مقاله پژوهشی
وحید ریاحی؛ حسن مؤمنی
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، صفحه 11-24
چکیده
در دهههای اخیر میزان مطلوبیت کاربری اراضی با توجه به تحولات کارکردی و عملکردی روستاها اعتبار ویژهای نزد برنامهریزان روستایی یافته است. مطلوبیت کاربری اراضی عموماً به معنای تخصیص زمین یا اراضی روستایی به فعالیت متناسب با ساختار محیط روستایی است و درجه مطلوبیت چنین تخصیصی در توسعه و پایداری سکونتگاههای روستایی اهمیت خاصی ...
بیشتر
در دهههای اخیر میزان مطلوبیت کاربری اراضی با توجه به تحولات کارکردی و عملکردی روستاها اعتبار ویژهای نزد برنامهریزان روستایی یافته است. مطلوبیت کاربری اراضی عموماً به معنای تخصیص زمین یا اراضی روستایی به فعالیت متناسب با ساختار محیط روستایی است و درجه مطلوبیت چنین تخصیصی در توسعه و پایداری سکونتگاههای روستایی اهمیت خاصی دارد. شناسایی انواع کاربریهای زمین نیازمند ارزیابی دقیق ظرفیتهای مکانی آن ناحیه است. از اینرو، تحقیق حاضر در پی بررسی مطلوبیت کاربری اراضی در بخش جاجرود شهرستان پردیس در شرق تهران است که به عنوان یکی از نواحی روستایی با جمعیت پذیری بالا شناخته میشود. هدف تحقیق کاربردی بوده و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق را 4 روستای نمونه از ناحیه مورد مطالعه تشکیل داده است. حجم نمونه بنا بر روش گلوله برفی و تصادفی ساده انتخاب شد و، علاوه بر آن، انجام دادن مصاحبه در بررسیهای میدانی نقش اساسی ایفا میکند. سرانجام، نمونه پرسشنامه در ناحیه مورد بررسی تکمیل شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش سلسله مراتبی AHPصورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که نخست تقاضای تغییر کاربری اراضی به مسکونی و کارگاهی به ویژه در روستای سعیدآباد در حد بسیار بالایی است. سپس روستاهای مورد بررسی با دگرگونی کارکردی یا عملکردی مواجه و به روستاهای کارگاهی و یا خانههای دوم مبدل شدهاند. به طورکلی با توجه به تحلیل صورت گرفته درمیان روستاهای مورد مطالعه، روستاهای خسروآباد و سعیدآباد از نرخ مطلوبیت بالاتر کاربری اراضی، نسبت به روستاهای کمرد و ترقیان برخوردارند.
مقاله پژوهشی
مجتبی رفیعیان؛ فرشاد نوریان؛ هادی رضایی راد
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، صفحه 25-36
چکیده
انرژی حرارتی سطوح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس است. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیشبینی تغییرات محیطی و، سرانجام، سیاستگذاری شهری لازم است. از سوی دیگر، هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات ...
بیشتر
انرژی حرارتی سطوح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس است. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیشبینی تغییرات محیطی و، سرانجام، سیاستگذاری شهری لازم است. از سوی دیگر، هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری است. بنابراین، تحلیل روند تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران، بین سالهای 1395-1382 شمسی مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهوارهای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهوارۀ Landsat8 برای مرداد ماه سال 1395 و ماهوارۀ Aster برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرمافزار Envi و، از طریق الگوریتمهای مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجیهای فضایی نشان میدهد در طی تقریباً یک دهه اخیر کمینه انرژی حرارتی سطوح c̊ 3.67 و میانگین انرژی حرارتی سطوح به میزان c̊ 0.47 با کاهش همراه بوده و این در صورتی است که میانگین مقدار شاخص پوشش گیاهی نرمال شده هم از 0.06- به 0.10 افزایش یافته است. همچنین برآورد همبستگی فضایی شاخص NDVI با LST در یک دهۀ اخیر در مناطق 22گانه شهر تهران هم حاکی از کاهش 0.02 است. این کاهش همبستگی نشان از افزایش نقش فعالیتهای انسانی بر میزان دما و انرژی حرارتی سطوح شهری دارد. بنابراین، با توجه به نتایج بهدست آمده جهت کاهش مصرف انرژی شهری که در راستای به تعادل رساندن انرژی سطوح شهری است، نقش الگوهای مختلف توسعۀ کالبدی شهر بیش از پیش نمایان میگردد.
مقاله پژوهشی
علی اکبر عنابستانی؛ مهدی جوانشیری
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، صفحه 37-62
چکیده
یکی از شاخصهای مؤثر در شکلگیری احساس امنیت، شکل و فرم محیط کالبدی سکونتگاه است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر پراکنده روی بر احساس امنیت کالبدی سکونتگاههای روستایی در شهرستان بینالود، براساس رویکرد CPTED است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق ساکنان 8 روستای شهرستان بینالود ...
بیشتر
یکی از شاخصهای مؤثر در شکلگیری احساس امنیت، شکل و فرم محیط کالبدی سکونتگاه است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر پراکنده روی بر احساس امنیت کالبدی سکونتگاههای روستایی در شهرستان بینالود، براساس رویکرد CPTED است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق ساکنان 8 روستای شهرستان بینالود با جمعیتی بالغ بر 5766 خانوار روستایی، است که حجم نمونهای برابر 190 خانوار با روش نمونهگیری تصادفی- طبقهای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص کیفیت معابر با میانگین 3.05 در ایجاد احساس امنیت روستاییان کمترین تأثیر را داشته است. در مقابل شاخصهای پوشش گیاهی (با میانگین 3.35)، دانهبندی و تراکم (با میانگین 3.26) و نظارت طبیعی یا غیررسمی (با میانگین 3.24)، در ارتقاء احساس امنیت ساکنان تأثیر بیشتری داشتهاند. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون، مشخص شد که بین متغیر پراکنده روی و متغیر احساس امنیت کالبدی رابطه معنیدار و غیرمستقیم با ضریب 2/0- وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان میدهد که شاخص کالبدی - فضایی با ضریب تأثیر 0.354- بیشترین میزان اثر مستقیم بر احساس امنیت کالبدی دارد. در ادامه با محاسبه ضرایب غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته اصلی در مراحل چهارگانه تحلیل مسیر و محاسبه کل اثرات مستقیم و غیرمستقیم پرداخته شد که درنتیجه آن شاخص کالبدی - فضایی با ضریب تأثیر 0.354- و در مرتبه بعد شاخص اجتماعی با ضریب تأثیر 0.142- و شاخص زیستمحیطی با ضریب تأثیر 0.129- بیشترین تأثیر را بر شکلگیری احساس امنیت کالبدی دارند.
مقاله پژوهشی
وحید زمانی؛ محمود محمدی؛ محمود قلعه نویی
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، صفحه 63-80
چکیده
شناخت ویژگیهای ساختاری شبکه گذربندی شهر نقشی حیاتی در درک رویدادهای پویا و در حال تحول شهر دارد. یکی از تأثیرگذارترین این ویژگیها همان مرکزیت1 شبکه گذربندی است که با توجه به مطالعات پیشین تأثیری قابل توجه بر رخدادهایی همچون چگونگی پراکنش فعالیتها، به ویژه فعالیتهای تجاری و خدماتی، دارد که خود بر چگونگی توزیع ترافیک سواره ...
بیشتر
شناخت ویژگیهای ساختاری شبکه گذربندی شهر نقشی حیاتی در درک رویدادهای پویا و در حال تحول شهر دارد. یکی از تأثیرگذارترین این ویژگیها همان مرکزیت1 شبکه گذربندی است که با توجه به مطالعات پیشین تأثیری قابل توجه بر رخدادهایی همچون چگونگی پراکنش فعالیتها، به ویژه فعالیتهای تجاری و خدماتی، دارد که خود بر چگونگی توزیع ترافیک سواره و پیاده در شهر تأثیرگذار است. از اینرو، مطالعه مرکزیت شبکه گذربندی کمک شایانی به برنامهریزی کاربریها و ترافیک شهر مینماید. این مقاله با هدف تبیین ارتباط بین مرکزیت شبکه گذربندی و مکانگزینی فعالیتهای تجاری و خدماتی، ضمن مرور مفاهیم کلیدی مرتبط با مرکزیت شبکه گذربندی، به طور ویژه به مفهوم مرکزیت متریک در شبکه گذربندی شهر پرداخته، به مدلسازی مرکزیت شبکه گذربندی شهر قم با استفاده از روش ارزیابی چندگانه مرکزیت2 (MCA) با در نظر گرفتن شاخصهای مرکزیت شبکه میانراهی، نزدیکی کلی و نزدیکی محلی میپردازد. در نهایت مدل مرکزیت شبکه گذربندی شهر قم با نقشه مکانگزینی فعالیتهای تجاری و خدماتی این شهر توسط روش برآورد تراکم هستهای3 (KDE) تبدیل به یک واحد شده، میزان همبستگی فضایی4 بین آنها ارزیابی میگردد. همبستگی بین لایههای متغیر یاد شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و نیز شاخص همبستگی فضایی (SCI)، تعریف شده توسط نگارندگان، اندازهگیری میگردد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که همبستگی مستقیم و بالایی بین شاخصهای مرکزیت شبکه گذربندی یادشده و مکانگزینی فعالیتهای تجاری و خدماتی در شهر قم برقرار است. بیشترین ضریب همبستگی مربوط به شاخص مرکزیت نزدیکی محلی5 و پس از آن شاخص مرکزیت میانراهی6 است و شاخص مرکزیت نزدیکی کلی7 در جایگاه سوم قرار دارد. بنابراین، مرکزیت شبکه گذربندی نقش مهمی در پراکنش فعالیتها در شهر قم داشته، فعالیتهای تجاری و خدماتی مکانهایی را برمیگزینند که موقعیت بهتری از نظر مرکزیت شبکه داشته باشند.
مقاله پژوهشی
بهروز محمدی یگانه؛ مهدی چراغی؛ لیلا اسلامی
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، صفحه 81-98
چکیده
توجه به مسئله احساس امنیت به عنوان یکی از عوامل مهم در پویایی و سلامت محیط زندگی، در فرآیند برنامهریزی، طراحی و مدیریت سکونتگاهها ضروری است. در طی چند دهۀ اخیر، اجرای برنامهها و اقدامات متنوع، زمینۀ دگرگونیهایی را در محیطهای روستایی فراهم کرده است. ازجمله این برنامهها، اعطای اعتبارات مقاومسازی مسکن در نواحی روستایی ...
بیشتر
توجه به مسئله احساس امنیت به عنوان یکی از عوامل مهم در پویایی و سلامت محیط زندگی، در فرآیند برنامهریزی، طراحی و مدیریت سکونتگاهها ضروری است. در طی چند دهۀ اخیر، اجرای برنامهها و اقدامات متنوع، زمینۀ دگرگونیهایی را در محیطهای روستایی فراهم کرده است. ازجمله این برنامهها، اعطای اعتبارات مقاومسازی مسکن در نواحی روستایی کشور بوده است. تحقیق حاضر به بررسی اثرات اعتبارات مقاومسازی مسکن بر احساس امنیت خانوارهای روستایی میپردازد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و ماهیت توصیفی- تحلیلی میباشد. روش گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) است. جامعه آماری تحقیق، 811 خانوار دریافتکننده اعتبارات مقاومسازی مسکن، در دوره زمانی 1395-1384 شمسی، در دهستان معجزات شهرستان زنجان میباشد که طبق فرمول کوکران با توزیع پرسشنامه در میان 231 خانوار به دست آمد. جهت تجزیهوتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (آزمون t جفت شده و آزمون ویلکاکسون) استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که رابطه معناداری میان احساس امنیت خانوارهای روستایی و ابعاد آن در قبل و بعد از دریافت اعتبارات مقاومسازی مسکن وجود دارد و احساس امنیت در زمان پس از دریافت اعتبارات (با میزان آماره t: 42.365-) افزایش یافته و بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت مالی (با میزان آماره t: 44.282-) داشته است. همچنین یافتهها نشان میدهد که وضعیت شاخصهای ابعاد احساس امنیت (به جز شاخصهای عدم نگرانی از گسترش ایدز و معتادان و افزایش توجه به ناراحتی دیگران) بعد از ارائه این اعتبارات بهبود یافته است.
مقاله پژوهشی
فضیله خانی؛ سمیه سادات موسوی
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، صفحه 99-116
چکیده
نظریه جغرافیایی پخش به تبیین و تشریح کیفیت و چگونگی گسترش یک پدیده یا نوآوری در طول زمان و در گستره یک فضای جغرافیایی میپردازد تا از این طریق، دلایل وچگونگی پخش و گسترش یک رویداد یا پدیده را از منطقهای به مناطق دیگر کشف و نقش آن را در توسعه کالبدی روستاها بیازماید. از طرفی واژه کارآفرینی مفاهیمی همچون نوآوری، مخاطرهپذیری، ایجاد ...
بیشتر
نظریه جغرافیایی پخش به تبیین و تشریح کیفیت و چگونگی گسترش یک پدیده یا نوآوری در طول زمان و در گستره یک فضای جغرافیایی میپردازد تا از این طریق، دلایل وچگونگی پخش و گسترش یک رویداد یا پدیده را از منطقهای به مناطق دیگر کشف و نقش آن را در توسعه کالبدی روستاها بیازماید. از طرفی واژه کارآفرینی مفاهیمی همچون نوآوری، مخاطرهپذیری، ایجاد یا تجدید ساختار یک واحد اقتصادی و اجتماعی، رضایت شخصی و استقلالطلبی را به ذهن متبادر میسازد و از آن جهت که یک نوآوری تلقی میشود قادر است ارتباط متقابل و عمیقی با نظریه پخش برقرار کند. این مقاله در نظر دارد نظریه پخش جغرافیایی را در ارتباط با کارآفرینی در دهستان سولقان مورد آزمون قرار دهد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی میباشد. جامعه آماری پژوهش را پذیرندگان کارآفرینی (پرورش نهال و گیاه) در دهستان سولقان، تشکیل میدهند که 82 خانوار به صورت تمام شماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری دادهها، از روش کتابخانهای و میدانی استفاده شده و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه، مشاهده و پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت بوده است. یافتههای حاصل از این تحقیق بیانگر آن است که روند پخش موجود کارآفرینی در دهستان سولقان با مرحله دوم نیم رخ موج انتشار و همچنین مرحله میانی منحنی S در مسیر زمان منطبق میباشد. همچنین نتایج نشان داد که سادگی و جذابیت نوآوری، سودبخشی و اقتصادی بودن آن، و میزان سازشپذیری کارآفرینی مورد نظر با تجربه، مهارت و نیاز پذیرندگان، در پذیرش کارآفرینی، به عنوان یک نوآوری و پخش آن بسیار مؤثر بوده و اثرات چشمگیری بر بهبود کالبدی مساکن، معابر و فضاهای عمومی روستاها داشته است.
مقاله پژوهشی
سید رامین غفاری؛ آسیه میری
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، صفحه 117-128
چکیده
سکونتگاههای روستایی همچون دیگر نظامهای زیستی با توجه به موقعیت فضایی و نحوه و محل استقرار خود، به صور مختلف در معرض پویایی و دگرگونی مداوم قرار دارند و متأثر از موقعیت و جایگاه مکانی- فضایی خود در گذر زمان همواره دستخوش تحولات شدهاند، اما پرسش اینجاست که آیا این دگرگونی متناسب با مقتضیات جامعه روستایی بوده است؟ در این پژوهش ...
بیشتر
سکونتگاههای روستایی همچون دیگر نظامهای زیستی با توجه به موقعیت فضایی و نحوه و محل استقرار خود، به صور مختلف در معرض پویایی و دگرگونی مداوم قرار دارند و متأثر از موقعیت و جایگاه مکانی- فضایی خود در گذر زمان همواره دستخوش تحولات شدهاند، اما پرسش اینجاست که آیا این دگرگونی متناسب با مقتضیات جامعه روستایی بوده است؟ در این پژوهش تنها تغییر الگو و تحول عملکردی خانههای روستایی مورد بررسی قرار نمیگیرد، بلکه هدف، تحلیل نقش عوامل مکانی- فضایی بر گونهشناسی مسکن روستایی و نیز چگونگی و دامنة این تغییر و تحولات ساختاری در همسویی با مناسبات امروز است به گونهای که نقش و اهمیت آن در روند زندگی و فعالیت روستایی دچار خدشه نشود. از آنجا که این تحقیق با رویکرد به آینده، به منظور پیدایش اندیشهای تازه انجام میشود، در زمره تحقیقات توسعه محور و کاربردی قرار میگیرد. در این پژوهش با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، دادههای آماری و اطلاعات لازم جمعآوری شده است. در روش میدانی نیز 10 روستای دهستان کیار غربی از توابع استان چهارمحال و بختیاری مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از تکمیل پرسشنامه اطلاعات به دستآمده با استفاده از نرمافزارspss، دادهپردازی شدهاند. یافتهها نیز حاکی از آن است که از میان پارامترهای مکانی- فضایی، مؤلفههای اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی بیش از مؤلفههای طبیعی- اکولوژیکی بر گونه مسکن روستایی در منطقه مورد مطالعه تأثیر داشتهاند. همچنین، تغییر تأثیرگذاری فرآیندهای فضایی بر موقعیتهای مکانی متفاوت مورد تأیید است. نتایج حاصل نشان میدهد با توجه به تحولات کارکردی عمیق در خانههای روستایی منطقه مورد مطالعه، انطباق با محیط طبیعی از بین رفته و مساکنی با طرح و نقشههای شهری بروز یافته است. بنابراین، باید با ارائه الگویی مکانی- فضایی که مطابق با محیط و فرهنگ مردم این منطقه است برای مقابله با ناهمگونیها و ناهنجاریهایی که بافت و الگوی روستا را بر هم میزند اقدام کرد.
مقاله پژوهشی
میترا غفوریان؛ مینا پی سخن؛ الهام حصاری
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، صفحه 129-144
چکیده
محرمیت و حریم خصوصی یکی از معیارهای مورد توجه طراحی و ساخت شهرهای اسلامی بوده است. از آنجا که الگوی خانههای معاصر تهران تا حدودی گواه بر بیتوجهی به اصل محرمیت در معماری و فرهنگ ایران است، ارائه الگویی برای حفظ محرمیت در خانههای امروزی براساس گونهشناسی مسکن، یکی از ضروریات مهم به نظر میرسد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ...
بیشتر
محرمیت و حریم خصوصی یکی از معیارهای مورد توجه طراحی و ساخت شهرهای اسلامی بوده است. از آنجا که الگوی خانههای معاصر تهران تا حدودی گواه بر بیتوجهی به اصل محرمیت در معماری و فرهنگ ایران است، ارائه الگویی برای حفظ محرمیت در خانههای امروزی براساس گونهشناسی مسکن، یکی از ضروریات مهم به نظر میرسد. هدف از پژوهش حاضر بررسی موضوع محرمیت در خانههای بافت تاریخی تهران از طریق گونهشناسی است، که می تواند سبب بازیابی آن برای ساکنان این محدودههای مسکونی شود. برای این منظور، خانههای تاریخی و معاصر دو محله سنگلج و امامزاده یحیی، واقع در منطقه 12 تهران، با بررسی نقشهها و بازدیدهای میدانی انتخاب شدند. سپس گونهشناسی فضاهای ورود بر اساس سلسله مراتب ورود به خانه مورد مطالعه و بدین وسیله سیر تحول این فضاها در خانههای این دو محله مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در خانههای تاریخی تهران، سلسله مراتبی در ورود به خانه متناسب با نیازهای ساکنان وجود داشته که کمتر در اولویت توجه طراحان امروزی قرار گرفته است. از این رو، با ایجاد سلسله مراتب در فضای ورود، علاوه بر ایجاد محرمیت، میتوان به تعریف درستی از فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی در خانه دست یافت و از اختلال در کاربری و هویت دیگر فضاها جلوگیری به عمل آورد. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که بازشناسی فضاهای ورود می تواند منجر به ارائه الگویی برای دستیابی به محرمیت شود، که اصلی جدا نشدنی از هویت در معماری و فرهنگ ایرانی است.