مقاله پژوهشی
حمدالله سجاسی قیداری؛ ایدا صدرالسادات
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات توسعه گردشگری در نواحی روستایی و با تأکیـد بـر تغییرات کاربری اراضی انجام شده است؛ زیرا توسعه روزافزون فعالیتهای گردشگری به ویژه در روستاهای حاشیه پیرامون شهری، سبب تغییرات کالبدی گستردهای در روستاهای دارای جاذبه طبیعی شده است. دراین مطالعه از روششناسی توصیفی- تحلیلی با استفاده از شیوه کتابخانهای ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات توسعه گردشگری در نواحی روستایی و با تأکیـد بـر تغییرات کاربری اراضی انجام شده است؛ زیرا توسعه روزافزون فعالیتهای گردشگری به ویژه در روستاهای حاشیه پیرامون شهری، سبب تغییرات کالبدی گستردهای در روستاهای دارای جاذبه طبیعی شده است. دراین مطالعه از روششناسی توصیفی- تحلیلی با استفاده از شیوه کتابخانهای و میـدانی در جمعآوری دادههـا استفاده شده است. دادهها بر اساس شاخصهای استخراج شده از ادبیات نظری و تکمیل 356 پرسشنامه محققساخته در 10 سکونتگاه روستایی با جاذبه گردشگری شهرستان بینالود انجام گرفته است. روایی پرسشنامه از طریق پانل تخصصی و پایایی آن نیز در مؤلفههای مختلف از طریق روش آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیـل دادههـا از آمـار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمونT تکنمونهای برای مقایسه میانگینهای شاخصها و مؤلفهها، آزمون همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون استفاده شده است. همچنین از مدل اولویتبندی وایکور برای سنجـش بیشترین تغییرات کاربری اراضی در نواحی روستاییِ موردبررسی استفاده شد. یافتهها نشان میدهد که بین حضور گردشگران با مؤلفههای تغییرات کالبدی، تمایل به تغییر کاربری، تحولات ساختاری-ارتباطی و تحولات اقتصادی در روستاها ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین یافتههای رگرسیونی گویای این نکته است که بخش قابل توجهی از متغیر وابسته (تغییرات کاربری) توسط متغیر مستقل (حضور گردشگران) قابل تبیین است و نیز بررسی نتایج رتبهبندی روستاهای مورد مطالعه به لحاظ تأثیرپذیری تغییرات کاربری اراضی از گردشگری نیز بیانگر این است که روستاهای مایان علیا، سفلی و وسطی بیشتر دچار تغییرات کاربری اراضی شدهاند.
مقاله پژوهشی
اسماعیل صالحی؛ شهرزاد فریادی؛ لعبت زبردست؛ امید حیدری
چکیده
تلاش برای به ثبات رساندن خدمات رسانی پارک ها وفضاهای سبز در شهرهایی مانند بندرعباس احتیاج به برنامه ریزی راهبردی کارآمدی دارد. پژوهش حاضر با هدف توسعه راهبردی کالبدی پارک ها وفضاهای سبز شهربندرعباس برای نخستین بار مدل راهبردی Meta-SWOT را در پژوهش های شهری و منطقه ای معرفی کرده است. برای اجرای این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده ...
بیشتر
تلاش برای به ثبات رساندن خدمات رسانی پارک ها وفضاهای سبز در شهرهایی مانند بندرعباس احتیاج به برنامه ریزی راهبردی کارآمدی دارد. پژوهش حاضر با هدف توسعه راهبردی کالبدی پارک ها وفضاهای سبز شهربندرعباس برای نخستین بار مدل راهبردی Meta-SWOT را در پژوهش های شهری و منطقه ای معرفی کرده است. برای اجرای این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است و روش جمع آوری داده ها و تحلیل اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و میدانی است. برای تدوین راهبردی توسعه و تشریح اهداف، منابع و توانایی ها و عوامل کلان محیطی از تکنیک تحلیلی Meta-SWOT استفاده شده است. بر اساس نتایج، عامل خشکسالی به عنوان بزرگترین مانع کلان محیطی بر سر راه توسعه و مدیریت پارک ها وفضاهای سبز محسوب می شود. در بین عوامل مؤثر جهت مدیریت و توسعه کالبدی پارک ها وفضاهای سبزدر شهر بندرعباس، مشارکت و همکاری مردم ، وجود زیرساخت های مناسب و وجود نیروی انسانی متخصص و درصدر همه مجاورت با خلیج فارس از بالاترین تناسب راهبردی برخوردار است. از این رو باید به این عوامل توجه ویژه ای کرد، اما وجود کتابخانه و مراکزی مانند باغ گلها وهمچنین، وجود افراد و استادان باتجربه و به نوعی آموزش های تخصصی و فنی به نیروهای مورد نیاز برای حل محدودیت های نیروی انسانی بایستی در صدر اقدامات اجرایی قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
کسری کتاب اللهی؛ مسعود علیمردانی؛ عبدالحمید قنبران
چکیده
در گذشته یکی از مردمیترین فضاهای شهری در جامعة ایران، میادین شهری بودند، اما در چند دهة اخیر در بی مهری مطلق به سر میبرند. به طوری که امروزه مفهوم اجتماعی میدان، ازمیان رفته و نقش ترافیکی آن اهمیت یافته است. میدان آزادی سنندج نیز یکی از بیشمار مصادیق موجود در ایران است که امروزه مطلوبیت سابق خود را از دست داده است. هدف ...
بیشتر
در گذشته یکی از مردمیترین فضاهای شهری در جامعة ایران، میادین شهری بودند، اما در چند دهة اخیر در بی مهری مطلق به سر میبرند. به طوری که امروزه مفهوم اجتماعی میدان، ازمیان رفته و نقش ترافیکی آن اهمیت یافته است. میدان آزادی سنندج نیز یکی از بیشمار مصادیق موجود در ایران است که امروزه مطلوبیت سابق خود را از دست داده است. هدف اصلی پژوهش دستیابی به فرآیند خلاق توسعه کالبدی میدانهای شهری و استفاده از آن در مکان سازی مطالعة موردی است. در این پژوهش چارچوبنظری با استفاده از روش اسنادی بررسی و ضمن گزینش مکان سازی به عنوان رویکرد سازگار با ماهیت میدان، در قالب موارد"معماری شهری؛ منظرسازی سخت و نرم؛ مشوق و محرک؛ فعالیت؛ زیستمحیطی" ارائه خواهد شد. این پژوهش از لحاظ روش انجام تحقیق، مشارکتی، تحلیلی است و از نتایج روش ترکیبی براساس"مشاهدهگری، پیمایشی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، نظریه گراف (روش گره ویال)، اِنویمت" جهت ارزیابی مؤلفههای مکانسازی مطالعة موردی و نیز از تلفیق فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی با جدول سوآت، و بهرهگیری از آن در ماتریس QSPM" جهت اولویتبندی عوامل سوآت و مؤلفههای مکانسازی استفاده خواهد شد. ضمن ارائة راهبردها، سیاستهای و توسعة کالبدی مطالعة موردی و فرآیند خلاق توسعة کالبدی میدانهای شهری، مشخص میشود که به ترتیب اهمیت مؤلفههای منظرسازی؛ مشوقها؛ فعالیت؛ معماری جداره و زیست محیطی بیشترین تأثیر را در مکانسازی میدان شهری دارند.
مقاله پژوهشی
اصغر نوروزی
چکیده
جوامع انسانی در طول تاریخ کماکان با مخاطرات روبرو بوده و همواره اثرات زیانباری را متحمل شدهاند. مخاطرات محیطی نهتنها به لحاظ تعداد، بلکه با افزایش تنوع و میزان خسارات بهویژه در نواحی روستایی در حال وقوعاند. ارتباط نزدیک با محیط، محرومیت، عدم آگاهی و آمادگی موجب افزایش آسیبپذیر شدن نواحی روستایی میشود. با این وجود ...
بیشتر
جوامع انسانی در طول تاریخ کماکان با مخاطرات روبرو بوده و همواره اثرات زیانباری را متحمل شدهاند. مخاطرات محیطی نهتنها به لحاظ تعداد، بلکه با افزایش تنوع و میزان خسارات بهویژه در نواحی روستایی در حال وقوعاند. ارتباط نزدیک با محیط، محرومیت، عدم آگاهی و آمادگی موجب افزایش آسیبپذیر شدن نواحی روستایی میشود. با این وجود پدیدههایی اجتنابناپذیر بوده و تنها راه مقابله با آن، مدیریت آنها است. یکی از رویکردهای رویارویی با مخاطرات و بحرانهای محیطی، تابآوری است. منطقه مورد مطالعه با قرارگیری در معرض انواع مختلف مخاطرات، در شرایط آسیبپذیری بالایی قرار دارد و سنجش میزان تابآوری آن ضرورت دارد. این پژوهش از نوع کاربردی و هدف آن بررسی و تبیین میزان تابآوری سکونتگاههای روستایی در بخش بلداجی از توابع شهرستان بروجن است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش است. دادههای موردنیاز با استفاده از مطالعات کتابخانهای و بررسی میدانی در سطح خانوار گردآوری شده و حجم نمونه طبق فرمول کوکران از جامعة 2276 خانواری، معادل 329 خانوار برآورد شد و پرسشنامه با روش نمونهگیری تصادفی ساده تکمیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که سطح تابآوری در بعد اجتماعی و کالبدی به ترتیب با میانگین 45/3 و 23/3 در حد «مطلوب»، در بعد اقتصادی با میانگین 01/3 در حد «متوسط» و در بعد مدیریتی با میانگین 85/2 در سطح «نامطلوب» قرار دارد. به علاوه در بین روستاهای مختلف روستای آورگان بالاترین سطح تابآوری و روستاهای سلطانآباد و علیآباد در پایینترین سطح قرار دارند. درمجموع نیز وضعیت تابآوری در 21درصد روستاها «مناسب»، در 50 درصد«متوسط» و در حدود 29درصد«نامناسب» بوده است.
مقاله پژوهشی
حسین فراهانی؛ جمشید عینالی؛ معصومه مرادی
چکیده
گردشگری، با توجه به کارکردهای متنوع و نیز توانایی بالا در ایجاد ارتباط با سایر بخشهای اقتصادی، توسعه اجتماعی اقتصادی و تغییر سبک زندگی مناطق روستایی مطرح شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثرات توسعه گردشگری در تغییر سبک زندگی روستاهای هدف گردشگری بخش الموت شرقی شهرستان قزوین است. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و روش آن توصیفی- ...
بیشتر
گردشگری، با توجه به کارکردهای متنوع و نیز توانایی بالا در ایجاد ارتباط با سایر بخشهای اقتصادی، توسعه اجتماعی اقتصادی و تغییر سبک زندگی مناطق روستایی مطرح شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثرات توسعه گردشگری در تغییر سبک زندگی روستاهای هدف گردشگری بخش الموت شرقی شهرستان قزوین است. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری دادهها از روشهای کتابخانهای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق پنج روستای هدف گردشگری بخش الموت شرقی شهرستان قزوین است. براساس سرشماری سال 1395، مجموع خانوارهای ساکن در این روستاها879 خانوار است که با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه لازم برای تکمیل پرسشنامه 268 نمونه محاسبه و روایی پرسشنامه از دیدگاه متخصصان بررسی شده است. پایایی متغیرها از طریق آزمون آلفای کرونباخ 0/86 درصد به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل کمی دادهها آزمونهای آماری نظیر tتک نمونهای، رگرسیون، و تحلیل واریانس یک طرفه بهره گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که توسعه گردشگری تأثیر مثبتی در تغییرسبک زندگی دارد. مدل برازش رگرسیونی، ضریب تعیین برابر 739/0 بوده که نشان دهنده رابطه مثبت گردشگری بر تغییر سبک زندگی است. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان میدهد روستاهای مسعودآباد(با میانگین 5599/3)،زراباد ( با میانگین 4778/3) بیشترین تأثیر و روستای اندج(با میانگین6314/2) کمترین تأثیر از توسعه گردشگری دارد
مقاله پژوهشی
مسعود صفایی پور؛ صفیه دامن باغ
چکیده
بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز نیز به عنوان نخستین هسته شکل گرفته و شهر اهواز، با مشکلاتی چون افول کیفیت کالبدی، مشکلات دسترسی و ترافیکی، تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت به علت ماهیت تجاری آن و سایر عوامل، همچنین با دارا بودن ارزشهای تاریخی به لحاظ داشتن بناهای تاریخی مهم در این محدوده و ارزشهای فرهنگی و مهمتر از همه به عنوان ...
بیشتر
بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز نیز به عنوان نخستین هسته شکل گرفته و شهر اهواز، با مشکلاتی چون افول کیفیت کالبدی، مشکلات دسترسی و ترافیکی، تراکم و تمرکز بیش از حد جمعیت به علت ماهیت تجاری آن و سایر عوامل، همچنین با دارا بودن ارزشهای تاریخی به لحاظ داشتن بناهای تاریخی مهم در این محدوده و ارزشهای فرهنگی و مهمتر از همه به عنوان قلب تپنده تجاری شهر، بحث مطالعه و برنامهریزیهای درست و با رویکرد پایدار را بیش از پیش طلب میکند. بنابراین، در این پژوهش سعی شد تا از رویکرد بازآفرینی در جهت شناسایی اولویت برنامهریزی بافتهای فرسوده مرکزی شهر اهواز بهره گرفته شود. این پژوهش از لحاظ روش شناسی به صورت توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری دادههای توصیفی از اسناد کتابخانهای و برای گردآوری دادههای تحلیلی پژوهش به روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه از نظرات 40 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه برنامهریزی امور شهری اهواز استفاده شده است. جهت تحلیل دادههای پژوهش نیز از مدل تحلیل سلسله مراتبی دلفی فازیFDAHp و همچنین رگرسیون خطی در محیط نرمافزارSPSS استفاده شده است. براساس یافتههای پژوهش مشخص شد در وزنگذاری فازی نسبی برای ابعاد پژوهش، مؤلفه بازآفرینی اقتصادی بافت فرسوده مرکزی شهر اهواز حائز بیشترین وزن نسبی در این مرحله شده است و بازآفرینی فرهنگی نیز در رتبه دوم قرار دارد. در این مرحله مؤلفه بازآفرینی زیست محیطی از سوی کارشناسان با اولویت کمتری ارزیابی شده است. بنابراین از نظر کارشناسان شهر اهواز، بازآفرینی اقتصادی دغدغه اصلی برای اقدام به بازآفرینی در این بافت است.
مقاله پژوهشی
حسن حکمت نیا
چکیده
رشد و توسعه شهرنشینی بی رویه تأثیر بسزایی بر تامین نیاز به زمین برای ساخت و سازها و توسعه شهری در نواحی شهری دارد. استفاده گسترده زمین های شهری با کاربری های مسکونی منجر به توسعه افقی درشهرها و افزایش میزان اراضی خالی در درون شهرها موجب رشد سریع حومه گستری شده است. در این راستا، پارادایم توسعه شهری فشرده، رشد هوشمند و استفاده از اراضی ...
بیشتر
رشد و توسعه شهرنشینی بی رویه تأثیر بسزایی بر تامین نیاز به زمین برای ساخت و سازها و توسعه شهری در نواحی شهری دارد. استفاده گسترده زمین های شهری با کاربری های مسکونی منجر به توسعه افقی درشهرها و افزایش میزان اراضی خالی در درون شهرها موجب رشد سریع حومه گستری شده است. در این راستا، پارادایم توسعه شهری فشرده، رشد هوشمند و استفاده از اراضی خالی در درون شهر برای نیل به پایداری و عدالت اجتماعی و فضایی مطرح میشود. در همین راستا، مقاله حاضر درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از مقوله تراکم شهری، چگونگی توسعه شهری فشرده و گسترده شهر یزد به عنوان یک شهر کویری و خشک را تبیین نماید. برابر بررسیهای صورت گرفته طی سالهای 1395-1345، مساحت شهر یزد حدود 5/19 برابر و جمعیت آن 5/6 برابر افزایش یافته است. طی همین سالها، کاهش شدید تراکم ناخالص جمعیتی و فاصله قابل ملاحظه آن با تراکم خالص جمعیتی (6/154)، بیانگر گستردگی بیش از حد شهر و خالی ماندن بیشتر فضاها و غیرفعال سطوح شهری در محدوده شهری یزد است. بررسی مؤلفه های توسعه میان افزا در شهر یزد نشان می دهد چنانچه طی سال های آینده در این شهر هیچ گونه رشد و توسعه ای در محدوده های بیرونی و اطراف شهر صورت نگیرد و تمامی رشد و گسترش فیزیکی آینده شهر محدود به استفاده از زمین های خالی داخل شهر شود، در25 سال آینده شهر یزد نیاز به افزایش مساحت و وسعت نخواهد داشت و محدوده موجود شهر پاسخگوی نیازهای مسکونی و غیر مسکونی شهروندان خواهد بود.
مقاله پژوهشی
ازاده سرگزی؛ مهدیه پژوهان فر
چکیده
خانه مبدا و مقصد زندگی انسان است. انسان ها برای کار و فعالیت اجتماعی از آن خارج می شوند و پس از کار و کسب تجربه به خانه باز میگردند ولی امروزه خانه آدمی در بلوک های مسکونی در پشت چند پنجره یکنواخت و هم شکل با دیگران قرار دارد که نه فقط برای میهمان بلکه برای افراد خانواده نیز تشخیص آن از بیرون مشکل است. حس تعلق به مکان رابطهای عاطفی ...
بیشتر
خانه مبدا و مقصد زندگی انسان است. انسان ها برای کار و فعالیت اجتماعی از آن خارج می شوند و پس از کار و کسب تجربه به خانه باز میگردند ولی امروزه خانه آدمی در بلوک های مسکونی در پشت چند پنجره یکنواخت و هم شکل با دیگران قرار دارد که نه فقط برای میهمان بلکه برای افراد خانواده نیز تشخیص آن از بیرون مشکل است. حس تعلق به مکان رابطهای عاطفی و پرمعنا بین شخص و مکان است؛ پیوندی احساسی که مردم آن مکان را به عنوان قرارگاهی برای بازگشت بدان ارزشمند بدانند. در حقیقت احساس تعلق به مکان شاخصی است که از طریق آن میتوان میزان متمایز بودن آن مکان را برای مردم، نسبت به دیگر مکان ها سنجید. در این پژوهش به بررسی تأثیر عوامل کالبدی مجتمعهای مسکونی بر افزایش احساس تعلق فرد به مکان زندگیش می پردازیم و با استناد به روش توصیفی – تحلیلی، به هدف کاربردی، بر مبنای بررسی های میدانی و به روش پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفته است. جامعه آماری ساکنان مجتمع های مسکونی شاه بلوط و پردیسان گرگان است و با استفاده از فرمول کوکران 262 نفر از افراد بالای 15 سال به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت تحلیل نتایج از نرم افزار spss استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد "ابعاد و اندازه" و "روابط و چیدمان فضایی" بیشترین میزان تأثیر را بر روی احساس تعلق به مکان داشته اند.