شهریور روستایی؛ شیوا علیزاده
چکیده
شناخت مسائل کیفیت مسکن در کنار سایر مسائل، از موارد اساسی در برنامهریزی مسکن است. مسکن مکانی فیزیکی است و به عنوان سر پناه، نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب میآید.در این سرپناه کمیت و کیفیت مسکن گویای وضعیت اجتماعی_اقتصادی شهری است. مسکن به عنوان جزئی از توسعه اقتصاد ملی مطرح است. پرداختن به شاخصهای مسکن را میتوان ...
بیشتر
شناخت مسائل کیفیت مسکن در کنار سایر مسائل، از موارد اساسی در برنامهریزی مسکن است. مسکن مکانی فیزیکی است و به عنوان سر پناه، نیاز اولیه و اساسی خانوار به حساب میآید.در این سرپناه کمیت و کیفیت مسکن گویای وضعیت اجتماعی_اقتصادی شهری است. مسکن به عنوان جزئی از توسعه اقتصاد ملی مطرح است. پرداختن به شاخصهای مسکن را میتوان اصلیترین ابزار برنامهریزی واز حساسترین مراحل برنامهریزی دانست. عرصه مسکن به منظور تأمین رشد اجتماعی، علاوه بر واحد مسکونی، محیط پیرامون آن را نیز در برمیگیرد. مسلماً شناسایی سطوح کیفیت مسکن در مناطق مختلف شهری گامی موثر در تبیین سطوح کیفیت زندگی و حس رضایتمندی ساکنین شهرها است. شاخصهای مورد بررسی در این پژوهش شامل مسکن امن با پایداری و دوام سازهای و فضایی مناسب برای زندگی است. در مقاله حاضر تلاش بر این است که کیفیت مسکن در کلانشهر ارومیه بر اساس آمار موجود ارزیابی شود. بدین منظور از روش توصیفی و تحلیلی با استناد به دادههای موجود در مرکز آمار ایران استفاده شده است. پس از تبدیل دادههای خام به 35 شاخص، تحلیل عاملی در نرمافزار Spss انجام و چهار عامل به عنوان عوامل اصلی و چهار عامل به عنوان عوامل فرعی شناخته شد .نتایج تحلیل عاملهای در محیط GIS نشاندهندۀ توزیع نابرابر و نامناسب شاخصهای کیفی مسکن در میان شهروندان شهر ارومیه است.بدین ترتیب که 21/18 درصد از حوزههای شهری ارومیه جزو حوزههای خیلی محروم، 18/18 درصد محروم، 53/53 درصد متوسط، 18/13 درصد برخوردار و 57/9 درصد کاملاً برخوردار هستند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که خوشههای محروم در مناطق سه و دو و خوشههای برخوردار در مناطق یک و چهار استقرار یافته اند. این وضعیت حاکی از وجود فاصله طبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری شاخصهای مسکن شهری ارومیه در سال 1395 است.
مسعود صفایی پور؛ صفیه دامن باغ
چکیده
بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز نیز به عنوان نخستین هسته شکل گرفته و شهر اهواز، با مشکلاتی چون افول کیفیت کالبدی، مشکلات دسترسی و ترافیکی، تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت به علت ماهیت تجاری آن و سایر عوامل، همچنین با دارا بودن ارزشهای تاریخی به لحاظ داشتن بناهای تاریخی مهم در این محدوده و ارزشهای فرهنگی و مهمتر از همه به عنوان ...
بیشتر
بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز نیز به عنوان نخستین هسته شکل گرفته و شهر اهواز، با مشکلاتی چون افول کیفیت کالبدی، مشکلات دسترسی و ترافیکی، تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت به علت ماهیت تجاری آن و سایر عوامل، همچنین با دارا بودن ارزشهای تاریخی به لحاظ داشتن بناهای تاریخی مهم در این محدوده و ارزشهای فرهنگی و مهمتر از همه به عنوان قلب تپنده تجاری شهر، بحث مطالعه و برنامهریزیهای درست و با رویکرد پایدار را بیش از پیش طلب میکند. بنابراین، در این پژوهش سعی شد تا از رویکرد بازآفرینی در جهت شناسایی اولویت برنامهریزی بافتهای فرسوده مرکزی شهر اهواز بهره گرفته شود. این پژوهش از لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری دادههای توصیفی از اسناد کتابخانهای و برای گردآوری دادههای تحلیلی پژوهش به روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه از نظرات 40 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامهریزی امور شهری اهواز استفاده شده است. جهت تحلیل دادههای پژوهش نیز از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازیFDAHp و همچنین رگرسیون خطی در محیط نرمافزارSPSS استفاده شده است. براساس یافتههای پژوهش مشخص شد در وزنگذاری فازی نسبی برای ابعاد پژوهش، مؤلفه بازآفرینی اقتصادی بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز حائز بیشترین وزن نسبی در این مرحله شده است و بازآفرینی فرهنگی نیز در رتبه دوم قرار دارد. در این مرحله مؤلفه بازآفرینی زیست محیطی از سوی کارشناسان با اولویت کمتری ارزیابی شده است. بنابراین از نظر کارشناسان شهر اهواز، بازآفرینی اقتصادی دغدغه اصلی برای اقدام به بازآفرینی در این بافت است.
اسماعیل علی اکبری؛ مجید اکبری
دوره 4، شماره 4 ، اسفند 1396، ، صفحه 86-100
چکیده
توسعه میان افزا مقولهای پیچیده و چندوچهی است. اهمیت این سیاست توسعه، در پایداری شهر و حفاظت محیط پیرامون شهر است. این مقاله کوشیده است با روش توصیفی- تحلیلی واستفاده از دادههای اسنادی، عرصههای توسعه میانافزا را پهنهبندی و بر اساس آن برنامهها و اولویتهای اقدام سناریوی توسعه کالبدی تهران را شناسایی نماید. نتایج ...
بیشتر
توسعه میان افزا مقولهای پیچیده و چندوچهی است. اهمیت این سیاست توسعه، در پایداری شهر و حفاظت محیط پیرامون شهر است. این مقاله کوشیده است با روش توصیفی- تحلیلی واستفاده از دادههای اسنادی، عرصههای توسعه میانافزا را پهنهبندی و بر اساس آن برنامهها و اولویتهای اقدام سناریوی توسعه کالبدی تهران را شناسایی نماید. نتایج نشان میدهد تهران از نظر پهنهبندی منطقهای و کاربری، ظرفیتها و فرصتهای میانافزایی یکسانی ندارد و سناریوی توسعه کالبدی تهران برای درونی کردن توسعه بایستی به آن توجه نماید.اولویت دادن به مناطق پیرامونی و پهنههای نیازمند مداخله، بهرهگیری از توان میانافزایی اراضی توسعه جدید در کوتاه مدت، تعیین فضاها و کارکردهای جایگزین برای استقرار در عرصه های توسعه مجدد، جلوگیری از تفکیک و حفظ یکپارچگی ذخایر توسعه جدید و مجدد برای اسکان و درونریزی جمعیت و ایجاد کارکردهای چندمنظوره و تجدید حیات محلههای هدف در بافت فرسوده بر اساس برنامهریزی پایین به بالا، شالوده اولویتهای برنامه اقدام سناریوی توسعه کالبدی برای درونی کردن توسعه تهران است.
سیدتاجالدین منصوری؛ حیدر جهان بخش
دوره 1، شماره 3 ، شهریور 1392، ، صفحه 89-102
چکیده
در سه دهة آخر قرن بیستم میلادی، به موازات تحولات اولیة روانشناسی محیط، تغییرات علمی، فناوری و فرهنگی مهمی در محیط کالبدی زندگی انسان پدید آمد. تأثیر بیان و جاری شدن این تحولات در مباحث روانشناسی محیط و علوم رفتاری منجر به تغییر مبانی طراحی فضای شهری متکی بر فضا و زمان بوده است. پس از ورود مباحث بیان شده به ساحت نظری این حوزه، موضوع ادراک ...
بیشتر
در سه دهة آخر قرن بیستم میلادی، به موازات تحولات اولیة روانشناسی محیط، تغییرات علمی، فناوری و فرهنگی مهمی در محیط کالبدی زندگی انسان پدید آمد. تأثیر بیان و جاری شدن این تحولات در مباحث روانشناسی محیط و علوم رفتاری منجر به تغییر مبانی طراحی فضای شهری متکی بر فضا و زمان بوده است. پس از ورود مباحث بیان شده به ساحت نظری این حوزه، موضوع ادراک نیز بسیار اهمیت یافته و از ارکان آن تلقی شده است. مسئلة بنیادین ادارک محیط شهری ساخته شده در زندگی مردم، فهم چیستی معنای محیط آن است. کیفیت فضا، هویّت مکانی، تعاملات اجتماعی و اجتماعپذیری و ارتباطات غیرکلامی از حوزههایی هستند که دیدگاه و نگرش انسانها را در تعریف چیستی فضای شهری شکل میدهند. این حوزهها، بهویژه در مناظر شهری بافتهای فرهنگی ـ تاریخی، همواره شاخصهای هویّت و حس تعلق به مکان را در ارتباط با انسان و محیط بیان کرد و پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی انسانها بودهاند؛ به بیان دیگر، احساس تعلق به مکان و یافتن هویّت مکانی خاص، سبب افزایش ارتباط انسان با محیط و، در نتیجه، ارتقای کیفیّت مطلوب کالبد و منظر شهری شده است. این تحقیق، با هدف بررسی چگونگی ارتقای کالبد و منظر شهری از طریق احیای ارزشهای فرهنگی ـ تاریخی خیابان مدرس کرمانشاه، با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) اجرا شده است. یافتههای تحقیق، براساس دادههای پرسشنامه، در دو بخش دیدگاه متخصصین و دیدگاه غیرمتخصصین، توسط نرمافزارEXPERT CHOICE تحلیل و بررسی شدهاند. نتایج این یافتهها نشاندهنده حوزهها، مؤلفهها و شاخصهای مؤثر و با اهمیت بر طراحی منظرشهری خیابان مدرس، برای نیل به هدف تحقیق هستند. همچنین، این نتایج بیانگر بهکارگیری عملی این عناصر در طراحی منظرشهری خیابان مدرس در راستای احیای ارزشهای فرهنگی ـ تاریخی شهرند.
مصطفی طالشی؛ شاه بختی رستمی؛ اسماعیل علی اکبری؛ حمیدرضا وجدانی
چکیده
بروز تغییر و تحول پوشش و کاربری اراضی بویژه در فضای سرزمینی و منطقه ای درپی بهره برداری بی رویه و دخالت افسارگسیخته فعالیت های انساتی است .چگونگی نوع و میزان مداخلات انسانی از طریق تحلیل رویکردهای نظری متفاوت موثر بر نظام های بهره برداری همچون رویکرد اکولوژی سیاسی قابل ردیابی است .در دو دهه اخیر روند تحول نظام کاربری اراضی در نواحی ...
بیشتر
بروز تغییر و تحول پوشش و کاربری اراضی بویژه در فضای سرزمینی و منطقه ای درپی بهره برداری بی رویه و دخالت افسارگسیخته فعالیت های انساتی است .چگونگی نوع و میزان مداخلات انسانی از طریق تحلیل رویکردهای نظری متفاوت موثر بر نظام های بهره برداری همچون رویکرد اکولوژی سیاسی قابل ردیابی است .در دو دهه اخیر روند تحول نظام کاربری اراضی در نواحی روستایی کشور و ناحیه پژوهش همدان از آهنگ سریعی برخوردار بوده است. یکی از جلوه های بارز این تحول در نظام کاربری اراضی،گسترش ساخت و سازهای کالبدی در اراضی زراعی،باغی و مرتعی پیرامون سکونتگاههای روستایی در عرصه های منابع طبیعی بصورت گونه های همچون ویلا سازی خانه های دوم،گسترش و توسعه خانه های روستایی و دخل و تصرف در اراضی مرتعی است.در این پژوهش، پایش و تحول نظام کاربری اراضی در دو مقطع زمانی 1998 میلادی(1377 خورشیدی) تا2017 میلادی(1396 خورشیدی) در کاربریهای همچون کشاورزی، مرتع، ساخت و سازهای کالبدی،بایرو منابع آبی با بهره گیری از تصاویرماهواره ای لندست در پهنه های روستایی پیرامون شهر همدان انجام شده است.روش شناسی به شیوه توصیفی_ تحلیلی با رویکرد کاربردی و بهره گیری از الگوی تحقیق کمی و کیفی است. در بخش پژوهش کمی با استفاده از الگوهای پایش کاربری اراضی و سایر روشهای تحلیل کمی در سامانه های اطلاعات مکانی و روشA''WOT برای تحلیل محتوی کمی و در بخش کیفی با ارزیابی مشارکتی و تشکیل کارگروه های محلی با مشارکت بهره برداران و کارشناسان محلی عوامل تبینی تحول در نظام کاربری اراضی مورد تحلیل قرار گرفته است. در بازشناسی به نتایج تحقیق، اثر عوامل شیب، بارش، حاصلخیزی خاک و تحولات جمعیت روستایی در تغییرو تحول کاربری اراضی از نفش آفرینی کمتری برخوردار است. در حالیکه نتایج این تحقیق نشان میدهد که برخلاف ادعای معمول، فقرا کمتر از ثروتمندان در تصرف زمین و تغییر کاربری اراضی نقش داشتهاند. میزان فاصله از شهر همدان و بزرگراههای منتهی به آن در تغییرات پوشش اراضی تأثیر داشتهاست؛ همچنین نتایج حاکی از آن است که عوامل انسانی، بهویژه عوامل سیاسی، روابط قدرت و ثروت مهمترین عوامل در بروز تحول و تغییرات کاربری و پوشش اراضی موثربوده است.
حسن دارابی؛ سجاد سورتیجی
دوره 2، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 99-112
چکیده
ارزیابی استراتژیک، روشی برای بهبود در فرایند تصمیمگیریها، سیاستگذاری و در نهایت برنامهریزی است. روش ارزیابی تناسب کاربری اراضی از جمله روشهایی است که برای ارزیابی استراتژیک محیط بهکار گرفته میشود. با توجه به منطق حاکم بر این روش قابلیتهای مناسبی در ارزیابی استراتژیک ارائه میسازد. این روش، نشان میدهد که برنامهریزی ...
بیشتر
ارزیابی استراتژیک، روشی برای بهبود در فرایند تصمیمگیریها، سیاستگذاری و در نهایت برنامهریزی است. روش ارزیابی تناسب کاربری اراضی از جمله روشهایی است که برای ارزیابی استراتژیک محیط بهکار گرفته میشود. با توجه به منطق حاکم بر این روش قابلیتهای مناسبی در ارزیابی استراتژیک ارائه میسازد. این روش، نشان میدهد که برنامهریزی انجام شده تا چه میزان بهسمت اهداف استراتژیک گام برداشتهاست. بر این مبنا، تحقیق حاضر در پی استفاده از شاخص تناسب کاربری اراضی در منطقه یک تهران است. این امر، با دو هدف انجام شده است: اول اینکه برنامه پیشنهادی نسبت به وضعیت موجود تا چه میزان بهبود یافتهاست. دوم اینکه آیا این روش پاسخگوی اهداف تعیینشده است. نتایج نشان میدهد این روش قابلیت ارائه پاسخ مناسب به اهداف را دارد. ضمن اینکه بررسی انجام شده نیز نشان از بهبود نسبی در برنامه پیشنهادی در منطقه یک کلانشهر تهران را دارد. این بهبود به کاهش ناسازگاریها و افزایش سازگاری نسبی کاربری اراضی منجر میشود. این نتایج نشان میدهد اگر در بخشهای مختلف دقت بیشتری بهعمل آید امکان بهبود بیشتری در شاخص حاصل شده و در نتیجه شرایط برای پایداری بیشتر توسعه شهری فراهم خواهدشد.
فرهاد عزیزپور؛ جواد علیبیگی
چکیده
در حال حاضر یکی از مهمترین چالشهای فراروی کشورهای در حال توسعه، نداشتن درک درست و دقیق از پیامدهای احتمالی اجرای طرحها و پروژههای توسعه است. بنابراین ارزشیابی اثرات راهبرد جابجایی و اسکان مجدد در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. هدف از این پژوهش ارزشیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی- فضایی راهبرد اسکان ...
بیشتر
در حال حاضر یکی از مهمترین چالشهای فراروی کشورهای در حال توسعه، نداشتن درک درست و دقیق از پیامدهای احتمالی اجرای طرحها و پروژههای توسعه است. بنابراین ارزشیابی اثرات راهبرد جابجایی و اسکان مجدد در نواحی روستایی، ضرورتی انکارناپذیر است. هدف از این پژوهش ارزشیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و کالبدی- فضایی راهبرد اسکان مجدد بر روستاهای لرینی علیا و سفلی است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز آن به روش اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری شامل شامل 129 سرپرست خانوار بودند که با استفاده از روش کوکران، 84 خانوار بهعنوان نمونه و با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. دادههای گردآوری شده با استفاده آزمون t بهوسیلۀ نرمافزار spss مورد تحلیل قرار گرفته است. سؤالات تحقیق این است که نگرش روستاییان نسبت به اجرای سیاست اسکان مجدد سکونتگاههای روستاهای مورد مطالعه (میزان ضرورت جابجایی و میزان رضایت از جابجایی) چیست و چه پیامدهایی را بهدنبال داشته است؟ نتایج نشان میدهد که روستاییان میزان ضرورت جابجایی را با میانگین 27/4 (خیلی زیاد) و میزان رضایت از جابجایی را با میانگین 88/3 (زیاد) ارزشیابی نمودند. همچنین، بیشترین اثرات اسکان مجدد بر روستاها در مؤلفۀهای کالبدی- فضایی با میانگین 08/4 (در حد زیاد)، زیستمحیطی با میانگین 70/3 (زیاد)، اجتماعی با میانگین 43/3 (زیاد) و اقتصادی با میانگین 93/2 (متوسط) بوده است که چارچوب نظری تحقیق را تشکیل میدهند.
داوود مهدوی؛ مجتبی حاتمی
چکیده
بوم روستا (اکوویلیج/ Ecovillage) الگویی برای ارتقای زندگی به شیوههای پایدارتر با رفع بیثباتیهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی از طریق اجرای ساختارها و شیوههای پایدار در مناطق روستایی است. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت شاخصهای کلیدی الگوی بوم روستا در روستاهای گردشگرپذیر حاشیه تالاب چغاخور است. این پژوهش به لحاظ هدف ...
بیشتر
بوم روستا (اکوویلیج/ Ecovillage) الگویی برای ارتقای زندگی به شیوههای پایدارتر با رفع بیثباتیهای زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی از طریق اجرای ساختارها و شیوههای پایدار در مناطق روستایی است. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی وضعیت شاخصهای کلیدی الگوی بوم روستا در روستاهای گردشگرپذیر حاشیه تالاب چغاخور است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است. به منظور بررسی و ارزیابی شاخص های کلیدی بوم روستا در روستاهای گردشگرپذیر مورد مطالعه، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی89/0 به کار گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه ساکنین محلی و گردشگران حاضر در منطقه چغاخور تشکیل داده اند. حجم نمونه در این پژوهش، برابر با 311 نفر بوده که مطابق با فرمول کوکران و متناسب با خطای05/ برآورد شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روستاهای مورد مطالعه از نظر کلیه شاخص های الگوی بوم روستا در ابعاد سه گانه با توجه به مقدار میانگین نتایج حاصله (76/2) در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. همچنین اینکه نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص های بعد طبیعی الگوی بوم روستا وضعیت بهتری نسبت به سایر ابعاد و شاخص های این الگو در روستاهای مورد مطالعه دارند و شاخصهای اجتماعی و اقتصادی در درجات و رتبه های بعدی قرار دارند.از اینرو، تلاش در جهت جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، پشتیبانی از طرح های مفید و زود بازده زیست محیطی و گنجاندن طرحهای عملی اکوویلیج ها به عنوان طرح های ملی از سوی مسئولین محلی و منطقه ای از جمله راهکارهای پیش رو است.
اکبر رحیمی؛ میثم محرمی؛ سعدی فرجی
چکیده
فضاهای سبز شهری و بهخصوص پارکها عنصری مهم و حیاتی هستند که اهمیتی ویژه در برنامهریزی شهری دارند. توزیع و پراکنش پارکهای شهری برای دسترسی مناسب و ارائه خدمات به ساکنان شهری اهمیت زیادی در شهرنشینی امروز دارد. هدف این پژوهش ارزیابی عملکرد و محدوده سرویسدهی پارکهای شهری مناطق ده گانه شهر تبریز با استفاده از تحلیل ...
بیشتر
فضاهای سبز شهری و بهخصوص پارکها عنصری مهم و حیاتی هستند که اهمیتی ویژه در برنامهریزی شهری دارند. توزیع و پراکنش پارکهای شهری برای دسترسی مناسب و ارائه خدمات به ساکنان شهری اهمیت زیادی در شهرنشینی امروز دارد. هدف این پژوهش ارزیابی عملکرد و محدوده سرویسدهی پارکهای شهری مناطق ده گانه شهر تبریز با استفاده از تحلیل شبکه و مکانیابی مکانهای مناسب جهت توسعه فضای سبز با استفاده از تحلیل شبکه و مدل FAHP میباشد. تحلیل شبکه با استفاده از نقشه کاربری اراضی و شبکه معابر به انجام شده و در ادامه با استفاده از 8 معیار مکانی تاثیرگذار بر توسعه پارکهای شهری نسبت به مکانیابی پارکها اقدام شده است. نتایج ارزیابی عملکرد پارکها در سطح شهر تبریز بیانگر این است که دسترسی به پارکهای همسایگی تنها در مناطق مرکزی شهر مناسب میباشد و مناطق دیگر دسترسی کافی به این نوع از پارکها ندارند. دسترسی به پارکهای محلهای در قسمتهای شرقی، شمالغربی و جنوب شهر تبریز از وضعیت مناسبی نداشته ولی بقیه مناطق از دسترسی مناسب برخوردار میباشند. پارکهای ناحیهای، منطقهای و شهری نیز به ترتیب در قسمتهای غربی، شرقی و جنوبشرقی شهر تبریز دسترسی مناسب داشته و بقیه مناطق شهری با محدودیتهایی از لحاظ دسترسی و برخورداری از پارکهای شهری مواجه میباشند. ارزیابی نتایج حاصل از مدل FAHP برای استقرار و مکانیابی فضاهای سبز شهری بیانگر این است که مناطق مرکزی و شرقی تبریز از اولویت بیشتری جهت توسعه فضای سبز برخوردار میباشند.
رضا لحمیان
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 109-119
چکیده
انسان ازآغازخلقت همواره به دنبال سرپناه بوده که به تدریج با ایجاد تمدن بشری مساله ایجاد شهر به وقوع پیوسته است. افزایش ارتباطات اجتماعی بین انسان ها و ویژگی های جوامع شهری امروزه سبب پیدایش الگو های متفاوت شهر ها و همچنین توسعه آن گردیده است. با توجه به این که شهر پدیده ای چندبعدی و پویاست، پیش بینی و برنامه ریزی دقیق و کامل برای تمام ...
بیشتر
انسان ازآغازخلقت همواره به دنبال سرپناه بوده که به تدریج با ایجاد تمدن بشری مساله ایجاد شهر به وقوع پیوسته است. افزایش ارتباطات اجتماعی بین انسان ها و ویژگی های جوامع شهری امروزه سبب پیدایش الگو های متفاوت شهر ها و همچنین توسعه آن گردیده است. با توجه به این که شهر پدیده ای چندبعدی و پویاست، پیش بینی و برنامه ریزی دقیق و کامل برای تمام عناصر آن به طور مطلق وجود ندارد. الگوی رشد و توسعه کالبدی به عنوان الگوی فضایی فعالیت های انسان در برهه زمانی خاصی تعریف می شود و به دو دسته اصلی گسترش افقی یا پراکندگی شهری و الگوی شهر فشرده تقسیم می گردد که بررسی این الگو در راستای دستیابی به توسعه پایدار شهری ضروری خواهد بود. در مطالعه پیش رو شهر ساری که یکی از شهر های استان مازندران و همچنین مرکز آن محسوب می گردد با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی برای شش دهه بین سال های 1335 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. بیشترین تراکم جمعیتی مربوط به دهه اول مطالعه یعنی سال 1335 با 238،8 نفر در هکتار و کمترین دهه از لحاظ ساختار تراکم جمعیتی مربوط به سال 1355 با 70،8 نفر در هکتار می باشد. هدف این مطالعه شناخت و اندازه گیری الگوی رشد کالبدی شهر ساری در ادوار مختلف می باشد که برای دستیابی به آن از روش های درجه توزیع متعادل، درجه تجمع، تراکم و اندازه متروپل استفاده شده است. با بررسی های صورت گرفته نتایجی به دست آمده که نشان می دهد این شهر از نگاه توسعه و گسترش فضایی در گذشته از رشد آرام و فشردگی نسبی برخوردار بوده که با شروع زودهنگام شهرنشینی و مهاجرت بی رویه از روستا به شهر، توسعه و رشد مکانی آن بسیار سریع صورت می پذیرد، چنانکه می توان الگوی رشد پراکنده یا گسترش افقی بی رویه را برای این شهر متصور شد که پیامد های نامطلوبی را نیز به همراه خواهد داشت.
محمدرضا کرمی؛ سهراب امیریان
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 110-124
چکیده
پهنهبندی خطر رویکرد مهمی از فرایند مدیریت پیش از بحران است که به برنامهریزان و مدیران شهری در آمادهسازی و کاهش آسیبپذیری کمک فراوانی میکند. مسئله اساسی انتخاب معیارهای آسیبپذیری و نحوه ترکیب این معیارهاست و بهعلاوه انتخاب مدلی مناسب است که بتواند به بهترین شیوه نمایانگر میزان آسیبپذیری باشد. شهر تبریز بهعنوان ...
بیشتر
پهنهبندی خطر رویکرد مهمی از فرایند مدیریت پیش از بحران است که به برنامهریزان و مدیران شهری در آمادهسازی و کاهش آسیبپذیری کمک فراوانی میکند. مسئله اساسی انتخاب معیارهای آسیبپذیری و نحوه ترکیب این معیارهاست و بهعلاوه انتخاب مدلی مناسب است که بتواند به بهترین شیوه نمایانگر میزان آسیبپذیری باشد. شهر تبریز بهعنوان بزرگترین مادر شهر شمال غرب کشور از نظر وسعت، شرایط صنعتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اهمیت فراوان دارد، اما به دلیل همجواری با گسلی بزرگ و فعال، شرایطی نامساعد دارد. در این مقاله با استفاده از نرمافزارهای IDRISI و ARCGIS و انتخاب 15 معیار و ترکیب مدلهای منطق Fuzzy و AHP میزان آسیبپذیری منطقههای شهری و جمعیت ساکن در آنها نیز تحلیل و استخراجشده است. نتایج نشان میدهد که مناطق 10 و 1 به ترتیب دارای بدترین شرایط ممکن هستند و تطبیق نتایج بهدستآمده با وضع موجود، حاکی از دقت بالای مدل انتخابشده در موضوع پهنهبندی خطر زلزله است.
محمد میرزاعلی؛ عبدالحمید نظری؛ مجید اونق
چکیده
امروزه نگرش به مخاطرات طبیعی تغییرات چشمگیری داشته و دیدگاه غالب از تمرکز بر کاهش "آسیبپذیری" به افزایش "تابآوری" تغییر یافته است. مطابق آمارها، سیل و طوفان بیشترین خسارات و تلفات را به جوامع بشری واردکرده است. این امر در کشور و استان گلستان نیز صادق است. زیرا، نتایج بررسیها در زمینه مخاطرات طبیعی این استان نشان میدهد که 215 روستای ...
بیشتر
امروزه نگرش به مخاطرات طبیعی تغییرات چشمگیری داشته و دیدگاه غالب از تمرکز بر کاهش "آسیبپذیری" به افزایش "تابآوری" تغییر یافته است. مطابق آمارها، سیل و طوفان بیشترین خسارات و تلفات را به جوامع بشری واردکرده است. این امر در کشور و استان گلستان نیز صادق است. زیرا، نتایج بررسیها در زمینه مخاطرات طبیعی این استان نشان میدهد که 215 روستای آن، در معرض خطر دائم سیل قرار دارند. اگرچه طی سالهای اخیر در این استان غالباً تدابیری با رویکرد کاهش آسیبپذیری و با تاکید بر ابعاد کالبدی روستاها اتخاذ شده ولی از منظر سنجش تابآوری در مواجهه با مخاطرات سیل، از بُعد کالبدی نیز اقدام موثری صورت نگرفته است. لذا، هدف از این تحقیق تعیین و سنجش رابطه بین عوامل و مولفههای کالبدی و میزان تابآوری جوامع روستایی در مواجهه با مخاطرات سیل در حوضه آبخیز گرگانرود است. این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 106 روستا با تعداد 22942 خانوار است که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی در کنار بهرهمندی از فرمول کوکران، تعداد 31 روستا با 318 خانوار بعنوان حجم نمونه تعیین شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد هرچقدر فاصله بافت و کالبد روستا از رودخانه بیشتر باشد، میزان تابآوری روستائیان نیز افزایش مییابد. این امر در خصوص تابآوری اجزای کالبدی روستا از جمله فاصله واحدهای مسکونی، مزارع و باغات و نیز سایر مستغلات تا رودخانه نیز صادق است. همچنین، معابر روستایی با بهبود کیفیت پوشش معابر، به همراه افزایش طول کانیوو و جدولکشی، میتوان شاهد کاهش آسیبپذیری و متعاقباً موجب بهبود تابآوری کالبدی روستاها بود. گفتنی است، با افزایش عمر مساکن از میزان تابآوری خانوار روستایی کاسته میشود. بهطوریکه، احداث خانههای نوساز و توجه به طرحهای بهسازی مسکن و اقدامات مقاومسازی بنا میتواند تابآوری آنها را در برابر مخاطرات سیل بهبود بخشد. همچنین، نتایج تحقیق نشان میدهد که تابآوری روستاهای منطقه در بُعد کالبدی کمتر از حد متوسط با میانگین 89/2 بوده که در این بین، خانوارهای روستایی زیرحوضههای چهلچای، قورچای و تیلآباد دارای تابآوری کالبدی در متوسط بوده و اکثر خانوارهای روستایی زیرحوضههای سفلیگرگانرود، محمدآباد-زرینگل، مادرسو و قرناوه، دارای تابآوری کالبدی ضعیفی میباشند.
رحمت بهرامی
چکیده
طرح و اقدام روستای سالم با هدف ایجاد مکانی مناسب جهت زندگی در روستا و ارتقاء بهداشت و سلامتی اعضاء جامعه با مشارکت ساکنین اجرا می شود. مسکن یکی از پروژه های مهم روستای سالم محسوب می شود؛ این پژوهش شاخص های مسکن پایدار با روش توصیفی- تحلیلی در سطح استان کردستان ارزیابی میکند. یافته ها نشان می دهد 48 درصد سکونتگاه های روستایی استان کردستان ...
بیشتر
طرح و اقدام روستای سالم با هدف ایجاد مکانی مناسب جهت زندگی در روستا و ارتقاء بهداشت و سلامتی اعضاء جامعه با مشارکت ساکنین اجرا می شود. مسکن یکی از پروژه های مهم روستای سالم محسوب می شود؛ این پژوهش شاخص های مسکن پایدار با روش توصیفی- تحلیلی در سطح استان کردستان ارزیابی میکند. یافته ها نشان می دهد 48 درصد سکونتگاه های روستایی استان کردستان دسترسی به نورکافی دسترسی ندارند.73 درصد روستاها فاقد آب سالم آشامیدنی؛82 درصد فاضلاب ها روباز؛48 درصد از سازه های کم دوام در ساخت مسکن استفاده شده است.نتایج تحلیلی براساس آزمون تی بیان می کند از 22 متغیر مورد مطالعه تنها4 مورد بالای میانگین و بقیه زیر میانگین بوده اند. همچنین نتایج براساس مطالعات تطبیقی با میانگین کشوری نشان می دهدکه اغلب مسکن های روستایی در استان کردستان در گروه ناسالم قرار می گیرند. بدین منظور یکی از راهبردهای پایداری مسکن از طریق اعطای وام های کم بهره و طراحی مسکن سازگار با شرایط محیطی است.
سید رامین غفاری؛ آسیه میری
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، ، صفحه 117-128
چکیده
سکونتگاههای روستایی همچون دیگر نظامهای زیستی با توجه به موقعیت فضایی و نحوه و محل استقرار خود، به صور مختلف در معرض پویایی و دگرگونی مداوم قرار دارند و متأثر از موقعیت و جایگاه مکانی- فضایی خود در گذر زمان همواره دستخوش تحولات شدهاند، اما پرسش اینجاست که آیا این دگرگونی متناسب با مقتضیات جامعه روستایی بوده است؟ در این پژوهش ...
بیشتر
سکونتگاههای روستایی همچون دیگر نظامهای زیستی با توجه به موقعیت فضایی و نحوه و محل استقرار خود، به صور مختلف در معرض پویایی و دگرگونی مداوم قرار دارند و متأثر از موقعیت و جایگاه مکانی- فضایی خود در گذر زمان همواره دستخوش تحولات شدهاند، اما پرسش اینجاست که آیا این دگرگونی متناسب با مقتضیات جامعه روستایی بوده است؟ در این پژوهش تنها تغییر الگو و تحول عملکردی خانههای روستایی مورد بررسی قرار نمیگیرد، بلکه هدف، تحلیل نقش عوامل مکانی- فضایی بر گونهشناسی مسکن روستایی و نیز چگونگی و دامنة این تغییر و تحولات ساختاری در همسویی با مناسبات امروز است به گونهای که نقش و اهمیت آن در روند زندگی و فعالیت روستایی دچار خدشه نشود. از آنجا که این تحقیق با رویکرد به آینده، به منظور پیدایش اندیشهای تازه انجام میشود، در زمره تحقیقات توسعه محور و کاربردی قرار میگیرد. در این پژوهش با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، دادههای آماری و اطلاعات لازم جمعآوری شده است. در روش میدانی نیز 10 روستای دهستان کیار غربی از توابع استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از تکمیل پرسشنامه اطلاعات به دستآمده با استفاده از نرمافزارspss، دادهپردازی شدهاند. یافتهها نیز حاکی از آن است که از میان پارامترهای مکانی- فضایی، مؤلفههای اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی بیش از مؤلفههای طبیعی- اکولوژیکی بر گونه مسکن روستایی در منطقه مورد مطالعه تأثیر داشتهاند. همچنین، تغییر تأثیرگذاری فرآیندهای فضایی بر موقعیتهای مکانی متفاوت مورد تأیید است. نتایج حاصل نشان میدهد با توجه به تحولات کارکردی عمیق در خانههای روستایی منطقه مورد مطالعه، انطباق با محیط طبیعی از بین رفته و مساکنی با طرح و نقشههای شهری بروز یافته است. بنابراین، باید با ارائه الگویی مکانی- فضایی که مطابق با محیط و فرهنگ مردم این منطقه است برای مقابله با ناهمگونیها و ناهنجاریهایی که بافت و الگوی روستا را بر هم میزند اقدام کرد.
شاه بختی رستمی؛ مصطفی طالشی؛ قدیر فیروزنیا
چکیده
امروزه دانشگاه پیامنور بیش از 500 مرکز و واحد آموزشی دارد. اقتضای مدیریت منطقی این دانشگاه ایجاب میکند که در سطوح مختلف آن از فناوریهای نوین مدیریتی استفاده شود. تعداد نسبتاً زیاد مراکز، دانشجویان و استفاده کنندگان از خدمات آموزشی دانشگاه پیامنور، حجم بسیار وسیعی از دادهها و اطلاعات گوناگون را پدید آورده که به نظر میرسد ...
بیشتر
امروزه دانشگاه پیامنور بیش از 500 مرکز و واحد آموزشی دارد. اقتضای مدیریت منطقی این دانشگاه ایجاب میکند که در سطوح مختلف آن از فناوریهای نوین مدیریتی استفاده شود. تعداد نسبتاً زیاد مراکز، دانشجویان و استفاده کنندگان از خدمات آموزشی دانشگاه پیامنور، حجم بسیار وسیعی از دادهها و اطلاعات گوناگون را پدید آورده که به نظر میرسد اداره و سازماندهی این حجم از دادهها در توان فرد یا افرادی خاص، اگرچه مدیرانی بسیار قوی هم باشند، نیست. در اغلب موارد مدیران و مسئولان، آمار و اطلاعاتی آماده و دقیق از وضعیتهای مختلف مراکز تحت مدیریت خود ندارند. این مسئله میتواند به عدم شناخت کافی و تصمیمگیریهای بعضاً نادرست در اداره دانشگاه بیانجامد. از سوی دیگر، گاه حجم اطلاعات و دادهها به حدی فراوان است که بسیاری از دست اندرکاران احساس گمشدگی در میان انبوهی از اطلاعات به ظاهر نامرتبط با یکدیگر میکنند. ایجاد بانکی اطلاعاتی جامع شامل تمامی دادهها، آمار، ارقام و اطلاعات گوناگون مربوط به مراکز و واحدها میتواند به مدیریت و سازماندهی آنها کمک نماید. پژوهش حاضر برمبنای دادههای سیستم جامع گلستان دانشگاه پیامنور طی سالهای 1393 تا 1396 انجام گرفته است. در این پژوهش پیش از آزمون هر گونه فرضیه یا بررسی روابط بین متغیرها، تأکید بر ایجاد پایگاه دادهای جامع برای دانشگاه پیامنور است که در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی قابل استفاده باشد. براساس این پایگاه داده و با توجه به نیازهای متفاوت پژوهشی یا اداری-اجرایی میتوان تجزیه و تحلیلهای متنوعی از دادههای این پایگاه بهعمل آورد. نتیجه این پژوهش به شکل بانک اطلاعاتی جامعی در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در آمده که به مثابه ابزاری قدرتمند میتواند راهکارهایی مناسب و مفید در اختیار مدیران قرار دهد تا با تکیه بر آن بتوانند تصمیمات درست و موثر اتخاذ کنند. بنابراین، بکارگیری نتایج این پژوهش میتواند منجر به مدیریت هرچه بهتر در سطح سازمان مرکزی، استانها و مراکز و واحدهای پیامنور شود.
حسن حکمت نیا
چکیده
رشد و توسعه شهرنشینی بی رویه تأثیر بسزایی بر تامین نیاز به زمین برای ساخت و سازها و توسعه شهری در نواحی شهری دارد. استفاده گسترده زمین های شهری با کاربری های مسکونی منجر به توسعه افقی درشهرها و افزایش میزان اراضی خالی در درون شهرها موجب رشد سریع حومه گستری شده است. در این راستا، پارادایم توسعه شهری فشرده، رشد هوشمند و استفاده از اراضی ...
بیشتر
رشد و توسعه شهرنشینی بی رویه تأثیر بسزایی بر تامین نیاز به زمین برای ساخت و سازها و توسعه شهری در نواحی شهری دارد. استفاده گسترده زمین های شهری با کاربری های مسکونی منجر به توسعه افقی درشهرها و افزایش میزان اراضی خالی در درون شهرها موجب رشد سریع حومه گستری شده است. در این راستا، پارادایم توسعه شهری فشرده، رشد هوشمند و استفاده از اراضی خالی در درون شهر برای نیل به پایداری و عدالت اجتماعی و فضایی مطرح میشود. در همین راستا، مقاله حاضر درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از مقوله تراکم شهری، چگونگی توسعه شهری فشرده و گسترده شهر یزد به عنوان یک شهر کویری و خشک را تبیین نماید. برابر بررسیهای صورت گرفته طی سالهای 1395-1345، مساحت شهر یزد حدود 5/19 برابر و جمعیت آن 5/6 برابر افزایش یافته است. طی همین سالها، کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیتی و فاصله قابل ملاحظه آن با تراکم خالص جمعیتی (6/154)، بیانگر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن بیشتر فضاها و غیرفعال سطوح شهری در محدوده شهری یزد است. بررسی مؤلفه های توسعه میان افزا در شهر یزد نشان می دهد چنانچه طی سال های آینده در این شهر هیچ گونه رشد و توسعه ای در محدوده های بیرونی و اطراف شهر صورت نگیرد و تمامی رشد و گسترش فیزیکی آینده شهر محدود به استفاده از زمین های خالی داخل شهر شود، در25 سال آینده شهر یزد نیاز به افزایش مساحت و وسعت نخواهد داشت و محدوده موجود شهر پاسخگوی نیازهای مسکونی و غیر مسکونی شهروندان خواهد بود.
مصطفی طالشی؛ اسدالله حیدری
دوره 4، شماره 4 ، اسفند 1396، ، صفحه 101-114
چکیده
یکی از چالش های اساسی نظام برنامه ریزی فضای سرزمینی و بویژه فضاهای محلی_منطقه ای در ایران، ازهم گسیختگی عملکردی سکونتگاههای شهری و روستایی و درپی آن نابسامانی ساختاری _کارکردی نظام سکونتگاهی است.یکی از رویکردهای کارآمد در تعدیل ازهم گسیختگی و تعادل بخشی به منظور الگوی متوازن و پایدار، الگوی شبکه منطقه ای است. در این ارتباط برخی از ...
بیشتر
یکی از چالش های اساسی نظام برنامه ریزی فضای سرزمینی و بویژه فضاهای محلی_منطقه ای در ایران، ازهم گسیختگی عملکردی سکونتگاههای شهری و روستایی و درپی آن نابسامانی ساختاری _کارکردی نظام سکونتگاهی است.یکی از رویکردهای کارآمد در تعدیل ازهم گسیختگی و تعادل بخشی به منظور الگوی متوازن و پایدار، الگوی شبکه منطقه ای است. در این ارتباط برخی از نظام های سکونتگاهی در مراحل آغازین شکل گیری و برخی دچار آسیب های ناشی از تحولات در گذار از نظام شبکه نامتوازن به شبکه متوازن می باشند. نظام سکونتگاهی ناحیه هشترود - چاراویماق در مرحله آغازین شکل گیری نظام شبکه منطقه ای دچار موانع ساختاری _ کارکردی است. در این پژوهش با بهره گیری از روش های تحقیق استقرایی و بکارگیری الگوهای تحقیق کمی و در پاره ای از موارد کیفی عوامل و نیروهای اثرگذار در شکل گیری شبکه منطقه ای مورد آزمون قرار گرفته است. درتحلیل کمی ازروش تحلیل شبکه Nodexl، سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و مدل های AHP و خوشه بندی در روش کیفی نیز با انجام مصاحبه های منظم با بهره برداران و ذینفعان چگونگی جریان های کالا، اطلاعات و سرمایه مورد بازشناسی قرارگرفته و یافته های تحقیق نشان داد جریان های فضایی اثرگذار برای شکل گیری شبکه منطقه ای درنخستین فعالیت های اقتصادی در بستر نظام کالبدی سکونتگاههای روستایی، اغلب ناقص و یا از الکوی یکسویه تبعیت می نماید. بمنظور تعدیل محدودیتهای ساختاری و تقویت نظام کارکردی در سکونتگاههای روستایی در ناحیه هشترود – چاراویماق بایستی با بهره گیری از سیاست های حمایتی و سرمایه گذاری نهادهای دولتی مرتبط در کنار مشارکت هم افزا، بنیان های تولیدی توسط بهره برداران روستایی، پایه ریزی شود که درپی آن شبکه منطقه ای در تعامل با سایر شبکه های فرامنطقه ای و ملی قابل دستبابی است.
قدیر فیروزنیا؛ محمدرضا ربانی
دوره 1، شماره 3 ، شهریور 1392، ، صفحه 103-112
چکیده
سکونتگاههای انسانی، به عنوان یک پدیدة مکانی ـ فضایی، همواره تحت تأثیر عوامل متعدد طبیعی و انسانی هستند و پیوسته در بستر زمان تغییر مییابند. یکی از این عوامل تأثیرگذار، صنعت است. در ایران نیز صنعت تحولات گستردهای را در جامعه، بهویژه تحول سکونتگاهها و تبدیل روستاها به شهر، بر جای گذاشته است. در این پژوهش، تأثیر صنعت بر تحول ...
بیشتر
سکونتگاههای انسانی، به عنوان یک پدیدة مکانی ـ فضایی، همواره تحت تأثیر عوامل متعدد طبیعی و انسانی هستند و پیوسته در بستر زمان تغییر مییابند. یکی از این عوامل تأثیرگذار، صنعت است. در ایران نیز صنعت تحولات گستردهای را در جامعه، بهویژه تحول سکونتگاهها و تبدیل روستاها به شهر، بر جای گذاشته است. در این پژوهش، تأثیر صنعت بر تحول نظرآباد بررسی شده است. نتایج تحقیق، که با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و دادههای ثانوی استخراج شد، نشان داد که صنعت سبب توسعة کالبدی ـ فضایی نظرآباد شد تا از روستایی با جمعیت 799 نفری سال 1335 و وسعت 6 هکتاری، به شهری با جمعیت 97722 نفر، و وسعت 3574 هکتار در سال 1385 برسد.
مریم رستم پیشه؛ سید محمدرضا نصیر سلامی؛ سعید تیزقلم زنوزی
چکیده
اقامتگاههای بومگردی با دارا بودن اصول و ضوابط متعدد و سازگاری با شرایط محیط مناطق بکر طبیعی و مناطق روستایی، از عناصر مهم خدمات گردشگری و بهویژه، بومگردی محسوب میشوند. یکی از مهمترین ضوابط و اصول این اقامتگاهها، اصول معماری آنها است. استان گیلان جاذبههای بومگردی متعددی دارد و مکان مناسبی برای احداث این نوع از اقامتگاهها ...
بیشتر
اقامتگاههای بومگردی با دارا بودن اصول و ضوابط متعدد و سازگاری با شرایط محیط مناطق بکر طبیعی و مناطق روستایی، از عناصر مهم خدمات گردشگری و بهویژه، بومگردی محسوب میشوند. یکی از مهمترین ضوابط و اصول این اقامتگاهها، اصول معماری آنها است. استان گیلان جاذبههای بومگردی متعددی دارد و مکان مناسبی برای احداث این نوع از اقامتگاهها است. با توجه روند رو به رشد ورود گردشگران به منطقه، توجه به معماری اقامتگاههای بومگردی در جهت رونق بومگردی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی معماری اقامتگاههای بومگردی تلارخانه بردبار و دیلمای گشت در استان گیلان به ویژه با تأکید بر ساختار کالبدی این اقامتگاهها و ویژگیهای مرتبط با آنها است. دادههای لازم بر اساس شاخصهای معماری که دربرگیرنده شاخصهای ساختار کالبدی و فیزیکی اقامتگاه، شاخصهای آمایشی، زیباییشناسی و محیطی است، از طریق مطالعات نظری و میدانی گردآوریشده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، به شیوه کیفی تجزیهوتحلیل شده است. نتایج نشان داد که اقامتگاه تلارخانه از نظر ساختار معماری در سطح بالاتر و استاندارد بهتری قرار دارد و معماری آن نسبت به معماری روستا بسیار متفاوت است و این میزان تفاوت و درجه معماری در اقامتگاه دیلمای گشت کمتر است. اگرچه مدیریت خانوادگی و تلاش در جهت اعمال برخی از هنرها و فرهنگ بومی در هر دو اقامتگاه دیده میشود، اما میزان تشابه معماری اقامتگاه دیلمای گشت با روستا بیشتر است. درعینحال، کمبود سرمایه و هزینه بالای معماری سنتی و انگیزه و علاقه مردم به توسعه اقامتگاه برای هر دو اقامتگاه صدق میکند، اما نتیجه نهایی پژوهش برای اقامتگاه دیلمای گشت، بهبود و برای اقامتگاه تلارخانه، ارتقا است.
شهرام امیرانتخابی
دوره 2، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 113-122
چکیده
تحولات کالبدی ـ فضایی دو دهه اخیر، در بسیاری از روستاهای نواحی خزری در حال گسترش است. این روند در سکونتگاههایی که جاذبههای طبیعی، بهویژه ساحل، دارند، با رواج پدیده خانه دوم، توسعه یافتهاست. منافع چشمگیر تبدیل اراضی زراعی و باغی به قطعات مسکونی، کشاورزان را از ادامه فعالیت زراعی رویگردان نمودهاست. یکی ...
بیشتر
تحولات کالبدی ـ فضایی دو دهه اخیر، در بسیاری از روستاهای نواحی خزری در حال گسترش است. این روند در سکونتگاههایی که جاذبههای طبیعی، بهویژه ساحل، دارند، با رواج پدیده خانه دوم، توسعه یافتهاست. منافع چشمگیر تبدیل اراضی زراعی و باغی به قطعات مسکونی، کشاورزان را از ادامه فعالیت زراعی رویگردان نمودهاست. یکی از مهمترین حوزههای روستایی گیلان که متأثر از این پدیده است، در روستاهای ساحلی محدوده حسنرود ـ زیباکنار واقع است. در این پژوهش، از طریق مطالعه اسنادی و تطبیقی طرحهای هادی اول و دوم روستاهای حوزه زیباکنار تغییرات و تحولات کالبدی و فضایی این روستاها طی دو دهه مورد بررسی قرار گرفتهاست. برای درک انگیزههای اجتماعی ـ اقتصادی این تحول فضایی از پژوهش میدانی با استفاده از پرسشنامه استفاده شدهاست که نتیجه آن گرایش روزافزون ساکنین روستاها به تغییر کاربری اراضی زراعی و تبدیل آنها به قطعات قابل فروش زمین برای احداث خانههای دوم بود. این فرایند، ضمن تغییر بافت اجتماعی ـ فرهنگی روستاهای ناحیه، به تغییر چشمانداز روستایی، تحول بافت کالبدی و تغییر ساختاری ـ کارکردی روستاها انجامیدهاست.
یوسف درویشی
چکیده
فضاهای باز واقع در محلات مرکزی شهرها میتواند از مهمترین فضاهای قابل برنامهریزی از منظر پدافند غیر عامل باشد، زیرا، این فضاها به دلیل عدم مالکیت خصوصی و تعلق آن به عموم ساکنان و یا ارگانهای عمومی میتواند در مواقع بحرانی به منظور اهدافی مانند امداد رسانی، اسکان موقت و مانند آن نقش بسیار مهمی در کاهش آسیبپذیریها داشته باشد.بر ...
بیشتر
فضاهای باز واقع در محلات مرکزی شهرها میتواند از مهمترین فضاهای قابل برنامهریزی از منظر پدافند غیر عامل باشد، زیرا، این فضاها به دلیل عدم مالکیت خصوصی و تعلق آن به عموم ساکنان و یا ارگانهای عمومی میتواند در مواقع بحرانی به منظور اهدافی مانند امداد رسانی، اسکان موقت و مانند آن نقش بسیار مهمی در کاهش آسیبپذیریها داشته باشد.بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی و شناسایی محدودیتها و توانایی فضاهای باز در منطقه 1 تبریز از نظر چگونگی ترکیب توده و فضا، از منظر پدافند غیر عامل میپردازد. به همین منظور در این پژوهش برای پهنه بندی فضاهای مختلف بر مبنای آسیبپذیری و نیز تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای مرتبط مانند10 ARC GISو Auto cadو نرم افزار Excel استفاده شده است.نتایج و یافتههای پژوهش بیانگر آن است که بیشتر محلات قدیمی منطقه 1 تبریز از دیدگاه پدافند غیر عامل آسیبپذیری بوده و همچنین نحوه ی ساختار فضاهای باز در محدوده مورد مطالعه بر پایه چگونگی ترکیب توده و فضا، بیش از 7/11 درصد از سطح منطقه را برای مواقع بحرانی نامناسب نشان میدهد.
رضا لحمیان؛ زهرا نبی زاده
چکیده
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری ،توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی _اکولوژیکی و اجتماعی _اقتصادی است . در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینۀ توسعه پایدار کالبدی _فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامهریزان شهری باقی مانده است.دربسیاری ازشهرهای کشورهای ...
بیشتر
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری ،توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی _اکولوژیکی و اجتماعی _اقتصادی است . در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینۀ توسعه پایدار کالبدی _فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامهریزان شهری باقی مانده است.دربسیاری ازشهرهای کشورهای درحال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر درشهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد. زیرا توسعه فیزیکی_کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماندشهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است. این پژوهش به منظورتحلیل نقش توسعه کالبدی بر ناپایداری توسعه شهری از دیدگاه زیست محیطی، بنا دارد که با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در شهر سرخرود، ابتدا توسعه کالبدی شهر را با استفاده از مدل آنتروپی شانون بررسی و سپس نقش توسعه کالبدی بر مشکلات زیست محیطی ازطریق سه مولفه کالبدی، عملکردی و زیست محیطی و هفت معیار (رعایت قرارگیری استاندارد کاربری ها، مبلمان شهری، رعایت ارتفاع ساختمان، فضای سبز شهری، حفظ توازن خاک، تغییر کاربری زمین کشاورزی) را ارزیابی نماید. نتایج حاکی ازآن است که توسعه کالبدی نامتوازن بصورت سازمان نیافته موجب ناپایداری زیست محیطی شهر همچون تغییرکاربری اراضی و افزایش آلودگی های زیست محیطی شده است. در تحلیل گزینه های برون رفت از شرایط ناپایداری در شهر سرخ رود، توسعه فضای سبز بهترین گزینه برای تعدیل توسعه نامتوازن کالبدی است.
محمد سلاورزیزاده؛ حجت شیخی؛ زینب شکاری
چکیده
در گذر زمان محلات شهری حلقهای واسط میان شهر و شهروندان بوده که نقشی اساسی در شکلدهی و سازماندهی امور شهری داشته است. محلات با ارائهی خدمات روزمره القاگر احساس تعلق و هویت، روابط اجتماعی میان ساکنان بوده است و امروزه در طرح های مختلف شهری نقش کم اهمیتی دارد. در این میان با مطرح شدن دیدگاه توسعه محلّهای پایدار به عنوان دیدگاهی ...
بیشتر
در گذر زمان محلات شهری حلقهای واسط میان شهر و شهروندان بوده که نقشی اساسی در شکلدهی و سازماندهی امور شهری داشته است. محلات با ارائهی خدمات روزمره القاگر احساس تعلق و هویت، روابط اجتماعی میان ساکنان بوده است و امروزه در طرح های مختلف شهری نقش کم اهمیتی دارد. در این میان با مطرح شدن دیدگاه توسعه محلّهای پایدار به عنوان دیدگاهی که حل مشکلات کنونی شهرها و زندگی شهری را درگرو بازگشت به مفهوم محلّه میداند، با استفاده از نیروهای توانمند درونزا و سرمایههای اجتماعی موجود در آن به حل مشکلات موجود میپردازد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایههای اجتماعی و مولفههای آن در توسعه پایدار محلهای شهر ایلام است. روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است. در بخش مباحث نظری و ادبیات از روش اسنادی و کتابخانهای استفاده و از روشهای میدانی و پیمایشی(پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان محلات شهر ایلام هستند که تعداد 383 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به شیوه نمونهگیری خوشهای برای توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری و پایایی به شیوه آلفای کرونباخ (871/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ...) و استنباطی(همبستگی و رگرسیون چندگانه) انجام شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیهها بیان میکند که متغیرهای هنجارگرایی، مشارکت مدنی، انسجام اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری در توسعه پایدار محلهای شهر ایلام دارند. متغیرهای اتصال به شبکههای اجتماعی و امنیت اجتماعی اثر معکوسی در توسعه پایدار شهر ایلام دارند و متغیر اعتماد اجتماعی در توسعه پایدار شهر اثری ندارد.
علیرضا سلیمانی
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 125-137
چکیده
به نظر میرسد که میزان آسیبپذیری مساکن فرسوده شهرها و مخصوصاً در کلانشهرها، صرف نظر از قدمت ساخت، ناشی از عوامل متعدد اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، محیطی بوده که نیازمند بررسی است؛ بنابراین هرگونه برنامهریزی برای مقابله با مخاطرات بایستی با در نظر گرفتن این عوامل باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع مؤثر بر مقاومسازی مساکن ...
بیشتر
به نظر میرسد که میزان آسیبپذیری مساکن فرسوده شهرها و مخصوصاً در کلانشهرها، صرف نظر از قدمت ساخت، ناشی از عوامل متعدد اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، محیطی بوده که نیازمند بررسی است؛ بنابراین هرگونه برنامهریزی برای مقابله با مخاطرات بایستی با در نظر گرفتن این عوامل باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع مؤثر بر مقاومسازی مساکن فرسوده موجود در مناطق پنجگانه شهر ارومیه انجام شده است. نوع تحقیق اکتشافی و روش بررسی آن توصیفیـتحلیلی بوده است. در مجموع 35 شاخص جهت بررسی موانع مقاومسازی مساکن فرسوده انتخاب شده است. جامعه آماری پژوهش شامل 53254 سرپرست خانوار ساکن در مساکن فرسوده است. از طریق منابع اطلاعاتی شهرداری ارومیه، کدپستی این افراد دریافت شده و با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده و از روی کد پستی خانوارها، 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. انتخاب حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده است که حجم آن 383 نفر برآورد شده است. جامعه نمونه به صورت تصادفی ساده و از بین سرپرستان خانوادهها انتخاب شده است. روایی صوری پرسشنامه با کسب نظر اساتید و کارشناسان و ضریب پایایی بخشهای مختلف پرسشنامه با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ، 874/0 الی 894/0 محاسبه شد. نتایج تحلیل عاملی منجر به تقلیل متغیرها به چهار عامل معنیدار شد که به ترتیب عبارتاند از عامل اقتصادی، مدیریتی، اجتماعی و محیطی. همچنین یافتهها نشان داد که عامل اقتصادی به تنهایی 07/85 درصد از موانع مقاومسازی را تبیین میکند. در مجموع چهار عامل فوق قابلیت تبیین 17/94 درصد موضوع را دارند. همچنین نتایج مدل تاپسیس فازی و تحلیل فضایی مناطق پنجگانه نیز نشان داد که به ترتیب مناطق 1، 2، 3، 5 و 4 در رتبههای اول تا پنجم قرار دارند. لذا با توجه به یافتهها، لزوم تهیه و اجرای برنامههای مقاومسازی با رویکرد حمایتهای مالی را جهت مقاومسازی مساکن شهر ارومیه اهمیت دارد.
هادی زراعتکار؛ یگانه موسوی جهرمی؛ محمد صادق علیپور
چکیده
جهت تدوین برنامهای برای اشتغالزایی و توسعه پایدار منطقه، شناخت کافی از موقعیت و مزیتهای آن ضرورت است. این مقاله مزیت نسبی تولید ناخالص داخلی و اشتغال بخش های عمده اقتصادی در استان های کشور را با بکارگیری مدل انتقال سهم بررسی میکند. در این مدل سه اثر رشد ملی، رشد ساختاری و رشد رقابتی در نظر گرفته میشود که باعث تغییر و تحولاتی ...
بیشتر
جهت تدوین برنامهای برای اشتغالزایی و توسعه پایدار منطقه، شناخت کافی از موقعیت و مزیتهای آن ضرورت است. این مقاله مزیت نسبی تولید ناخالص داخلی و اشتغال بخش های عمده اقتصادی در استان های کشور را با بکارگیری مدل انتقال سهم بررسی میکند. در این مدل سه اثر رشد ملی، رشد ساختاری و رشد رقابتی در نظر گرفته میشود که باعث تغییر و تحولاتی در میزان جذابیت بخش های عمده اقتصادی برای شاغلین و تولیدکنندگان می شوند. بر این اساس، با استفاده از داده های اشتغال و ارزش افزوده بخشهای عمده اقتصادی شامل کشاورزی ،صنعت و خدمات به تفکیک استانهای کشور در سال های 1389 و 1393از حیث مزیت بخشهای یاد شده شناسایی و رتبه بندی شده است. در زمینه اشتغال پنج استان هرمزگان، سمنان، فارس، کرمان و بوشهر روند رشد بیشتری بیشتری نسبت به سایر استانها در حال جذب نیروی کار هستند؛ و براساس تولید ناخالص داخلی چهارده استان آذربایجان غربی، اردبیل، بوشهر، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان، فارس، قزوین، قم، کرمانشاه، گیلان، مرکزی، هرمزگان ،همدان و یزد به عنوان موتورهای توسعه کشور شناسایی شدند.