانپور؛ محمدرضا رضایی؛ احمد استقلال؛ محمد حسین سرایی؛ سیدعلی المدرسی
چکیده
وجود برخی عوامل همانند فقدان مدیریت شهری نیرومند و عدم کنترل مالکیت، سبب شده است تا کالبد شهری بهصورت موزون گسترش نیابد و پیامدهای نامطلوب اقتصادی، کالبدی و زیستمحیطی بسیاری را برای شهرها به همراه داشته باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف مدلسازی ابعاد عملکردی مدیریت شهری مؤثر بر روند پراکندهرویی فضایی شهر یاسوج انجام ...
بیشتر
وجود برخی عوامل همانند فقدان مدیریت شهری نیرومند و عدم کنترل مالکیت، سبب شده است تا کالبد شهری بهصورت موزون گسترش نیابد و پیامدهای نامطلوب اقتصادی، کالبدی و زیستمحیطی بسیاری را برای شهرها به همراه داشته باشد. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف مدلسازی ابعاد عملکردی مدیریت شهری مؤثر بر روند پراکندهرویی فضایی شهر یاسوج انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. در مرحله تهیه دادهها، ابتدا ابعاد عملکردی مدیریت شهری مؤثر بر روند پراکندهرویی شهر یاسوج با استفاده از نظرات خبرگان مختلف از طریق روش دلفی شناسایی و برای تیم دلفی و تیم ISM، 20 تن از خبرگان با روش نمونهگیری هدفمند تعیین شدند. در نهایت تجزیه و تحلیل دادهها بهوسیله مدلسازی ساختاری-تفسیری (ISM) انجام شد. یافتهها نشان داد که از نظر قدرت نفوذ در بین 16 شاخص شناسایی شده، بیشترین محرک متعلق به عاملهای نظارت بر اجرای قوانین مربوط به تغییر کاربری و تعیین و نظارت بر حریم و محدوده قانونی شهر بهترتیب با قدرت نفوذ 16 و 15 بود. مدل پژوهش حاضر نیز شامل 11 سطح بود که عامل نظارت بر اجرای قوانین تغییر کاربری (C2) بهعنوان سطح یازده و تأثیرگذارترین عامل شناخته شد. بر اساس خروجی تحلیل میکمک؛ تعیین حریم و محدوده قانونی شهر (C3)، عاملهای نظارت بر ساخت و سازها (C6)، ایجاد فضای دسترسی بیشتر به خدمات شهری (C1)، نظارت بر اجرای قوانین مربوط به تغییر کاربری (C2) جزو متغیرهای مستقل کلیدی و بسیار تأثیرگذار بر روند پراکندهرویی شهر یاسوج میباشند. بنابراین، مدیریت شهری بهعنوان متولی اصلی در این زمینه، بایستی بر مؤلفههای مستقل کلیدی بعد عملکرد کالبدی توجه بیشتری نماید.
مصطفی طالشی؛ عبدالحمید نظری؛ محمدعلی معین فر
چکیده
یکی از اهداف بنیادین در برنامهریزی توسعه کالبدی، کاهش آسیبپذیری فضای کالبدی در برابر مخاطراتمحیطی است. از مهمترین بحرانهای خطرآفرین در فضای جغرافیایی کشور، وقوع زلزله و خسارات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن است. وقوع زلزله بم در سال 1382به اجرای «طرح بازسازی شهر بم وروستاهای پیرامون» در سال 1384منجر شد که تغییرات تأملبرانگیزی ...
بیشتر
یکی از اهداف بنیادین در برنامهریزی توسعه کالبدی، کاهش آسیبپذیری فضای کالبدی در برابر مخاطراتمحیطی است. از مهمترین بحرانهای خطرآفرین در فضای جغرافیایی کشور، وقوع زلزله و خسارات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن است. وقوع زلزله بم در سال 1382به اجرای «طرح بازسازی شهر بم وروستاهای پیرامون» در سال 1384منجر شد که تغییرات تأملبرانگیزی را در طرحریزی و بازسازی مسکن روستایی داشته است. این پژوهش قصد دارد با بررسی و ارزیابی کالبدی طرح مذکور، چگونگی تحول مسکن و کارکردهای بنیادی آن را در شناخت ساختاری-کارکردی مسکن روستایی مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد «اثباتگرایی» و از حیث روششناسی توصیفی_تحلیلی است. گردآوری اطلاعات و دادهها به شیوه اسنادی و میدانی و استفاده از پرسشنامه، مشاهده و مصاحبههای هدفمند صورت گرفت. این دادهها در محیط نرمافزارهای آماری و GIS ثبت، پردازش و تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش، روستاهای شامل طرح بازسازی شهرستان بم و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، 12روستای نمونه براساس میزان اثر نفوذ زلزله و تشکیل ماتریس سهبعدی (تعداد خانوار روستا، فاصله روستا از گسل و کانون زلزله و میزان آسیبدیدگی روستا) انتخاب و در مرحله بعد، انتخاب نمونهها براساس جدول مرگان تعیین و در نهایت با توزیع پرسشنامههای محققساخته به نسبت وزنی جمعیت هرروستا، تعداد 354 پرسشنامه توسط سرپرستان خانوار تکمیل شد. سنجش روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهرهگیری ازخبرگان حوزه برنامهریزی ﺭﻭﺳـﺘﺎﻳﻲ و آزمون ﻛﺮﻭﻧﺒﺎﺥ (ﻣﻘﺪﺍﺭ 94/٠) ﺑﻪﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تغییرات اساسی در الگوی مسکن روستایی، در روستاهای آسیبدیده بم در مقاومسازی و نوع و محل تأمین مصالح، نقشه، تعداد اتاق، سطح زیربنا نسبت به قبل و بعد از زلزله به وقوع پیوسته است. از نتایج اثربخشی طرح بازسازی بر تحولات کارکردی مساکن روستایی، تغییرات کارکردی نمایان و فقدان و یا عدم تناسب بعضی کارکردها در مساکن نو ساخت مشهود است. بهگونهای که، مساکن با کارکرد زیستی- معیشتی قبل از زلزله، به مساکن با کارکرد صرفاً زیستی پس از بازسازی تبدیل شده و نقش ﻣﺸﺎرﮐﺖ روﺳـﺘﺎیی در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی این تحولات بسیار ناچیز بوده که ناشی از تمرکزگرایی طرح بوده است. در بازنگری به شیوه طراحی و بازسازی مسکن روستایی در نواحی روستایی در معرضخطر زلزله ، بایستی با نهادسازی مشارکت روستایی و بهرهگیری از دانش بومی مسکن روستایی با کارکردهای اقتصادی_اجتماعی و به ویژه خاستگاههای فرهنگ خاص، طرحریزی و مداخله در بافت کالبد روستایی و دستیابی به الگوی مسکن روستایی بادوام و پایدار فراهم شود.
محسن شاطریان؛ راضیه کریمی
چکیده
فضاهای عمومی مهمترین و ضروریترین عناصر شهر هستند که در این مکانها انواع فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی شکل میگیرد و در پی تعاملات اجتماعی، شهری سرزنده را بهوجود میآورد. هدف از این پژوهش شناخت تأثیر جایگاه عوامل کالبدی در تعاملات اجتماعی است. منطقه مورد مطالعه محلات بافت قدیمی کاشان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی ...
بیشتر
فضاهای عمومی مهمترین و ضروریترین عناصر شهر هستند که در این مکانها انواع فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی شکل میگیرد و در پی تعاملات اجتماعی، شهری سرزنده را بهوجود میآورد. هدف از این پژوهش شناخت تأثیر جایگاه عوامل کالبدی در تعاملات اجتماعی است. منطقه مورد مطالعه محلات بافت قدیمی کاشان است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی با استفاده از پیمایش میدانی است. جامعه آماری شامل 51576 نفر ساکنان بافت قدیم شهر کاشان و حجم نمونه با استفاده از Sample Power با سطح اطمینان 95 درصد و خطای احتمالی 5 درصد برابر با 200 نفر است. برای پیشبرد تحقیق از مطالعات کتابخانهای و پژوهشهای پیشین محققان استفاده شده و پرسشنامهای با مقیاس پنج گزینهای لیکرت طراحی شده و برای سنجش روایی و پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. پس از جمعآوری دادهها، طبقه بندی و تحلیل یافتهها با استفاده از نرمافزار spss، صورت گرفت. مدلسازی نیز با بهرهگیری از نرم افزار AMOS انجام گرفته است. براساس نتایج به دست آمده در آزمون همبستگی پیرسون هیچ نوع همبستگی بین عوامل کالبدی و تعاملات اجتماعی وجود ندارد که علت آن را میتوان در این امر دانست که محلات قدیمی شهر کاشان، فضاهای جمعی و عمومی با ساختار کالبدی مناسب نادیده گرفته شده است. نتایج حاصل از کاربرد معادلات ساختاری نیز بیانگر آن است که متغیر امنیت اجتماعی و آسایش به ترتیب دارای بیشترین بار عاملی 97درصد و 89 درصد و نشاندهندۀ این است که با افزایش امنیت آسایش ساکنان نیز بیشتر است. بعبارت دیگر امنیت بر آسایش تأثیر گذار است.
شیفته فرخی؛ سید مجید مفیدی شمیرانی؛ سمانه جلیلی صدرآباد
چکیده
کودکان، قشر مهم و حساسی هستند که باید نظر و خواستههای آنها درباره محیط زندگیشان پرسیده شود؛ همین امر موجب شکلگیری محلات دوستدار کودک منطبق با نیازهای آنان میشود. دلیل انتخاب محله پونک جنوبی خودرومداری، تراکم بالا و مشارکت پایین کودکان در محله بود. بنابراین، هدف از این پژوهش شناسایی راههای مشارکت کودکان در راستای ایجاد ...
بیشتر
کودکان، قشر مهم و حساسی هستند که باید نظر و خواستههای آنها درباره محیط زندگیشان پرسیده شود؛ همین امر موجب شکلگیری محلات دوستدار کودک منطبق با نیازهای آنان میشود. دلیل انتخاب محله پونک جنوبی خودرومداری، تراکم بالا و مشارکت پایین کودکان در محله بود. بنابراین، هدف از این پژوهش شناسایی راههای مشارکت کودکان در راستای ایجاد محلات دوستدار کودک است. روش تحقیق، توصیفی –تحلیلی است و نوع پژوهش از نوع کاربردی است و از نظر مکانی، پژوهش میدانی و کتابخانهای است. جامعه آماری، کودکان زیر 18 سال محله پونک جنوبی است که شامل 7291 نفر بوده و حدود 5/20 درصد از جمعیت محدوده را به خود اختصاص دادهاند و نیاز به برنامهریزی دارند. یکی از روشهای مشارکت کودکان، ترسیم نقاشی است که کودکان به روش تصادفی ساده برگزیده شدهاند. بنابراین، با تحلیل نقاشی کودکان میتوان محله پونک جنوبی را به سمت دوستدار کودک بودن هدایت کرد. نتایج پژوهش از بررسی نقاشی 50 کودک نشان میدهد که 19 مقوله، مورد علاقه و توجه کودکان بوده. در میان مقولهها، به ترتیب تعامل فعال و غیرفعال با محیط طبیعی و مصنوع و همچنین آسایش اقلیمی دارای بیشترین توجه و دسترسی به حمل و نقل همگانی، ایجاد مسیرهای ویژه دوچرخهسواری و پیادهرویی، مورد توجه کمتری در نقاشی کودکان بود. همچنین بعد محیطی با 26/45 درصد در رتبه اول و حمل و نقل با 07/6 در رتبه آخر از نظر کودکان قرار گرفته است. بنابراین میتوان با مشارکت دادن کودکان، محلات دوستدار کودک ایجاد کرد.
میلاد فتحی؛ حسن سجادزاده؛ سید محمود معینی
چکیده
پارکهای علم و فناوری در توسعه علمی کشور نقش مهمی ایفا میکنند. محیط کالبدی این پارکها در دو حوزه معماری و شهرسازی میبایست با هدف بهبود کارایی کارکنان طراحی شود. با نگاه به این موضوع، هدف این مقاله تحلیل رابطه عوامل شهری (ساختار فضایی و کیفیت فضای باز) و عوامل کالبدی معماری، در پارکهای علم و فناوری بر بهرهوری کارکنان است. این ...
بیشتر
پارکهای علم و فناوری در توسعه علمی کشور نقش مهمی ایفا میکنند. محیط کالبدی این پارکها در دو حوزه معماری و شهرسازی میبایست با هدف بهبود کارایی کارکنان طراحی شود. با نگاه به این موضوع، هدف این مقاله تحلیل رابطه عوامل شهری (ساختار فضایی و کیفیت فضای باز) و عوامل کالبدی معماری، در پارکهای علم و فناوری بر بهرهوری کارکنان است. این پژوهش از بعد هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی است. محدوده مطالعه شامل «پارک علم و فناوری البرز» و «پارک علم و فناوری ارتباطات و فناوری اطلاعات» است. گردآوری دادهها با پرسشنامه صورت گرفت و نمونه آماری شامل ۲۲۶ نفر از کارکنان شرکتهای فعال در این دو پارک بود. متغیرهای محیطی معماری بر اساس مدل ویشر (2007) در سه گروه «فیزیکی»، «عملکردی» و «روانی» تقسیم شد. این متغیرها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس (ANOVA) رتبهبندی شدند. برای شناخت ساختار فضایی از روش چیدمان فضا در محیط نرمافزار UCL.Depthmap.10 استفاده شد. سنجش کیفیت محیط شهری نیز از طریق پرسشنامه محقق ساخت صورت گرفت. در تحلیل استنباطی، از روش تحلیل عاملی تأییدی (CFA) و تحلیل مسیر به روش «حداقل مربعات جزئی»، بهره گرفته شد. یافتههای پژوهش نشان داد اکثر عوامل مدل ویشر از نظر کارکنان تأثیر بیشتری نسبت به عوامل شهری بر بهرهوری دارند. ولی این متغیرهای معماری بیانکنندۀ تمام تأثیرات نیست، به صورتی که میزان تأثیر ساختار فضایی بر بهرهوری کارکنان کمتر از «عواملِ کالبدی»، اما بیشتر از «عواملِ عملکردی» است. همچنین در زیر متغیرهای ساختار فضایی، تأثیر متغیرهای «همپیوندی»، «عمق» و «اتصال» بر بهرهوری برابر نبود.
طاهره صادقلو؛ زهرا بهروز؛ حمدالله سجاسی قیداری
چکیده
نوسان قیمت زمین و مسکن، در سالهای اخیر به عنوان دغدغهای ملی برای مردم و دولت مردان مطرح بوده است. افزایش جمعیت، فضای محدود ساخت و ساز به ویژه در کلانشهرها و تمایل به سرمایهگذاری در خارج از شهرها در چند سال اخیر سبب هجوم گردشگران به نواحی روستایی اطراف شده است که زمینۀ افزایش بهای زمین در نواحی روستایی، سوداگری در بازار زمین و ...
بیشتر
نوسان قیمت زمین و مسکن، در سالهای اخیر به عنوان دغدغهای ملی برای مردم و دولت مردان مطرح بوده است. افزایش جمعیت، فضای محدود ساخت و ساز به ویژه در کلانشهرها و تمایل به سرمایهگذاری در خارج از شهرها در چند سال اخیر سبب هجوم گردشگران به نواحی روستایی اطراف شده است که زمینۀ افزایش بهای زمین در نواحی روستایی، سوداگری در بازار زمین و مسکن و همچنین افزایش تغییرات کالبدی غیرهمگون در نواحی روستایی را فراهم آورده است. شهرستان بینالود از توابع استان خراسان رضوی از جمله مناطقی است که در سالهای اخیر با توسعه گردشگری و تقاضای بالا برای زمین و مسکن، با نوسان و افزایش قیمت زمین و مسکن روبرو است. لذا مطالعه حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی مهمترین علل مؤثر بر تغییر و نوسان قیمت زمین و مسکن در نواحی روستایی بخش شاندیز شهرستان بینالود است. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران روستایی، مشاوران املاک و ساکنین سکونتگاههای روستاهای مورد مطالعه بخش شاندیز است که با استفاده از فرمول کوکران 250 خانوار در 11 روستای بالای 30 خانوار برای این منظور مطالعه شدهاند. پرسشنامه در دو بخش شامل ابعاد مؤثر بر قیمت زمین و مسکن به تفکیک طراحی شده است که شامل 12 بعد و 52 شاخص است. نتایج تحلیل دادههای گردآوری شده در محیط SPSS بیانگر این است که بر اساس آزمون فریدمن بعد زیرساختی- کالبدی با میانگین 32/5 در گروه مدیران روستایی، 67/5 در گروه مشاوران املاک و 23/5 در بین ساکنین روستایی بیشترین تأثیر را بر قیمت زمین و مسکن داشته است. همچنین براساس نتایج آزمون کروسکال والیس، بین ابعاد مؤثر بر قیمت زمین و مسکن در بین روستاهای مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد. در نهایت نیز با استفاده از فرآیند تحلیل مسیر ، میزان تأثیرگذاری مستقیم و غیر مستقیم و مجموع هر یک از ابعاد تعیین شده بر قیمت زمین تعیین شده که براساس آن بعد موقعیت کارکردی بیشترین اثر را بر قیمت زمین و بعد فضایی- کارکردی بیشترین تأثیر را بر قیمت مسکن در نواحی مورد مطالعه داشته است.
مجید یاسوری؛ معصومه نوروزی نژاد؛ سیده فاطمه امامی
چکیده
یکی از مهمترین طرحهای دولت برای ساماندهی روستاهای کشور در بیش از دو دهه گذشته، طرح هادی روستایی بوده است. ارزیابی پیامدهای اجرای این طرحها در ابعاد مختلف به منظور اطلاع از پیامدها و همچنین شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها ضروری به نظر میرسد. تحقیق حاضر، با هدف ارزیابی و تحلیل میزان رضایتمندی روستاییان از عملکرد اقتصادی، ...
بیشتر
یکی از مهمترین طرحهای دولت برای ساماندهی روستاهای کشور در بیش از دو دهه گذشته، طرح هادی روستایی بوده است. ارزیابی پیامدهای اجرای این طرحها در ابعاد مختلف به منظور اطلاع از پیامدها و همچنین شناسایی نقاط قوت و ضعف آنها ضروری به نظر میرسد. تحقیق حاضر، با هدف ارزیابی و تحلیل میزان رضایتمندی روستاییان از عملکرد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی اجرای طرح هادی در دهستان دیوشل است. تحقیق به صورت توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق، 2671 خانوار روستایی و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 336 بوده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر با استفاده از نرمافزار Amos انجام شده است. بر اساس یافتههای تحقیق، میزان ضریب همبستگی 708/0 بوده است که طبق آن ارتباط مستقیم و مثبت بین اجرای طرح هادی روستایی و تحقق رضایتمندی روستاییان از محیط روستا برقرار است. بر اساس ضریب تعدیل( 63/0)، بیش از 63 درصد از شاخصهای رضایتمندی قابل تبیین است. نتایج حاصل از آزمون Tتکنمونهای نشان داد که عملکرد طرح هادی در ابعاد مختلف از میانه نظری اهداف تحقیق بیشتر بوده است. بر اساس نتایج تحلیلمسیر، بیشترین تاثیر به متغیرهای مسکن و محیطزیست و کمترین تأثیر به متغیرهای مشارکتپذیری و اشتغال در بخش غیرکشاورزی تعلق دارد؛ در نتیجه بعد کالبدی اجرای طرح، بیشترین و بعد اجتماعی، کمترین اثرگذاری را بر سطح رضایت روستاییان از اجرای طرح هادی داشته است.
صالح ارخی؛ بهنام عطا؛ اسمعیل شاهکویی
چکیده
براثر فعالیتهای انسانی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی، آگاهی از روند و میزان تغییرات پوشش گیاهی/کاربری اراضی ضروری است و برآورد این تغییرات اهمیت بهسزایی دارد .هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهوارهای در حوضه آبخیز گرگانرود در استان ...
بیشتر
براثر فعالیتهای انسانی، چهره زمین همواره دستخوش تغییر میشود. از اینرو برای مدیریت بهینه مناطق طبیعی، آگاهی از روند و میزان تغییرات پوشش گیاهی/کاربری اراضی ضروری است و برآورد این تغییرات اهمیت بهسزایی دارد .هدف از انجام این پژوهش، پایش تغییرات پوشش اراضی با استفاده از تصاویر ماهوارهای در حوضه آبخیز گرگانرود در استان گلستان است. در این تحقیق، تصاویر سنجنده TM سال 1366، سنجنده ETM+ سال 1379 و سنجنده OLI سال 1398 مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بدینمنظور، بعد از انجام تصحیحات هندسی و اتمسفریک، پایش و طبقهبندی تصاویر با استفاده از شش تکنیک پایش تغییر در حوضه گرگانرود با مساحت 8020 کیلومترمربع آنالیز شده و تغییرات رخ داده در این حوضه در دو دوره زمانی، از سال 1366 تا 1379 و 1379 تا 1398 بررسی شد. تکنیکهای پایش تغییر مورد استفاده در این مطالعه شامل تفاضل باند قرمز، تفاضل باند مادون قرمز، تفاضل PCA و تفاضل PCA استاندارد شده، آنالیز برداری تغییر و مقایسه پس از طبقهبندی بودهاند. جهت تعیین آستانه از روشهای آماری استفاده شده است. پس از تعیین آستانه تغییر، مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مشخص شده است. جهت ارزیابی دقت تکنیکهای پایش تغییر، پس از برداشت های زمینی که از طریق بازدید میدانی، تصاویر ماهوارهای گوگلارث و عکسهای هوایی به دست آمد، از دقت تولیدکننده، دقت استفادهکننده، دقت کل و ضریب کاپا استفاده شد. بر اساس نتایج بهدست آمده، مشخص شد روش PCA1 استاندارد شده در هر دو دوره بیشترین دقت کل و ضریب کاپا را داشته است. مقادیر این دو پارامتر به ترتیب برای دوره اول برابر با 5/96 درصد و 94 درصد و برای دوره دوم برابر با 5/91 درصد و 86 درصدبه دست آمده است. روش PCA1با دقت کلی و ضریب کاپا برابر با 5/84 درصد و 74 درصد برای دوره اول و 89 درصد و82 درصد برای دوره دوم بعد از روش PCA1 استاندارد شده، بیشترین میزان دقت را بین سایر روشها داشته است. در حالی که روش تفاضل باند مادونقرمز نزدیک، در هر دو دوره از کمترین دقت کل و ضریب کاپا نسبت به سایر روشها برخوردار بوده است. بررسی نتایج به دست آمده در این مطالعه به خوبی نشان میدهد که در فاصله زمانی سالهای 1366 تا 1398، اراضی کشاورزی(دیم) بیشترین تغییرات مثبت را داشتهاند. اضافه شدن این اراضی اکثراً به قیمت از دست رفتن مراتع بوده است(به دلیل حاصلخیزی بالاتر). همچنین، در این فاصله زمانی 32 ساله، مرتع نیز دچار تغییر و تحول شدهاند که تغییرات کاهشی در آنها را میتوان به دلیل شخم مراتع و اختصاص آنها به کشاورزی دانست.
محمد جواد سامانی نژاد؛ ندا خداکرمیان گیلان؛ محسن نیازی
چکیده
تجدید حیات شهرها نیز مانند موجودات زنده از طریق نوسازی سلولها و بافتهایی است که همواره فرسوده میشوند. گاهی روند فرسودگی سریعتر از روند نوسازی حرکت میکند، که در این صورت انباشت فرسودگی، بحرانی شده و تسریع در نوسازی بافتهای فرسوده را ضروری میسازد. آنچه در این زمینه اهمیت دارد، میزان مشارکت مردم در امر بهسازی و نوسازی بافتهای ...
بیشتر
تجدید حیات شهرها نیز مانند موجودات زنده از طریق نوسازی سلولها و بافتهایی است که همواره فرسوده میشوند. گاهی روند فرسودگی سریعتر از روند نوسازی حرکت میکند، که در این صورت انباشت فرسودگی، بحرانی شده و تسریع در نوسازی بافتهای فرسوده را ضروری میسازد. آنچه در این زمینه اهمیت دارد، میزان مشارکت مردم در امر بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده است. این پژوهش از نوع کیفی بوده و روش انجام آن، مرور نظاممند ادبیات با استفاده از رویکرد فراترکیب برای تحلیل دادههای مستخرج از منابع منتخب است. در نهایت، در فرایند مرور نظاممند، 28 منبع برای تحلیل کیفی و کدگذاری انتخاب و استفاده شدند. برای این منظور، با مراجعه به اسناد و مدارک معتبر قابل دسترس در سامانه های جستجو همچون گوگل، نورمگز، مگیران علمنت و اس آی دی در دوره زمانی سال های 1390 تا 1400 انجام شده است. در نتیجه تجمیع و دستهبندی کدهای احصا شده، تعداد 15 بعد و 67 شاخص استخراج شد. کدها شامل ابعاد کالبدی، اجتماعی، زیست محیطی، مدیریتی، روانشناختی، خدماتی، زیرساختی، مشارکت جزئی، چگونگی دخالت مردم، سطح فراگیری سطوح اجرایی و عملکردی، انگیزه ایجادکنندۀ آن، کیفیت همکاری مردم، قلمرو اجرایی و موضوع هستند. نتایج پژوهش نشان میدهند پایین بودن ارزش زمین و مسکن با فراوانی (27) و ساختمانهای غیر استاندارد با فراوانی (23) شاخصهایی هستند که اهمیت زیادی را در پژوهشهای مختلف ایفا کردهاند. از سوی دیگر، اطلاعرسانی، انگیزه درونزا و برونزا، کیفیت همکاری تحمیلی و اجباری و..... از شاخصهای کم اهمیت در این زمینه هستند. مهمترین جنبههای نوآوری این پژوهش نگاه چندسطحی و نظام وار به مشارکت مردمی در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری است و همچنین شناسایی عناصر اصلی این موضوع است.
پروانه شاه حسینی
چکیده
با اینکه در توزیع شهر و شهرنشینی عوامل انسانی و طبیعی مؤثرند، در کشور ما، نقش عامل انسانی با اجرای سیاستها و برنامههای توسعهای بیشتر بوده، که به نابرابری ناحیهای و عدم تعادلهای جغرافیایی از جمله در سواحل شمالی و جنوبی منجر شده است. این موضوع به خوبی در الگوی پراکنش شهرها منعکس است. در مقاله حاضر سعی بر مقایسه الگوهای پراکنش ...
بیشتر
با اینکه در توزیع شهر و شهرنشینی عوامل انسانی و طبیعی مؤثرند، در کشور ما، نقش عامل انسانی با اجرای سیاستها و برنامههای توسعهای بیشتر بوده، که به نابرابری ناحیهای و عدم تعادلهای جغرافیایی از جمله در سواحل شمالی و جنوبی منجر شده است. این موضوع به خوبی در الگوی پراکنش شهرها منعکس است. در مقاله حاضر سعی بر مقایسه الگوهای پراکنش شهرهای سواحل شمالی و جنوبی است، که وجه مشترک آنها، همجواری با دریا است. بنابراین، سؤال این است که الگوی پراکنش فضایی شهرهای سواحل شمالی و جنوبی کشور چگونه است؟ روش تحقیق توصیفی-استنباطی است و با بهرهگیری از مدل نزدیکترین همسایگی و ضریب موران، وضعیت قرارگیری شهرهای حوزههای مورد بررسی با یکدیگر مقایسه شدهاند. نتایج یافتهها نشان میدهد که پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحل شمالی به دلیل شرایط طبیعی مساعد، قطبهای کشش، راههای ترانزیتی و سیاستهای محرومیتزدایی متمرکزتر از پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحلی جنوبی به جز جلگه خوزستان است و شهرها همبستگی فضایی بیشتری با یکدیگر دارند. پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحلی جنوبی، در بخش غربی به صورت خوشهای و خود همبستگی فضایی مثبت ولی به سمت شرق از تراکم شهرها و انسجام فضایی آنها کاسته میشود. به طوری که در شرق سواحل جنوبی تراکم و انسجام فضایی شهرها به حداقل میرسد.
امیرحسین شیرازیان؛ مصطفی امیرفخریان؛ محمدرحیم رهنما
چکیده
دستیابی به معیارهای کیفیت محیطی بدون توجه به الگوی توسعه کالبدی امکانپذیر نیست. مکان و کیفیت آن از جمله علل مؤثر در بروز انواع بیماریها است. با اینحال درخصوص بیماریهای خاص همچون سرطان، مطالعات انجام شده در گامهای نخستین قرار دارد. مطالعه حاضر تلاش دارد الگوهای مکانی پراکنش جانباختگان در اثر سرطان را در شهرمشهد مورد ...
بیشتر
دستیابی به معیارهای کیفیت محیطی بدون توجه به الگوی توسعه کالبدی امکانپذیر نیست. مکان و کیفیت آن از جمله علل مؤثر در بروز انواع بیماریها است. با اینحال درخصوص بیماریهای خاص همچون سرطان، مطالعات انجام شده در گامهای نخستین قرار دارد. مطالعه حاضر تلاش دارد الگوهای مکانی پراکنش جانباختگان در اثر سرطان را در شهرمشهد مورد سنجش قرار دهد و نشان دهد که 1)الگوی پراکنش جانباختگان چگونه است؟ و2)چه میزان با ویژگیهای کیفیت محیط در رابطه است؟ مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و متغیرهای مطالعه شامل 1)ویژگیهای مرتبط با جانباختگان (شامل:موقعیت، سن و جنسیت جانباختگان سرطانی) و 2)ویژگیهای مرتبط با کیفیت محیط(شامل میزان آلودگی هوا و سرانهفضایسبز) است. برای این منظور پس از تدوین مدل مفهومی تحقیق، ازطریق دریافت اطلاعات مرتبط با جانباختگان و کیفیت محیط زیست، پایگاه اطلاعات مکانی در محیط نرمافزار ArcGisتشکیل و در گام بعد با بهرهگیری از مدلهای آماری کلاسیک(همبستگی و آزمون تی) و آمارفضایی(خودهمبستگی فضایی، جهتپراکنش و رگرسیون فضایی) اقدام به تحلیل دادهها شد. یافتهها حاکی از عدم تبعیت الگوی فضایی جانباختگان از الگوی پراکنشجمعیت و تفاوت الگوی فضایی جانباختگان برحسب جنسیت و میانگین سن آنها در سطح محلات بود. استفاده از مدلهای خودهمبستگی فضایی، دوهستهداغ در شمال و جنوب غرب مشهد و یک هسته سرد در پیرامون حرم مطهر را نشان داد که ضرورت توجه به تفاوتهای مکانی را نشان میدهد. نتایج آزمون همبستگی و رگرسیون فضایی دلالت بر این داشت که فراوانی جانباختگان در سطح محلات با میانگین میزان آلودگی هوا و سرانه فضای سبز رابطه دارد. بااینحال ضرورت انجام مطالعات بیشتر در دورههای زمانی متعدد، به منظور تأیید یافتهها پیشنهاد میشود.
سیدمهدی موسی کاظمی؛ رستم صابری فر؛ حسین رحیمی؛ نرگس سادات رضوی
چکیده
بهبود کیفیت و شرایط زیستی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، نیازمند ارائه راهبردهای متناسب با وضعیت و ویژگیهای هر بافت است. در این پژوهش، وضعیت موجود بافتهای ناکارآمد شهر نیشابور از بعد کالبدی، بررسی و مورد مقایسه قرار گرفته است. این بافتها در دو دسته جداگانه شامل بافت میانی (و تاریخی) و بافت حاشیهای مطالعه شده است. روش تحقیق، ...
بیشتر
بهبود کیفیت و شرایط زیستی بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری، نیازمند ارائه راهبردهای متناسب با وضعیت و ویژگیهای هر بافت است. در این پژوهش، وضعیت موجود بافتهای ناکارآمد شهر نیشابور از بعد کالبدی، بررسی و مورد مقایسه قرار گرفته است. این بافتها در دو دسته جداگانه شامل بافت میانی (و تاریخی) و بافت حاشیهای مطالعه شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از تکنیک SWOT به تحلیل و ارزیابی وضعیت موجود پرداخته شده و با اعمال نظرات خبرگان، راهبردهای اولویتدار مداخله در بافت، تعیین گردیده است. برای شناسایی راهبردهای اولویتدار بازآفرینی، از روش ACCEPT و نظرات متخصصان بهره گرفته شده است. براساس مراحل انجام شده، در بافت میانی (و تاریخی) هفت راهبرد و در بافت حاشیهای چهار راهبرد به عنوان اولویتها تعیین گردیدهاند. با توجه به امتیاز مطلوبیت، در بافت میانی (و تاریخی)، "فعال سازی توانها و خدمات گردشگری، تاریخی و فرهنگی و مذهبی در بافت و پیرامون عناصر موجود" و در بافت حاشیهای، "تشویق ساکنان به سنددار کردن املاک و واحدها و ارائه تسهیلاتی در این زمینه" به عنوان مهمترین اولویت بعد کالبدی، تعیین شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که شرایط بافتهای ناکارآمد نیشابور از نظر وضعیت موجود در دو بافت میانی (و تاریخی) و حاشیهای ، با یکدیگر تفاوت دارند و لذا لازم است راهبردهای بازآفرینی متناسب با شرایط موجود در هر بافت، اتخاذ شود.
اکرم کریمخانی؛ محمد حسین سرائی
چکیده
رشد و گسترش روزافزون شهرها تحت تاثیر رشد جمعیت و میزان مهاجرت، موجب ساخت و سازهای بدون برنامه و تغییرات زیاد در ساختار فضایی، به خصوص توسعه فیزیکی شهرها در مکانهای نامساعد شده است که هدایت و ساماندهی اساسی را میطلبد. در پژوهش توصیفی _ تحلیلی حاضر، با استفاده ازروشFuzzy ANP به ارزیابی توسعه و هدایت رشد شهر یزد پرداخته شده و با روش ...
بیشتر
رشد و گسترش روزافزون شهرها تحت تاثیر رشد جمعیت و میزان مهاجرت، موجب ساخت و سازهای بدون برنامه و تغییرات زیاد در ساختار فضایی، به خصوص توسعه فیزیکی شهرها در مکانهای نامساعد شده است که هدایت و ساماندهی اساسی را میطلبد. در پژوهش توصیفی _ تحلیلی حاضر، با استفاده ازروشFuzzy ANP به ارزیابی توسعه و هدایت رشد شهر یزد پرداخته شده و با روش همپوشانی وزندار در محیط سیستماطلاعاتجغرافیایی، تحلیل الگوی توسعه و هدایت رشد شهری صورت پذیرفته است. برای تحلیل عوامل مؤثر در الگوی توسعه و رشد منطقه شهری ابتدا 7 معیار اصلی (محیطی، اقتصادی، جمعیتی، بازار زمین و مسکن، فضایی _کالبدی، طرحها و سیاستهای دولت، دسترسی به خدمات عمومی) با 32 زیر معیار با بررسی منابع داخلی و خارجی برای منطقه شهری یزد تعیین گردید. سپس پرسشنامههایی توسط 20 نفر از مسئولین سازمانهای مربوطه تکمیل شد. با استفاده از مدل Fuzzy ANP ضریب اهمیت هر یک از شاخصها بهدستآمد و مهمترین عامل در الگوی توسعه مناطق شهری تعیین گردید. نتایج حاکی از آن است که معیارهای فضایی _کالبدی با میزان 170/0، و جمعیتی با میزان 158/0 بیشترین و معیارهای اقتصادی با 052/0 و طرح و سیاستهای دولت با 035/0 کمترین تاثیر را در رشد و توسعه شهر یزد دارند. از آنجا که منطقه یک در شمال شهر یزد به علت دارا بودن بافت فرسوده کمتر و منطقه 3 در جنوب به علت عدم وجود زمینهای کشاورزی، مستعد توسعه میباشند، میتوان این مناطق را جهت گسترش آتی شهر پیشنهاد داد.
سمیه نوروزی گله کلائی؛ احمد حاتمی؛ سمیه پرویزی
چکیده
شهرها با سرعت بالایی درحال رشد و توسعه هستند و روند شهرنشینی یکی از مهمترین موضوعات پیشروی برنامهریزان شهری است. در کنار سطح بالای نرخ رشد جمعیت، تغییرکاربری زمین و تبدیل آن به کاربریهای شهری نیز مسئله مهمی است. پژوهش حاضر تلاشی در جهت تبیین الگوییهای فضایی شهر کرمانشاه در 25 سال اخیر دارد. این پژوهش از نظر ماهیت، کاربردی ...
بیشتر
شهرها با سرعت بالایی درحال رشد و توسعه هستند و روند شهرنشینی یکی از مهمترین موضوعات پیشروی برنامهریزان شهری است. در کنار سطح بالای نرخ رشد جمعیت، تغییرکاربری زمین و تبدیل آن به کاربریهای شهری نیز مسئله مهمی است. پژوهش حاضر تلاشی در جهت تبیین الگوییهای فضایی شهر کرمانشاه در 25 سال اخیر دارد. این پژوهش از نظر ماهیت، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر دادههای سنجشازدور است. بهگونهای که ابتدا تصاویر سالهای 1995، 2005 و 2020 از ماهواره لندست 5 و 8 در سنجندههای TM وOLI اخذ شد، سپس با استفاده از نرمافزار NVEI و روش طبقهبندی نظارت شده به نقشههای کاربری اراضی در چهار کلاس شهری، کشاورزی، کوه و آب تبدیل شدند. سپس این نقشه با استفاده از نرمافزار ARCGIS برای ورود به نرمافزار FRAGASTATS آمادهسازی و در مرحله بعدی برای تحلیل سیمای سرزمین به این نرمافزار فراخوانی شدند. در مرحله بعدی، این نقشهها با استفاده از متریکهای فضایی (PALAN-PD-NP-LSI-LPI-AWMFD-ENN-MN) مورد بررسی قرار گرفتند. در مرحله آخر با فراخوانی این متریکها در مدل آنتروپی شانون شمای کلی از الگوی رشد فضایی شهر کرمانشاه در 25 سال اخیر حاصل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که شهر کرمانشاه در 25 سال اخیر الگوهای رشد متفاوتی را طی کرده است. این الگوها را میتوان در 3 دوره دستهبندی کرد. دوره اول (سال 1374) به دلیل رشد شتابان شهرنشینی و عدم کفایت الگوهای برنامهریزی شهری، شهر دورهای از رشد پراکنده را در لکههای شهری مجزا سپری میکند. در دوره دوم (1384) شهر به دلیل کاهش مهاجرتها و توسعه شهر در محدوده لکههای موجود دورهای از الگوی فشرده را سپری میکند اما مجدداً در دوره سوم (1399) شهر کرمانشاه به دورهای از الگوی پراکندگی گام نهاده است، بهگونهای که در تمامی متریکهای سیمای سرزمین تمایل به الگوی فضایی شهر پراکنده مشاهده میشود.
افشین بهمنی؛ حامد قادرمرزی
چکیده
فقر پدیدهای جهان شمول، پیچیده و چند وجهی است که متناسب با سطحی از حداقلها در تمامیجوامع به صورت نسبی نمایان میشود. آنچه که مسئله فقر را به عنوان چالشی جدی پیش روی سیاستگذاران قرار داده، مربوط به عدم بهرهمندی از حداقلهای زیستی(مسکن، خوراک، پوشاک) است. از این رو هدف از تحقیق حاضر، شناسایی عوامل پیشبرندۀ فقر مسکن و سنجش ...
بیشتر
فقر پدیدهای جهان شمول، پیچیده و چند وجهی است که متناسب با سطحی از حداقلها در تمامیجوامع به صورت نسبی نمایان میشود. آنچه که مسئله فقر را به عنوان چالشی جدی پیش روی سیاستگذاران قرار داده، مربوط به عدم بهرهمندی از حداقلهای زیستی(مسکن، خوراک، پوشاک) است. از این رو هدف از تحقیق حاضر، شناسایی عوامل پیشبرندۀ فقر مسکن و سنجش درجه این نوع فقر در نواحی روستایی شهرستان دهگلان است. تحقیق از نوع کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری دادهها به دو روش اسنادی و میدانی صورت گرفته و از پرسشنامه به عنوان مهمترین ابزار جمعآوری دادههای میدانی بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی(EFA)، تکنیک سروکوال، ماتریس IPA و شاخص سرشمار فقر(HI) استفاده شد. بر اساس یافتههای حاصل از تحلیل عاملی، 38 گزاره، در قالب 10 زیرمعیار و 4 عامل(فقر کالبدی و عملکردی، فقر امنیت و آسایش، فقر برخورداری و بهداشت و فقر حمایتی و قانونی) شناسایی و نام گذاری شد که چهار عامل یاد شده، 8/81 درصد واریانس تجمعی عوامل پیش برنده فقر مسکن روستایی را تبیین میکنند. با در نظر گرفتن پیشرانهای فقر مسکن روستایی، نتایج تحقیق نشان میدهد که اگرچه کیفیت مسکن جدید روستایی در ابعاد گوناگون وضعیت نسبتاً مطلوبی داشته و فقر مسکن روستایی در ابعاد مختلف کاهش یافته، اما تفاوتهایی بین میانگین مورد انتظار و کیفیت درک شده وجود دارد، که موجب پدیدار شدن نوعی ضعف به ویژه در در ابعاد کالبدی و اقتصادی شده و دلیل عمده آن، تغییر در فضاهای عملکردی خانههای بومی و پایین بودن تسهیلات پرداختی است.