مقاله پژوهشی
رسول غفاری راد؛ عباس سعیدی؛ بیژن رحمانی
چکیده
برنامهریزی فضایی به عنوان رویکرد بدیل توسعه پایدار در دانش جغرافیا، مبتنی بر درک درست و متناسب از فضا به عنوان پدیدهای نظاممند است که نقش محوری در هدایت جامعه به سوی اصول توسعه پایدار دارد. احداث سد و شبکههای آبیاری در قالب طرحهای عمران و توسعه، به منظور تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعت، از یک سو موجب تغییرات ساختاری- کارکردی ...
بیشتر
برنامهریزی فضایی به عنوان رویکرد بدیل توسعه پایدار در دانش جغرافیا، مبتنی بر درک درست و متناسب از فضا به عنوان پدیدهای نظاممند است که نقش محوری در هدایت جامعه به سوی اصول توسعه پایدار دارد. احداث سد و شبکههای آبیاری در قالب طرحهای عمران و توسعه، به منظور تأمین آب کشاورزی، شرب و صنعت، از یک سو موجب تغییرات ساختاری- کارکردی مختلفی در نظام مکانی- فضایی سکونتگاههای انسانی شده و از سوی دیگر به عنوان اقدامی مداخلهجویانه در نظام محیطی محسوب میشود که آثار و پیامدهای متعددی دارد. این پیامدها بهعنوان بخشی از فضاهای جغرافیایی محسوب میشوند که در فرآیند تحول فضایی و تولید فضا نقشی مهم بر عهده دارند. این پژوهش با استفاده از روش اثباتی و تلفیقی از روشهای کمی و کیفی و از طریق تکمیل پرسشنامههای خانوار و آبادی و تجزیه و تحلیل آماری، به ارزیابی آثار ناشی از اجرای سد و شبکه آبیاری علویان(در استان آذربایجان شرقی) در تغییر و تحولات نظام فضایی سکونتگاههای روستایی با رویکرد برنامهریزی فضایی میپردازد. نتایج پژوهش نشان داد اجرای طرح سد و شبکه آبیاری علویان به لحاظ نبود نگرش جامع و نظاموار مبتنی بر اصول برنامهریزی فضایی در مطالعه، اجرا و بهره برداری، ساماندهی و رشد متوازن نظام فضایی سکونتگاههای روستایی را درپی نداشته است.
مقاله پژوهشی
عبدالحمید نظری؛ شاه بختی رستمی؛ مصطفی طالشی؛ مسعود خوران
چکیده
در مطالعات جغرافیایی بر مبنای نگرش سیستمی، هر ناحیه جغرافیایی بمنزله سیستم باز تلقی میشود که روستاها و شهرها به عنوان دو جزء اصلی نظام سکونتگاهی دارای ساختار و کارکردهایی هستند که بهواسطه اثر متقابل محیط طبیعی و گروههای انسانی تکوین مییابند. این ساختار و کارکردها در شهرستان مریوان به دلیل دخالت و سیاستگذاریهای دولت ...
بیشتر
در مطالعات جغرافیایی بر مبنای نگرش سیستمی، هر ناحیه جغرافیایی بمنزله سیستم باز تلقی میشود که روستاها و شهرها به عنوان دو جزء اصلی نظام سکونتگاهی دارای ساختار و کارکردهایی هستند که بهواسطه اثر متقابل محیط طبیعی و گروههای انسانی تکوین مییابند. این ساختار و کارکردها در شهرستان مریوان به دلیل دخالت و سیاستگذاریهای دولت که در قالب برنامههای عمران روستایی و بازسازی پس از جنگ تحمیلی(گسترش شبکههای ارتباطی)، ایجاد امنیت و تقویت بنیانهای اقتصادی(گشایش بازارچههای مرزی غیر رسمی) انجام گرفت، دستخوش تغییرات زیادی قرار گرفته است. این مقاله با هدف بررسی تأثیر سیاستگذاریهای مذکور در تحولات ساختی– کارکردی مسکن روستایی انجام گرفت. روش انجام پژوهش از حیث هدف از نوع کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی– تحلیلی و از لحاظ روششناسی متکی بر رویکرد اثباتگرایی است. جامعه آماری آن را خانوارهای ساکن در 121 روستای بالای 20 خانوار (سرشماری 1395) شهرستان مریوان تشکیل میدهد. تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران در دو مرحله صورت گرفت. نخست 52 روستا به روش نمونهگیری خوشهای و متناسب با سهم حوزههای غربی و شرقی شهرستان به ترتیب 27 و 24 آبادی انتخاب شد. سپس از کل 6305 خانوار ساکن ، 307 خانوار تعیین و به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شد. مقایسه نتایج دادهها نشان داد که مسکن حوزههای غربی، هم به لحاظ ساختاری و هم کارکردی دچار تغییرات بیشتر شدهاند. بهطوری که طبق آزمون T میانگین تفاوت تغییرات مربوط به الگوی ساخت و فرم (64/4 واحد) عناصر زیستی(99/8 واحد) و معیشتی (69/20 واحد) مسکن روستایی در حوزه غربی بیشتر از حوزه شرقی شهرستان است.
مقاله پژوهشی
افشین بهمنی؛ حامد قادرمرزی
چکیده
فقر پدیدهای جهان شمول، پیچیده و چند وجهی است که متناسب با سطحی از حداقلها در تمامیجوامع به صورت نسبی نمایان میشود. آنچه که مسئله فقر را به عنوان چالشی جدی پیش روی سیاستگذاران قرار داده، مربوط به عدم بهرهمندی از حداقلهای زیستی(مسکن، خوراک، پوشاک) است. از این رو هدف از تحقیق حاضر، شناسایی عوامل پیشبرندۀ فقر مسکن و سنجش ...
بیشتر
فقر پدیدهای جهان شمول، پیچیده و چند وجهی است که متناسب با سطحی از حداقلها در تمامیجوامع به صورت نسبی نمایان میشود. آنچه که مسئله فقر را به عنوان چالشی جدی پیش روی سیاستگذاران قرار داده، مربوط به عدم بهرهمندی از حداقلهای زیستی(مسکن، خوراک، پوشاک) است. از این رو هدف از تحقیق حاضر، شناسایی عوامل پیشبرندۀ فقر مسکن و سنجش درجه این نوع فقر در نواحی روستایی شهرستان دهگلان است. تحقیق از نوع کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری دادهها به دو روش اسنادی و میدانی صورت گرفته و از پرسشنامه به عنوان مهمترین ابزار جمعآوری دادههای میدانی بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل عاملی اکتشافی(EFA)، تکنیک سروکوال، ماتریس IPA و شاخص سرشمار فقر(HI) استفاده شد. بر اساس یافتههای حاصل از تحلیل عاملی، 38 گزاره، در قالب 10 زیرمعیار و 4 عامل(فقر کالبدی و عملکردی، فقر امنیت و آسایش، فقر برخورداری و بهداشت و فقر حمایتی و قانونی) شناسایی و نام گذاری شد که چهار عامل یاد شده، 8/81 درصد واریانس تجمعی عوامل پیش برنده فقر مسکن روستایی را تبیین میکنند. با در نظر گرفتن پیشرانهای فقر مسکن روستایی، نتایج تحقیق نشان میدهد که اگرچه کیفیت مسکن جدید روستایی در ابعاد گوناگون وضعیت نسبتاً مطلوبی داشته و فقر مسکن روستایی در ابعاد مختلف کاهش یافته، اما تفاوتهایی بین میانگین مورد انتظار و کیفیت درک شده وجود دارد، که موجب پدیدار شدن نوعی ضعف به ویژه در در ابعاد کالبدی و اقتصادی شده و دلیل عمده آن، تغییر در فضاهای عملکردی خانههای بومی و پایین بودن تسهیلات پرداختی است.
مقاله پژوهشی
علی اکبر عنابستانی؛ امین فعال جلالی
چکیده
شناخت و تحلیل نظارت دهیاریها بر ساخت و ساز در روستاهای حاشیه کلانشهرها از چنان اهمیتی برخوردار است که امروزه برنامهریزان برای ارزیابی میزان توسعه کالبدی این نواحی، جنبههای مختلف نظارت دهیاریها را مورد مطالعه قرار میدهند. تدوین مقررات و نظارت بر مراحل گوناگون اجرایی ساخت و سازهای روستایی، مهمترین مرحله در مبحث مدیریت روستایی ...
بیشتر
شناخت و تحلیل نظارت دهیاریها بر ساخت و ساز در روستاهای حاشیه کلانشهرها از چنان اهمیتی برخوردار است که امروزه برنامهریزان برای ارزیابی میزان توسعه کالبدی این نواحی، جنبههای مختلف نظارت دهیاریها را مورد مطالعه قرار میدهند. تدوین مقررات و نظارت بر مراحل گوناگون اجرایی ساخت و سازهای روستایی، مهمترین مرحله در مبحث مدیریت روستایی و از جمله موضوع مدیریت عمران و توسعه روستایی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر نظارت دهیاریها بر بهبود توسعه کالبدی روستاها در ساخت و سازهای کالبدی است. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیل است که به منظور تحلیل از آزمون آماری رگرسیون و همبستگی و همچنین به منظور شناسایی شدت اثر متغیرهای مستقل از مدل ساختاری هوشمند استفاده شد. جامعه آماری خانوارهای روستاهای دارای دهیاری در دهستان طوس هستند که با محاسبات آماری، حجم نمونه مورد نیاز 203 خانوار با استفاده از فرمول آماری کوکران تعیین شد. همچنین با توجه به تعداد روستاها و عدم توانایی محققان در بررسی تمام آنها، تعداد 12 روستا از بین 66 روستا بر اساس فرمول N0 انتخاب شد. بررسی نتایج، نشان میدهد که فرضیه پژوهش در اثرگذاری متغیرهای مستقل(شناخت ویژگی و شرایط محیطی روستا، الزام به دریافت مجوزها برای ساخت و ساز، بهبود خطوط انتقال انرژی، توسعه زیرساختهای عمرانی، رعایت حقوق عمومی، رعایت اصول محیطزیست، رعایت اصول ایمنی، حفظ ارزشهای روستا و رعایت استاندارهای مسکونی) با ضریب تأثیر 35/0 بر متغیر وابسته یعنی وضعیت توسعه کالبدی روستا مورد تأیید بوده و همچنین اثرگذاری متغیر مستقل(متغیر علائم راهنما و هشداردهنده در هنگام ساخت و ساز) بر توسعه کالبدی روستا با توجه به پایین بودن مقدار آماره t به دست آمده که کمتر از 96/1 است، مورد تأیید قرار نمیگیرد.
مقاله پژوهشی
عامر نیک پور؛ منصوره یاراحمدی
چکیده
تابآوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تابآوری صرفاً در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد میتواند به اجرایی شدن این امر کمک شایان نماید. تابآوری کالبدی، یکی از ابعاد تأثیرگذار در میزان تابآوری جوامع است که از طریق آن میتوان ...
بیشتر
تابآوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تابآوری صرفاً در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد میتواند به اجرایی شدن این امر کمک شایان نماید. تابآوری کالبدی، یکی از ابعاد تأثیرگذار در میزان تابآوری جوامع است که از طریق آن میتوان وضعیت جوامع را ازنظر ویژگیهای فیزیکی و جغرافیایی تأثیرگذار در هنگام بروز سانحه ارزیابی کرد. روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در گام نخست مؤلفههای مؤثر تابآوری کالبدی در شهر نورآباد ممسنی شناسایی و در قالب پرسشنامه دلفی تهیه و تدوین شدند، سپس این شاخصها بهوسیله اعضای پانل دلفی مورد بررسی قرار گرفتند و شاخصهایی که امتیاز لازم را کسب نکردهاند حذف و شاخصهای پژوهش تعیین شدند. در گام سوم این شاخصها بهوسیله روش میک مک مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شد. نتایج نشان داد مؤلفههای مؤثر بر تابآوری کالبدی شهر نورآباد ممسنی در ناحیه1، شامل متغیرهای تراکم ساختمان، تعداد طبقات، کیفیت ابنیه، اسکلت ساختمان، سطح معابر، مساحت قطعات و نوع مصالح است. از جمله ویژگیهای این متغیرها تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بسیار بالا است. متغیرها در ناحیه2، شامل تراکم جمعیت، فاصله از گسل، توپوگرافی و عمق سطح ایستایی از جمله متغیرهای مستقل کلیدی به شمار میروند. از جمله ویژگی این متغیرها قدرت تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری بسیار کم است. متغیر اثرگذار در ناحیه3، زمین بایر بوده که بعنوان متغیر مستقل کلیدی به دلیل تأثیرگذاری و تأثیرپذیری کم، در گروه متغیرهای استراتژیک به حساب نمیآیند. شاخصهای ناحیه4، شامل سطح اشغال، قدمت بنا، بعد خانوار، فرم قطعات و تأسیسات و تجهیزات شهری که آنها نیز ازجمله متغیرهای استراتژیک بهحساب نمیآیند و بیشتر نتایج مربوط به اثر بخشی سایر متغیرها میباشند.
مقاله پژوهشی
علیرضا سلیمانی
چکیده
امروزه زیرساختهای موجود در شهرها و مخصوصاً کلانشهرها باید بتواند بسترهای جذابی برای جذب و پرورش استعدادها، نوآوریها و ایدههای شهروندان باشد. اهمیت شکلگیری شهرهای خلاق بدین جهت است که در دنیای رقابتی امروز، شهرهای بزرگ به عنوان محیطهای تولید کنندۀ ثروت و نوآوری محسوب میشوند. کلان شهر تبریز هم به عنوان یکی از شهرهای ...
بیشتر
امروزه زیرساختهای موجود در شهرها و مخصوصاً کلانشهرها باید بتواند بسترهای جذابی برای جذب و پرورش استعدادها، نوآوریها و ایدههای شهروندان باشد. اهمیت شکلگیری شهرهای خلاق بدین جهت است که در دنیای رقابتی امروز، شهرهای بزرگ به عنوان محیطهای تولید کنندۀ ثروت و نوآوری محسوب میشوند. کلان شهر تبریز هم به عنوان یکی از شهرهای تاریخی ایران همواره منشأ تولید ثروت و فناوری بوده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مؤلفههای مؤثر بر تحقق شهرهای خلاق در کلانشهر تبریز است. نوع تحقیق، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و همچنین برای اولویتبندی مناطق شهری از نظر شاخصهای شهر خلاق از مدلهای ANP و تاپسیس استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، مناطق دهگانه تبریز و جمعیت ساکن در آنها است. شاخصهای تحقیق شامل 10 معیار با 16 زیرمعیار است. نتایج آزمونهای آماری نشان داد که تمامی مؤلفههای شهر خلاق با میزان خلاقیت مناطق شهری تبریز همبستگی مثبت و معنادار در سطح 000/0 وجود دارد. نتایج آزمون پیرسون نشان داد که دو متغیر زیرساختهای خلاقیت و طبقه خلاق با 583/0 و 557/0 دارای بیشترین سطح معناداری با تحقق شهر خلاق بودند. نتایج حاصل از مدل ANP نشان داد که دو معیار، شامل زیرساختهای خلاقیت و طبقه خلاق به ترتیب با امتیاز 398/0 و 269/0 از اهمیت بالاتری برخوردار هستند. بررسی وضعیت مناطق مختلف شهر از نظر شاخصهای شهر خلاق نیز نشان داد که مناطق 1 و 2 به دلیل تمرکز زیرساختهای خلاق و طبقه خلاق مانند استادان، دانشجویان، نخبگان و پزشکان، از نظر شاخصهای شهر خلاق شرایط مناسبتری دارند. در نتیجه، راهکارهایی مانند توسعه مراکز جذب نخبگان، حفظ طبقه خلاق و سرمایهگذاری متعادل در تمامی مناطق در راستای توسعه شهر تبریز بر پایۀ شاخص های شهر خلاق قابل توجه هستند.
مقاله پژوهشی
اسماعیل علیاکبری؛ احمد پوراحمد؛ رقیه حیدری
چکیده
پایش و پیشبینی مستمر تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهرهای بزرگ برای مدیریت رشد و پایداری اکوسیستم شهری امری حیاتی است. این مقاله تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهر رشت را تا سال ۱۳۹۸ پایش و تا ۱۴۰۸ مدل سازی و پیشبینی کرده است. روش مقاله توصیفی- تحلیلی، داده های سری زمانی نقشههای کاربری ، پوشش زمین و روش پردازش دادهها، از ...
بیشتر
پایش و پیشبینی مستمر تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهرهای بزرگ برای مدیریت رشد و پایداری اکوسیستم شهری امری حیاتی است. این مقاله تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهر رشت را تا سال ۱۳۹۸ پایش و تا ۱۴۰۸ مدل سازی و پیشبینی کرده است. روش مقاله توصیفی- تحلیلی، داده های سری زمانی نقشههای کاربری ، پوشش زمین و روش پردازش دادهها، از طریق بکارگیری مدل ترکیبی CA-Markovاست. اعتبار مدل در پیشبینی، با ضریب کاپا 78/0 و دقت کلی 82/0 تأیید شده است. یافتهها مؤید افزایش سطوح کلاس کاربری شهری از 4915 هکتار درسال ۱۳۷۲ به 9960 هکتار درسال ۱۳۹۸ و پیش بینی رشد به 10555 هکتار (114 درصد) تا سال ۱۴0۸ است. در مقابل پوشش کشاورزی از 29504 به 28390 هکتار تا سال ۱۴0۸ کاهش خواهد یافت. آهنگ کاهشی مشابه در پوشش شالیزار و مناطق جنگلی در مجموع نشان میدهد افزایش سطوح کاربری شهری، در جریان دست اندازی شهر به پوشش زمین و تبدیل کلاس غیر شهری درون، پیرامون و حریم شهر رخ داده است. آثار زیانبار بیثباتی زمین و ناپایداری منابع پوششی، مسئله اصلی شهر و اکوسیستم شهری در حال و آینده است. در کوتاه مدت، مدیریت رشد کالبدی شهر بر مبنای سیاستهای مهار رشد در بیرون، به ویژه کنترل بردار اصلی آن، یعنی تغییر و تبدیل پوشش زمین قابل توجه و برنامهریزی است. در بلندمدت توسل به راهبردهای سیاست توسعه از درون، یعنی توسعه جدید و مجدد، برای پایدارسازی رشد و روند تدریجی دوره گذار به کلانشهر شدن بسیار اهمیت دارد.
مقاله پژوهشی
حسن حکمت نیا؛ حجت رضایی؛ علی باقری کشکولی؛ محبوبه محمودی نیا
چکیده
فناوری اطلاعات و ارتباطات، تکنولوژی هزاره جدید است که در زمان حاضر بر تمامی ابعاد زندگی شهروندی تأثیر گذاشته است. به گونهای که امروزه بحث در مورد بهبود کیفی زندگی شهروندان و ابعاد آن همچون مسکن شهری بدون در نظر گرفتن این تکنولوژی امری بیهوده است. هدف از این پژوهش بررسی اثرات این تکنولوژی بر بهبود کیفی مسکن شهری و کیفیت زندگی شهروندان ...
بیشتر
فناوری اطلاعات و ارتباطات، تکنولوژی هزاره جدید است که در زمان حاضر بر تمامی ابعاد زندگی شهروندی تأثیر گذاشته است. به گونهای که امروزه بحث در مورد بهبود کیفی زندگی شهروندان و ابعاد آن همچون مسکن شهری بدون در نظر گرفتن این تکنولوژی امری بیهوده است. هدف از این پژوهش بررسی اثرات این تکنولوژی بر بهبود کیفی مسکن شهری و کیفیت زندگی شهروندان در محله کوچه بیوک یزد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده که آمار و اطلاعات آن از طریق روشهای میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری، شهروندان محله کوچه بیوک یزد است که با استفاده از فرمول کوکران، 358 نفر به عنوان جامعه نمونه با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شده است. برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونهای، مدل لیزرل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون همگنی کای دو) استفاده شد. نتایج تحلیلها نشان میدهد که جامعه آماری مورد مطالعه، نه تنها از سطح مناسبی از فناوری اطلاعات و ارتباطات برخوردارند، بلکه 1/78 درصد از جامعه آماری، میزان استفاده از خدمات ICT را در انجام امور رایج شهروندی، متوسط به بالا ارزیابی کردهاند. نتایج استنباطی نیز نشان میدهد میزان اثرپذیری شاخصهای کیفی مسکن شهری و کیفیت زندگی شهروندان محله کوچه بیوک از ICT در سطح قوی بوده که در سطح 99 درصد اطمینان، این متغیرها با یکدیگر رابطهای معنیدار و مستقیمی دارند.