بهزاد رسیده؛ نفیسه مرصوصی؛ مصطفی طالشی؛ سیدمهدی موسی کاظمی
چکیده
در سالهای اخیر با توجه به رشد نرخ جمعیت سالمند، مفهوم شهر دوستدار سالمند به یکی از پایهایترین مفاهیم در برنامهریزی شهری مبدل شده و ابزارها و راهکارهای متعددی برای سنجش و بهینه سازی ساختارهای شهری و اجتماعی در سالهای اخیر به ویژه توسط سازمان بهداشت جهانی منتشر شده است. این سازمان یک مجموعه شاخص هشتگانه ...
بیشتر
در سالهای اخیر با توجه به رشد نرخ جمعیت سالمند، مفهوم شهر دوستدار سالمند به یکی از پایهایترین مفاهیم در برنامهریزی شهری مبدل شده و ابزارها و راهکارهای متعددی برای سنجش و بهینه سازی ساختارهای شهری و اجتماعی در سالهای اخیر به ویژه توسط سازمان بهداشت جهانی منتشر شده است. این سازمان یک مجموعه شاخص هشتگانه برای سنجش وضعیت شهر دوستدار سالمند در کلانشهرها ارائه داده است. تحقیقات زیادی در شهرهای مختلف دنیا بر حسب این شاخصها انجام شده و در این پژوهش شاخص حملونقل از شاخصهای هشتگانه شهر دوستدار سالمند با ده مؤلفۀ اصلی در کلانشهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیل و با تکنیک پیماشی است. جامعه آماری در بعد اول سالمندان کلانشهر مشهد هستند که نمونه با روش تصادفی از دو منطقه یک (پربخوردار) و سه (کم برخوردار) شهری انتخاب شدهاند. دادههای تحقیق با استفاده از پرسشنامههای استاندارد سازمان بهداشت جهانی گردآوری و نتایج تحقیق نشان میدهد، مؤلفههای فراوانی وسایل حملونقل عمومی، کیفیت وسایل نقلیه عمومی، شرایط رانندگی، ایمنی و اطلاعرسانی در حملونقل عمومی تفاوت معناداری با معیار میانگین دارند. از سوی دیگر مؤلفههای مورد بررسی از حیث اهمیت برای شهروندان سالمند رتبهبندی شده است. در بعد دوم تحقیق وضعیت اعمال مؤلفههای شاخص حملونقل در شهر دوستدار سالمند در پروژههای شهری مورد بررسی قرار گرفته است. در این بعد تحقیق جامعه هدف مدیران شهری دخیل در برنامهریزی شهری در پنج سال گذشته انتخاب شد که با نمونهگیری تصادفی، دادهها از نمونه 40 نفری از مدیران با پرسشنامه محققساخته جمعآوری و تحلیل شد. نتایج این تحلیل حاکی از آن است که در پروژههای شهری اخیر توجهی به مؤلفههای دهگانه شاخص حملونقل شهر دوستدار سالمند نشده است.
مصطفی طالشی؛ حسین امجد یزدی؛ حسین رحیمی
چکیده
آرامستانها یکی از عناصر اثربخش در چیدمان ساختار فضایی سکونتگاه انسانی و بهویژه شهرهای ایرانی است. رویکرد توسعه فرهنگی- اجتماعی آرامستانها با افزایش میزان تعاملات اجتماعی و حضورپذیری شهروندی موجب سرزندگی شهری فضاهای شهری میشود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت کارکردی آن از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده ...
بیشتر
آرامستانها یکی از عناصر اثربخش در چیدمان ساختار فضایی سکونتگاه انسانی و بهویژه شهرهای ایرانی است. رویکرد توسعه فرهنگی- اجتماعی آرامستانها با افزایش میزان تعاملات اجتماعی و حضورپذیری شهروندی موجب سرزندگی شهری فضاهای شهری میشود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با توجه به ماهیت کارکردی آن از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. در پژوهش حاضر، شیوه جمعآوری اطلاعات اسنادی و نیز پیمایشی بوده و برای تجزیه و تحلیل دادههای کمی از نرمافزار ArcGIS و مدلهایی نظیر تحلیل خوشهای (Group Analysis) و درونیابی (IDW) استفاده شده است. به منظور شناخت و تدقیق نواحی فرهنگی آرامستانها در کلان شهر مشهد از شاخصهایی دسترسی همچون حرم مطهر امام رضا، جاذبهها ومناطق نمونه گردشگری، آثار تاریخی، مراکز اقامتی و سایر امکانات و خدمات شهروندی استفاد شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که مجموعههای حرم مطهر رضوی، گنبد خشتی، گنبد سبز و خواجهربیع به عنوان ناحیه فرهنگی یک، یاسر و ناصر به عنوان ناحیه فرهنگی دو، خواجه مراد و خواجه اباصلت به عنوان ناحیه فرهنگی سه و میامی به عنوان ناحیه فرهنگی چهار قابل شناسایی است. به منظور افزایش نقشآفرینی نواحی فرهنگی آرامستانها در سرزندگی شهری کلانشهر مشهد، الگوی بومی باغمزار برای ارتقای هویت ایرانی در آرامستانهای تاریخی و طرحریزی تأسیسات و تجهیزات گردشگری از طریق پیوند فضایی-عملکردی نواحی آرامستانهای تاریخی ناحیه شهری مشهد با حرم مطهر رضوی در توسعه اجتماعی-فرهنگی آرامستانهای شهری مؤثر است.
مصطفی طالشی؛ عبدالحمید نظری؛ محمدعلی معین فر
چکیده
یکی از اهداف بنیادین در برنامهریزی توسعه کالبدی، کاهش آسیبپذیری فضای کالبدی در برابر مخاطراتمحیطی است. از مهمترین بحرانهای خطرآفرین در فضای جغرافیایی کشور، وقوع زلزله و خسارات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن است. وقوع زلزله بم در سال 1382به اجرای «طرح بازسازی شهر بم وروستاهای پیرامون» در سال 1384منجر شد که تغییرات تأملبرانگیزی ...
بیشتر
یکی از اهداف بنیادین در برنامهریزی توسعه کالبدی، کاهش آسیبپذیری فضای کالبدی در برابر مخاطراتمحیطی است. از مهمترین بحرانهای خطرآفرین در فضای جغرافیایی کشور، وقوع زلزله و خسارات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن است. وقوع زلزله بم در سال 1382به اجرای «طرح بازسازی شهر بم وروستاهای پیرامون» در سال 1384منجر شد که تغییرات تأملبرانگیزی را در طرحریزی و بازسازی مسکن روستایی داشته است. این پژوهش قصد دارد با بررسی و ارزیابی کالبدی طرح مذکور، چگونگی تحول مسکن و کارکردهای بنیادی آن را در شناخت ساختاری-کارکردی مسکن روستایی مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد «اثباتگرایی» و از حیث روششناسی توصیفی_تحلیلی است. گردآوری اطلاعات و دادهها به شیوه اسنادی و میدانی و استفاده از پرسشنامه، مشاهده و مصاحبههای هدفمند صورت گرفت. این دادهها در محیط نرمافزارهای آماری و GIS ثبت، پردازش و تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش، روستاهای شامل طرح بازسازی شهرستان بم و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، 12روستای نمونه براساس میزان اثر نفوذ زلزله و تشکیل ماتریس سهبعدی (تعداد خانوار روستا، فاصله روستا از گسل و کانون زلزله و میزان آسیبدیدگی روستا) انتخاب و در مرحله بعد، انتخاب نمونهها براساس جدول مرگان تعیین و در نهایت با توزیع پرسشنامههای محققساخته به نسبت وزنی جمعیت هرروستا، تعداد 354 پرسشنامه توسط سرپرستان خانوار تکمیل شد. سنجش روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهرهگیری ازخبرگان حوزه برنامهریزی ﺭﻭﺳـﺘﺎﻳﻲ و آزمون ﻛﺮﻭﻧﺒﺎﺥ (ﻣﻘﺪﺍﺭ 94/٠) ﺑﻪﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تغییرات اساسی در الگوی مسکن روستایی، در روستاهای آسیبدیده بم در مقاومسازی و نوع و محل تأمین مصالح، نقشه، تعداد اتاق، سطح زیربنا نسبت به قبل و بعد از زلزله به وقوع پیوسته است. از نتایج اثربخشی طرح بازسازی بر تحولات کارکردی مساکن روستایی، تغییرات کارکردی نمایان و فقدان و یا عدم تناسب بعضی کارکردها در مساکن نو ساخت مشهود است. بهگونهای که، مساکن با کارکرد زیستی- معیشتی قبل از زلزله، به مساکن با کارکرد صرفاً زیستی پس از بازسازی تبدیل شده و نقش ﻣﺸﺎرﮐﺖ روﺳـﺘﺎیی در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی این تحولات بسیار ناچیز بوده که ناشی از تمرکزگرایی طرح بوده است. در بازنگری به شیوه طراحی و بازسازی مسکن روستایی در نواحی روستایی در معرضخطر زلزله ، بایستی با نهادسازی مشارکت روستایی و بهرهگیری از دانش بومی مسکن روستایی با کارکردهای اقتصادی_اجتماعی و به ویژه خاستگاههای فرهنگ خاص، طرحریزی و مداخله در بافت کالبد روستایی و دستیابی به الگوی مسکن روستایی بادوام و پایدار فراهم شود.
شاه بختی رستمی؛ مصطفی طالشی؛ قدیر فیروزنیا
چکیده
امروزه دانشگاه پیامنور بیش از 500 مرکز و واحد آموزشی دارد. اقتضای مدیریت منطقی این دانشگاه ایجاب میکند که در سطوح مختلف آن از فناوریهای نوین مدیریتی استفاده شود. تعداد نسبتاً زیاد مراکز، دانشجویان و استفاده کنندگان از خدمات آموزشی دانشگاه پیامنور، حجم بسیار وسیعی از دادهها و اطلاعات گوناگون را پدید آورده که به نظر میرسد ...
بیشتر
امروزه دانشگاه پیامنور بیش از 500 مرکز و واحد آموزشی دارد. اقتضای مدیریت منطقی این دانشگاه ایجاب میکند که در سطوح مختلف آن از فناوریهای نوین مدیریتی استفاده شود. تعداد نسبتاً زیاد مراکز، دانشجویان و استفاده کنندگان از خدمات آموزشی دانشگاه پیامنور، حجم بسیار وسیعی از دادهها و اطلاعات گوناگون را پدید آورده که به نظر میرسد اداره و سازماندهی این حجم از دادهها در توان فرد یا افرادی خاص، اگرچه مدیرانی بسیار قوی هم باشند، نیست. در اغلب موارد مدیران و مسئولان، آمار و اطلاعاتی آماده و دقیق از وضعیتهای مختلف مراکز تحت مدیریت خود ندارند. این مسئله میتواند به عدم شناخت کافی و تصمیمگیریهای بعضاً نادرست در اداره دانشگاه بیانجامد. از سوی دیگر، گاه حجم اطلاعات و دادهها به حدی فراوان است که بسیاری از دست اندرکاران احساس گمشدگی در میان انبوهی از اطلاعات به ظاهر نامرتبط با یکدیگر میکنند. ایجاد بانکی اطلاعاتی جامع شامل تمامی دادهها، آمار، ارقام و اطلاعات گوناگون مربوط به مراکز و واحدها میتواند به مدیریت و سازماندهی آنها کمک نماید. پژوهش حاضر برمبنای دادههای سیستم جامع گلستان دانشگاه پیامنور طی سالهای 1393 تا 1396 انجام گرفته است. در این پژوهش پیش از آزمون هر گونه فرضیه یا بررسی روابط بین متغیرها، تأکید بر ایجاد پایگاه دادهای جامع برای دانشگاه پیامنور است که در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی قابل استفاده باشد. براساس این پایگاه داده و با توجه به نیازهای متفاوت پژوهشی یا اداری-اجرایی میتوان تجزیه و تحلیلهای متنوعی از دادههای این پایگاه بهعمل آورد. نتیجه این پژوهش به شکل بانک اطلاعاتی جامعی در محیط سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در آمده که به مثابه ابزاری قدرتمند میتواند راهکارهایی مناسب و مفید در اختیار مدیران قرار دهد تا با تکیه بر آن بتوانند تصمیمات درست و موثر اتخاذ کنند. بنابراین، بکارگیری نتایج این پژوهش میتواند منجر به مدیریت هرچه بهتر در سطح سازمان مرکزی، استانها و مراکز و واحدهای پیامنور شود.
مصطفی طالشی؛ شاه بختی رستمی؛ اسماعیل علی اکبری؛ حمیدرضا وجدانی
چکیده
بروز تغییر و تحول پوشش و کاربری اراضی بویژه در فضای سرزمینی و منطقه ای درپی بهره برداری بی رویه و دخالت افسارگسیخته فعالیت های انساتی است .چگونگی نوع و میزان مداخلات انسانی از طریق تحلیل رویکردهای نظری متفاوت موثر بر نظام های بهره برداری همچون رویکرد اکولوژی سیاسی قابل ردیابی است .در دو دهه اخیر روند تحول نظام کاربری اراضی در نواحی ...
بیشتر
بروز تغییر و تحول پوشش و کاربری اراضی بویژه در فضای سرزمینی و منطقه ای درپی بهره برداری بی رویه و دخالت افسارگسیخته فعالیت های انساتی است .چگونگی نوع و میزان مداخلات انسانی از طریق تحلیل رویکردهای نظری متفاوت موثر بر نظام های بهره برداری همچون رویکرد اکولوژی سیاسی قابل ردیابی است .در دو دهه اخیر روند تحول نظام کاربری اراضی در نواحی روستایی کشور و ناحیه پژوهش همدان از آهنگ سریعی برخوردار بوده است. یکی از جلوه های بارز این تحول در نظام کاربری اراضی،گسترش ساخت و سازهای کالبدی در اراضی زراعی،باغی و مرتعی پیرامون سکونتگاههای روستایی در عرصه های منابع طبیعی بصورت گونه های همچون ویلا سازی خانه های دوم،گسترش و توسعه خانه های روستایی و دخل و تصرف در اراضی مرتعی است.در این پژوهش، پایش و تحول نظام کاربری اراضی در دو مقطع زمانی 1998 میلادی(1377 خورشیدی) تا2017 میلادی(1396 خورشیدی) در کاربریهای همچون کشاورزی، مرتع، ساخت و سازهای کالبدی،بایرو منابع آبی با بهره گیری از تصاویرماهواره ای لندست در پهنه های روستایی پیرامون شهر همدان انجام شده است.روش شناسی به شیوه توصیفی_ تحلیلی با رویکرد کاربردی و بهره گیری از الگوی تحقیق کمی و کیفی است. در بخش پژوهش کمی با استفاده از الگوهای پایش کاربری اراضی و سایر روشهای تحلیل کمی در سامانه های اطلاعات مکانی و روشA''WOT برای تحلیل محتوی کمی و در بخش کیفی با ارزیابی مشارکتی و تشکیل کارگروه های محلی با مشارکت بهره برداران و کارشناسان محلی عوامل تبینی تحول در نظام کاربری اراضی مورد تحلیل قرار گرفته است. در بازشناسی به نتایج تحقیق، اثر عوامل شیب، بارش، حاصلخیزی خاک و تحولات جمعیت روستایی در تغییرو تحول کاربری اراضی از نفش آفرینی کمتری برخوردار است. در حالیکه نتایج این تحقیق نشان میدهد که برخلاف ادعای معمول، فقرا کمتر از ثروتمندان در تصرف زمین و تغییر کاربری اراضی نقش داشتهاند. میزان فاصله از شهر همدان و بزرگراههای منتهی به آن در تغییرات پوشش اراضی تأثیر داشتهاست؛ همچنین نتایج حاکی از آن است که عوامل انسانی، بهویژه عوامل سیاسی، روابط قدرت و ثروت مهمترین عوامل در بروز تحول و تغییرات کاربری و پوشش اراضی موثربوده است.
مصطفی طالشی؛ اسدالله حیدری
دوره 4، شماره 4 ، اسفند 1396، ، صفحه 101-114
چکیده
یکی از چالش های اساسی نظام برنامه ریزی فضای سرزمینی و بویژه فضاهای محلی_منطقه ای در ایران، ازهم گسیختگی عملکردی سکونتگاههای شهری و روستایی و درپی آن نابسامانی ساختاری _کارکردی نظام سکونتگاهی است.یکی از رویکردهای کارآمد در تعدیل ازهم گسیختگی و تعادل بخشی به منظور الگوی متوازن و پایدار، الگوی شبکه منطقه ای است. در این ارتباط برخی از ...
بیشتر
یکی از چالش های اساسی نظام برنامه ریزی فضای سرزمینی و بویژه فضاهای محلی_منطقه ای در ایران، ازهم گسیختگی عملکردی سکونتگاههای شهری و روستایی و درپی آن نابسامانی ساختاری _کارکردی نظام سکونتگاهی است.یکی از رویکردهای کارآمد در تعدیل ازهم گسیختگی و تعادل بخشی به منظور الگوی متوازن و پایدار، الگوی شبکه منطقه ای است. در این ارتباط برخی از نظام های سکونتگاهی در مراحل آغازین شکل گیری و برخی دچار آسیب های ناشی از تحولات در گذار از نظام شبکه نامتوازن به شبکه متوازن می باشند. نظام سکونتگاهی ناحیه هشترود - چاراویماق در مرحله آغازین شکل گیری نظام شبکه منطقه ای دچار موانع ساختاری _ کارکردی است. در این پژوهش با بهره گیری از روش های تحقیق استقرایی و بکارگیری الگوهای تحقیق کمی و در پاره ای از موارد کیفی عوامل و نیروهای اثرگذار در شکل گیری شبکه منطقه ای مورد آزمون قرار گرفته است. درتحلیل کمی ازروش تحلیل شبکه Nodexl، سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و مدل های AHP و خوشه بندی در روش کیفی نیز با انجام مصاحبه های منظم با بهره برداران و ذینفعان چگونگی جریان های کالا، اطلاعات و سرمایه مورد بازشناسی قرارگرفته و یافته های تحقیق نشان داد جریان های فضایی اثرگذار برای شکل گیری شبکه منطقه ای درنخستین فعالیت های اقتصادی در بستر نظام کالبدی سکونتگاههای روستایی، اغلب ناقص و یا از الکوی یکسویه تبعیت می نماید. بمنظور تعدیل محدودیتهای ساختاری و تقویت نظام کارکردی در سکونتگاههای روستایی در ناحیه هشترود – چاراویماق بایستی با بهره گیری از سیاست های حمایتی و سرمایه گذاری نهادهای دولتی مرتبط در کنار مشارکت هم افزا، بنیان های تولیدی توسط بهره برداران روستایی، پایه ریزی شود که درپی آن شبکه منطقه ای در تعامل با سایر شبکه های فرامنطقه ای و ملی قابل دستبابی است.
اسماعیل علی اکبری؛ مصطفی طالشی؛ عذرا عمادالدین
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 55-70
چکیده
چنانچه هر ناحیه را یک نظام فضایی و شهرها و سکونتگاههای آن را اجزای آن نظام تصور کنیم، میان این اجزا،روابط و پیوندهای متعدد و متقابل برقرار است که در شکل دادن به نظام ساختاری عملکردی ناحیه، نقش اصلی بر عهده دارد. فهم این پیوستگی و در هم تنیدگی روزافزون نظام فضایی،لازمه هرگونه تفکر و اقدام برای توسعه موزون و هماهنگ شهر و پیرامون است. ...
بیشتر
چنانچه هر ناحیه را یک نظام فضایی و شهرها و سکونتگاههای آن را اجزای آن نظام تصور کنیم، میان این اجزا،روابط و پیوندهای متعدد و متقابل برقرار است که در شکل دادن به نظام ساختاری عملکردی ناحیه، نقش اصلی بر عهده دارد. فهم این پیوستگی و در هم تنیدگی روزافزون نظام فضایی،لازمه هرگونه تفکر و اقدام برای توسعه موزون و هماهنگ شهر و پیرامون است. این مقاله کوشیده است با روش شناختی-تبیینی و با تعمیق اسنادی از دیدگاهها،مباحث و نظریه های برنامه ریزی توسعه فضایی، الگویی برای توسعه یکپارچه شهر و پیرامون بر مبنای قابلیت های گردشگری مناطق پیراشهری ارائه دهد. چارچوب این الگو بر مبنای التزام به پشتوانه های نظری رویکرد توسعه یکپارچه، بر توازن و یکپارچگی در توسعه شهر و پیرامون استوار است. شالوده چنین الگویی به پایش تغییرات اجتماعی،اقتصادی و کالبدی شهر و سکونتگاههای پیرامون شهر،شناخت علل گرایش و کشش شهر در مناطق پیرامون و ظرفیت های گردشگری محرک کشش شهر در مناطق پیراشهری تاکید دارد که در چارچوب سازمان فضایی یکپارچه و انعطاف پذیر، به منظور حفظ هویت کالبدی و عملکردی پیرامون و ترکیب فیزیکی منسجم شهر تبلور یابد.
مصطفی طالشی؛ اسداله قبادی
دوره 1، شماره 3 ، شهریور 1392، ، صفحه 125-138
چکیده
یکی از معیارهای توسعة رفاه اجتماعی، افزایش سطح ایمنی جامعه و دسترسی مناسب و مطلوب شهروندان به زیر ساختهای ایمنی در زمان بروز مخاطرات و بحرانهای شهری است. مکانیابی مطلوب مراکز خدمات امداد در کنار سایر کاربریهای اساسی، یکی از عوامل مهم در پایداری عملکرد مراکز خدماترسان در مواقع بروز مخاطرات شهری و افزایش ضریب ایمنی شهری ...
بیشتر
یکی از معیارهای توسعة رفاه اجتماعی، افزایش سطح ایمنی جامعه و دسترسی مناسب و مطلوب شهروندان به زیر ساختهای ایمنی در زمان بروز مخاطرات و بحرانهای شهری است. مکانیابی مطلوب مراکز خدمات امداد در کنار سایر کاربریهای اساسی، یکی از عوامل مهم در پایداری عملکرد مراکز خدماترسان در مواقع بروز مخاطرات شهری و افزایش ضریب ایمنی شهری به شمار میرود.
گسترش همهجانبه و پرشتاب شهر کرج، بهعنوان یک کلان شهر در دهههای اخیر، و عدم فرصت کافی در ساماندهی بافتهای شهری و فراهمسازی زیرساختهای مناسب شهری سبب شده که پیامدهای نامطلوب و اثرگذار در افزایش توسعة فضای شهری و منطقهای و ناکارآمدی رفاه شهروندان را در پی داشته باشد.
در پژوهش حاضر، با توجه به تنوع ملاکهای مکانیابی برای هر یک از مراکز امدادرسانی و نقشهای مختلف هر یک از آنها در هنگام وقوع حادثه، ایستگاههای آتشنشانی بهعنوان یکی از مهمترین مراکز در تأمین ایمنی شهرها انتخاب شده است. در پی آن، الگوی مکانیابی مراکز آتشنشانی بر اساس چهار معیار تأثیرگذار اصلی ـ به ترتیب اهمیّت جمعیت، شبکة معابر، شعاع عملکرد و کاربری اراضی شهری ـ سنجش میشود. از سوی دیگر، چهارده زیر معیار و شش گزینه طرحریزی و با استفاده از منطق فازی در چهار چوب تحلیل سلسله مراتبی و بهرهگیری از ابزارهای تحلیل مکانی جهت دستیابی به الگوی توزیع و پراکنش بهینة این کاربری در سطح منطقة چهار کرج طرحریزی میشود. در ادامه، با وزندهی و امتیازبندی معیارها زیرمعیارها و گزینهها، بهترین مکانها و اولویتهای بعدی برای احداث مراکز آتشنشانی مشخص شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مدیران شهری، بههنگام مواجهه با تغییرات و توسعة آتی فضای شهری و تغییر ترتیب اهمیّت معیارها و زیرمعیارها قابلیّت انتخاب گزینه مناسب و اولویتهای بعدی را خواهند داشت.