مقاله پژوهشی
الهام امان زادگان؛ منوچهر طبیبیان
چکیده
مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحققپذیری شاخصها و مؤلفههای بازآفرینی پایدار شهری شیراز است که به منظور رسیدن به اهداف، وضعیت شاخصهای بازآفرینی شهری پایدار (اقتصادی، مدیریتی، حقوقی، قانونی، مشارکتی، اجتماعی-جمعیتی، فرهنگی-گردشگری و کالبدی–عملکردی) در محلات هدف بافت تاریخی شیراز (درب شازده، سردزک، اسحاق بیک، بازارمرغ و سنگ سیاه) ...
بیشتر
مسئله اصلی تحقیق حاضر، تحققپذیری شاخصها و مؤلفههای بازآفرینی پایدار شهری شیراز است که به منظور رسیدن به اهداف، وضعیت شاخصهای بازآفرینی شهری پایدار (اقتصادی، مدیریتی، حقوقی، قانونی، مشارکتی، اجتماعی-جمعیتی، فرهنگی-گردشگری و کالبدی–عملکردی) در محلات هدف بافت تاریخی شیراز (درب شازده، سردزک، اسحاق بیک، بازارمرغ و سنگ سیاه) که به علت وجود اسناد و مدارک طرحها و برنامههای بهسازی، نوسازی و بازآفرینی و همچنین در دسترس بودن ذینفعان، بازیگران و عوامل اصلی طرحها و برنامهها به صورت هدفمند به عنوان محله هدف ارزیابی شاخصهای بازآفرینی و پایداری انتخاب شدند، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش را ساکنین پنج محله منتخب از منطقه هشت شهرداری بافت تاریخی شهر شیراز معادل 26069 نفر تشکیل میدهند که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب و پرسشنامه به روش تصادفی ساده در سطح محلات توزیع و تکمیل شد. دادههای مورد نیاز تحقیق، از طریق روش تجزیه و تحلیل FMEA و مطالعات اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) گردآوری و با نرمافزار SPSS، آزمون آماری T تک نمونهای، تحلیل واریانس، آزمون پس از تجربه (LSD) و فریدمن تجزیه و تحلیل شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد در شرایط موجود شیراز، شاخص کالبدی-عملکردی با میانگین 443/3 بالاترین میانگین و شاخص مشارکت عمومی-مردمی با میانگین 232/2 کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. نتایج حاصل از تحلیل واریانس حاکی است که در میان محلات پنجگانه بافت تاریخی شهر شیراز به لحاظ شاخصهای بازآفرینی پایدار شهری تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، با توجه به نتایج آزمون فریدمن، محله سردزک با میانگین 53/3، کمترین رتبه و محله بازارمرغ با میانگین 17/12، در رتبه اول قرار گرفته است.
مقاله پژوهشی
سید مجتبی قاضی میرسعید؛ محمد طالعی؛ سمیه ابولحسنی؛ الهام علیشاه
چکیده
مقوله کیفیت زندگی شهری ازجمله نخستین محورهای مطالعاتی بود که همراه با رشد شهری و مشکلات ناشی از آن، بهتدریج از دهۀ 1930 مورد توجه متخصصان مسائل شهری قرار گرفت. بر این مبنا هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت زندگی در محلههای درونشهری و اولویتبندی آنهاست که مبتنی بر آن، دو دسته از شاخصهای عینی و ذهنی برای سنجش کیفیت زندگی در شهر سمنان ...
بیشتر
مقوله کیفیت زندگی شهری ازجمله نخستین محورهای مطالعاتی بود که همراه با رشد شهری و مشکلات ناشی از آن، بهتدریج از دهۀ 1930 مورد توجه متخصصان مسائل شهری قرار گرفت. بر این مبنا هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت زندگی در محلههای درونشهری و اولویتبندی آنهاست که مبتنی بر آن، دو دسته از شاخصهای عینی و ذهنی برای سنجش کیفیت زندگی در شهر سمنان مورد ارزیابی قرار گرفتند. شاخصهای عینی شامل مواردی چون قیمت زمین، دسترسی به مراکز شهری، درآمد و بعد خانوار، میانگین مساحت واحد مسکونی، دسترسی به فضای سبز و حملونقل عمومی و کیفیت ساختوساز و شاخصهای ذهنی معیارهایی نظیر امنیت، احساس تعلق به محله، کیفیت آب، روابط اجتماعی و جذابیت محله را شامل میشوند. برای تعیین وزن و اهمیت هر یک از شاخصها از روش آنتروپی استفاده و درنهایت برای اولویتبندی محلهها، روش تاپسیس به کار برده شد. نظر به آنکه ارزیابیهای بهدستآمده از سنجش ابعاد ذهنی و عینی کیفیت زندگی ممکن است با وضعیت کنونی محلههای شهر سمنان منطبق نباشد، از نظرات کارشناسان شهرسازی شهرداری سمنان و همچنین صاحبان بنگاههای املاک در قالب پرسشنامهای استفاده و نتایج بهدستآمده از دو روش، مقایسه تطبیقی شد. مقادیر بهدستآمده از این مقایسه نشان میدهد که در 17 محله از 28 محله درونی شهر، نظرات کارشناسی با یافتههای روش تاپسیس تطابق دارند و در سایر محلهها نیز اختلاف زیادی میان یافتهها مشاهده نمیشود.
مقاله پژوهشی
پروانه شاه حسینی
چکیده
با اینکه در توزیع شهر و شهرنشینی عوامل انسانی و طبیعی مؤثرند، در کشور ما، نقش عامل انسانی با اجرای سیاستها و برنامههای توسعهای بیشتر بوده، که به نابرابری ناحیهای و عدم تعادلهای جغرافیایی از جمله در سواحل شمالی و جنوبی منجر شده است. این موضوع به خوبی در الگوی پراکنش شهرها منعکس است. در مقاله حاضر سعی بر مقایسه الگوهای پراکنش ...
بیشتر
با اینکه در توزیع شهر و شهرنشینی عوامل انسانی و طبیعی مؤثرند، در کشور ما، نقش عامل انسانی با اجرای سیاستها و برنامههای توسعهای بیشتر بوده، که به نابرابری ناحیهای و عدم تعادلهای جغرافیایی از جمله در سواحل شمالی و جنوبی منجر شده است. این موضوع به خوبی در الگوی پراکنش شهرها منعکس است. در مقاله حاضر سعی بر مقایسه الگوهای پراکنش شهرهای سواحل شمالی و جنوبی است، که وجه مشترک آنها، همجواری با دریا است. بنابراین، سؤال این است که الگوی پراکنش فضایی شهرهای سواحل شمالی و جنوبی کشور چگونه است؟ روش تحقیق توصیفی-استنباطی است و با بهرهگیری از مدل نزدیکترین همسایگی و ضریب موران، وضعیت قرارگیری شهرهای حوزههای مورد بررسی با یکدیگر مقایسه شدهاند. نتایج یافتهها نشان میدهد که پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحل شمالی به دلیل شرایط طبیعی مساعد، قطبهای کشش، راههای ترانزیتی و سیاستهای محرومیتزدایی متمرکزتر از پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحلی جنوبی به جز جلگه خوزستان است و شهرها همبستگی فضایی بیشتری با یکدیگر دارند. پراکنش فضایی شهرهای حوزه ساحلی جنوبی، در بخش غربی به صورت خوشهای و خود همبستگی فضایی مثبت ولی به سمت شرق از تراکم شهرها و انسجام فضایی آنها کاسته میشود. به طوری که در شرق سواحل جنوبی تراکم و انسجام فضایی شهرها به حداقل میرسد.
مقاله پژوهشی
معصومه توانگر
چکیده
بلندمرتبهسازی یکی از رویکردهای مبتنی بر نظریههای جدید توسعه شهری و استفاده حداکثری از اراضی ارزشمند شهرهاست و در پی پاسخگویی به نیازهای رو به تزاید جمعیت در حال افزایش شهرها، از سوی مدیران و سیاستگذاران شهری پذیرفته شده است. شهر مشهد دومین کلانشهر کشور پس از تهران و دارای کارکرد ویژه سیاسی-اداری و همچنین زیارتی- گردشگری ...
بیشتر
بلندمرتبهسازی یکی از رویکردهای مبتنی بر نظریههای جدید توسعه شهری و استفاده حداکثری از اراضی ارزشمند شهرهاست و در پی پاسخگویی به نیازهای رو به تزاید جمعیت در حال افزایش شهرها، از سوی مدیران و سیاستگذاران شهری پذیرفته شده است. شهر مشهد دومین کلانشهر کشور پس از تهران و دارای کارکرد ویژه سیاسی-اداری و همچنین زیارتی- گردشگری است و ازین حیث جذابیت بالایی برای جذب جمعیت و گردشگر دارد. لذا بلندمرتبهسازی به عنوان راهبردی کلان، با هدف توسعه فضایی، با حداقل مصرف زمین و مصرف مجدد اراضی شهری در طرحها و برنامههای توسعه شهری دنبال میشود. انطباق شیوۀ سکونت در بلندمرتبهها با بافت اجتماعی و مذهبی شهر مشهد نیازمند شناسایی چالشها و نقاط ضعف اجرایی این راهبرد است که پژوهش حاضر برای پاسخگویی به آن تدوین شده است. این پژوهش به لحاظ ماهیت، در زمرۀ تحقیقات کاربردی به شمار میآید. پژوهش حاضـر پیمایشی و نوع تحلیل آن، توصیفی– مقایسهای است. به منظور کاربردی نمودن نتایج پژوهش، دستورالعمل پیشنهادی رفع آسیبهای اجتماعی و فرهنگی بلندمرتبه سازی در شهر مشهد، در قالب مدل مدیریت یکپارچه زمین و ساخت بلندمرتبههای مشهد ارائه شده است.
مقاله پژوهشی
قدیر فیروزنیا؛ نسرین نصرت؛ رضا قادری
چکیده
مخاطرات طبیعی مانند برف، سیل و نظایر آن به عنوان پدیدههای اجتنابناپذیر بهشمار میآیند که همیشه خطری جدی برای جوامع انسانی بهخصوص جوامع روستایی به شمار میروند و اگر این جوامع از تابآوری لازم برخوردار نباشند، آثار زیانبار این مخاطرهها افزایش مییابد. لذا، سنجش تابآوری روستاییان در برابر مخاطرات طبیعی اهمیت ...
بیشتر
مخاطرات طبیعی مانند برف، سیل و نظایر آن به عنوان پدیدههای اجتنابناپذیر بهشمار میآیند که همیشه خطری جدی برای جوامع انسانی بهخصوص جوامع روستایی به شمار میروند و اگر این جوامع از تابآوری لازم برخوردار نباشند، آثار زیانبار این مخاطرهها افزایش مییابد. لذا، سنجش تابآوری روستاییان در برابر مخاطرات طبیعی اهمیت بسیاری دارد. هدف از این پژوهش، سنجش تابآوری سکونتگاههای روستایی در صورت مسدود شدن قطع جادههای ارتباطی است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت توصیفی ـتحلیلی و برای جمعآوری دادهها و اطلاعات از مطالعات اسنادی و میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی تحقیق، یازده روستای دهستان باروق در شهرستان میاندوآب است. براساس فرمول کوکران تعداد 281 خانوار روستایی بهعنوان نمونه تحقیق انتخاب و دادههای تحقیق با کمک آنها به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد، میزان تابآوری سکونتگاههای روستایی دهستان باروق در صورت قطع جادههای ارتباطی توسط برف در سطح مطلوبی قرار دارد و تنها در بعد کالبدی کمتر از میانگین است. همچنین مهمترین عامل مؤثر در افزایش تابآوری روستاییان در مواقع مسدود شدن جادههای ارتباطی در اثر بارش برف، «افزایش مشارکت اجتماعی و توان اقتصادی» است.
مقاله پژوهشی
مسعود جوادپور؛ علی سلطانی
چکیده
امروزه سبک زندگی کودکان به طور فزایندهای به سمت کمتحرکی پیش رفته است، پیادهروی بین خانه و مدرسه میتواند راهی نسبتاً مناسب و در دسترس برای افزایش فعالیت فیزیکی روزانه دانشآموز باشد. هدف این پژوهش، بررسی روابط میان ویژگیهای فردی، اقتصادی-اجتماعی خانواده و پیکرهبندی معابر بر پیادهروی دانشآموزان دبستانی ...
بیشتر
امروزه سبک زندگی کودکان به طور فزایندهای به سمت کمتحرکی پیش رفته است، پیادهروی بین خانه و مدرسه میتواند راهی نسبتاً مناسب و در دسترس برای افزایش فعالیت فیزیکی روزانه دانشآموز باشد. هدف این پژوهش، بررسی روابط میان ویژگیهای فردی، اقتصادی-اجتماعی خانواده و پیکرهبندی معابر بر پیادهروی دانشآموزان دبستانی مدارس دولتی است. بدین منظور ابتدا شش منطقه از شهر شیراز با ویژگیهای متفاوت از نظر پیکرهبندی معابر انتخاب و سپس به صورت تصادفی، 18 دبستان دولتی دخترانه و پسرانه انتخاب و از میان مدارس نمونه، 1021 دانشآموز به صورت تصادفی انتخاب شدهاند. بنابراین اطلاعات فردی و خانوار در قالب اطلاعات زمینهای توسط والدین در قالب پرسشنامه جمعآوری و اطلاعات پیکرهبندی معابر با استفاده از نرم افزار Depth Map در محدوده 1200 متر اطراف مدرسه استخراج شد. یافتهها نشانداد که بین متغیرهای زمینهای سن و تعداد فرزند خانوار رابطه مثبت و بین جنسیت، تحصیلات پدر، مالکیت خودرو و تعداد افراد دارای گواهینامه در خانوار با پیادهروی کودک رابطه منفی وجود داشت. در میان ویژگیهای پیکرهبندی معابر، انتخاب، اتصال و همافزایی رابطهای مثبت و عمق رابطهای منفی با پیادهروی دانشآموز به مدرسه داشتند. علاوه براین، فاصله به عنوان مهمترین عامل دارای رابطه منفی با پیادهروی دانشآموزان بود. این مطالعه شواهد مهمی را برای برنامهریزان و سیاستگذاران شهری در مورد اهمیت پیکرهبندی معابر اطراف مدرسه بر روی سفر دانشآموزان فراهم میکند. یک اصل مهم این است که، طراحی یک شبکه خیابان با دسترسی و ارتباط بالا و همچنین افزایش خوانایی معابر، میتوان ادراک والدین و دانشآموزان را جهت استفاده از پیادهروی بین مدرسه و خانه سوق داد.
مقاله پژوهشی
مهدی عباس زاده سورمی؛ پری شکری فیروزجاه؛ علی قلی پور کاسگری
چکیده
در استفاده از ظرفیتهای رودخانههای شهری باید به حفظ توازن بین ظرفیت اکولوژکی رودخانه، منافع ذینفعان اقتصادی و نیازهای گروههای مختلف اجتماعی توجه شود. این پژوهش بر اساس چنین دیدگاهی اثرات محیطی عملکردهای تفریحی حاشیۀ رودخانه را در شهر بابلسر بررسی کرده است. از آنجا که بیشتر این عملکردها با استقرار در بستر و حاشیه رودخانه، ...
بیشتر
در استفاده از ظرفیتهای رودخانههای شهری باید به حفظ توازن بین ظرفیت اکولوژکی رودخانه، منافع ذینفعان اقتصادی و نیازهای گروههای مختلف اجتماعی توجه شود. این پژوهش بر اساس چنین دیدگاهی اثرات محیطی عملکردهای تفریحی حاشیۀ رودخانه را در شهر بابلسر بررسی کرده است. از آنجا که بیشتر این عملکردها با استقرار در بستر و حاشیه رودخانه، به عنوان عنصری پیوسته با اکوسیستم و چشمانداز آن تبدیل شدهاند، پرسشهایی در زمینه اثرات آنها بر محیط و کیفیت استفاده از فضاهای عمومی حاشیه رودخانه شکل میگیرد: بهرهبرداری از ظرفیتهای فضایی حاشیۀ رودخانه در قالب عملکردهای تفریحی موجود چه اثراتی بر محیط و چشمانداز کرانه رودخانه دارند و در مقابل این اثرات، به نیازهای چه طیفی از استفادهکنندگان پاسخ میدهند. به علاوه، عملکردهای تفریحی مذکور چه تأثیری بر کیفیت استفاده شهروندان از سایر فضاهای عمومی حاشیه رودخانه دارند. این تحقیق تلاش کرده است تا از طریق مشاهدات میدانی و انجام پیمایش و تحلیل یافتهها به کمک آزمونهای آماری به این پرسشها پاسخ دهد. یافتهها نشان میدهند که کاربریهای پذیرایی و تفریحی حاشیه رودخانه شهر، با وجود تأثیر نامطلوب بر اکولوژی رودخانه، نتوانستهاند فضای عمومی مطلوب و امنی، برای عدهای از کاربران و ذینفعان از جمله جوانان، زنان و کودکان فراهم نمایند. افزون بر این، با قرارگیری در حریم رودخانه و تخریب چشمانداز آن، حتی در استفاده از فضاهای عمومی حاشیه رودخانه نیز تأثیر منفی گذاشتهاند.
مقاله پژوهشی
حسنعلی فرجی سبکبار؛ محمد رضا رضوانی؛ فاطمه جمشیدی؛ بهمن طهماسی
چکیده
کشاورزی به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از بخشهای مهم اقتصاد به حساب میآید. با توجه به افزایش روز افزون جمعیت، تأمین امنیت غذایی افراد به چالشی بزرگ تبدیل شده است، تا جایی که که رفع گرسنگی به عنوان یکی از اهداف اصلی توسعه هزاره تعیین شده است. در همین زمینه، با توجه به استراتژیک بودن غلات و نقش مؤثر آن در تأمین امنیت غذایی کشور، ...
بیشتر
کشاورزی به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از بخشهای مهم اقتصاد به حساب میآید. با توجه به افزایش روز افزون جمعیت، تأمین امنیت غذایی افراد به چالشی بزرگ تبدیل شده است، تا جایی که که رفع گرسنگی به عنوان یکی از اهداف اصلی توسعه هزاره تعیین شده است. در همین زمینه، با توجه به استراتژیک بودن غلات و نقش مؤثر آن در تأمین امنیت غذایی کشور، هدف از پژوهش حاضر تحلیل روند تغییرات فضایی و زمانی سطح زیرکشت غلات(گندم و جو) طی یک دوره 15 ساله از 1382 تا 1397 است. در این مطالعه روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با روش کتابخانهای و دادههای رسمی جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تکنیکهای آمار فضایی در محیط نرمافزار Arc map انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد در سطح ملی تغییرات با کاهش نسبی سطح زیرکشت جو و کاهش قابل توجه سطح زیرکشت گندم همراه بوده است. نتایج پژوهش در سطح استانها بیانگر کاهش نسبی نوسانات و دامنه تغییرات سطح زیرکشت غلات در بین استانهای کشور است و به عبارتی توازن نسبی در اختصاص زمین به کشت گندم و جو در بین استانها ایجاد شده است. نتایج تحلیل فضایی سطح زیرکشت غلات نیز نشان میدهد که محل تمرکز کشت غلات عمدتاً در برخی شهرستانهای واقع در غرب و شمال غرب ایران است.