حسین قمری؛ نفیسه مرصوصی؛ اسماعیل علیاکبری
چکیده
با وجود اهمیت گردشگری مشارکتی در صحنه بینالمللی و تلاش جهانی برای جذب درآمد از طریق گردشگر در مناطق مختلف ایران از جمله منطقه کاشان، بنا به دلایل مختلف، گردشگری رونق زیادی ندارد. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه راهبردی کالبدی - فضایی گردشگری شهری با رویکرد مشارکتی در منطقه کاشان است. تحقیق از نظر موضوع، کاربردی و از نظر روش، توصیفی ...
بیشتر
با وجود اهمیت گردشگری مشارکتی در صحنه بینالمللی و تلاش جهانی برای جذب درآمد از طریق گردشگر در مناطق مختلف ایران از جمله منطقه کاشان، بنا به دلایل مختلف، گردشگری رونق زیادی ندارد. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه راهبردی کالبدی - فضایی گردشگری شهری با رویکرد مشارکتی در منطقه کاشان است. تحقیق از نظر موضوع، کاربردی و از نظر روش، توصیفی و تحلیلی و تکنیکهای مورد استفاده، مدل تحلیل استراتژیک SWOT و مدل ماتریس برنامهریزی کمی است. متغیر مستقل تحقیق، گردشگری و متغیر وابسته تحقیق، توسعه کالبدی و فضایی نامیده میشود. این تحقیق درصدد پاسخ به این سؤال است که «پتانسیلها و محدودیتهای راهبرد کالبدی فضایی گردشگری با رویکرد مشارکتی در منطقه کاشان کدام است؟». نتایج بهدستآمده از جانب نمونهای تحقیق (گردشگران، شهروندان، استادان دانشگاه، مدیران، کارشناسان) نشان میدهد از نظر مردم، مهمترین نقاط ضعف تحقیق، نداشتن برنامه مدون در زمینۀ مشارکت مردمی، روحیه مشارکت پایین و نظارت دولتی ضعیف و مهمترین نقطۀ قوت تحقیق، وجود زیرساختهای مناسب گردشگری (به نسبت سایر شهرهای کشور نه به نسبت مقیاس جهانی) است. همچنین از نظر پاسخگویان، مشخص نبودن نقش مشارکت مردمی در طرحهای گردشگری کشوری و بالطبع طرحهای منطقه کاشان و عدم ثبات اقتصادی، مهمترین تهدیدهای متصور برای گردشگری است. مجموعه این عوامل که در قالب یک ماتریس نشان داده شده، نشان میدهد که اولویت با کدام گروه از نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت است. در ماتریس عوامل راهبردی داخلی نمره نهایی 82/1 و همانطور که ملاحظه میشود عدد بهدستآمده نهتنها از عدد 5/2 بلکه از عدد 2 نیز کوچکتر است. در نتیجه علیرغم وجود جاذبههای گردشگری در منطقه کاشان به دلیل مشکلات فراوان، مشارکت مردمی برای توسعه کالبدی _ فضایی گردشگری در وضیت رضایت بخشی نیست.
مجتبی اسماعیلی وردنجانی؛ نفیسه مرصوصی؛ رضا مختاری ملک آبادی؛ اسماعیل علیاکبری
چکیده
این پژوهش، با هدف ارزیابی و تحلیل فضایی پایداری کالبد شهری در استان چهارمحالوبختیاری با روش کمی و پیمایشی و با استفاده از دادههای ثانویه انجام شده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای CVI و CVR تعداد 22 شاخص عینی پایداری کالبدی، گزینش و با استفاده از روش تحلیل مؤلفههای اصلی، پایداری کالبدی شهرهای استان چهارمحالوبختیاری ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف ارزیابی و تحلیل فضایی پایداری کالبد شهری در استان چهارمحالوبختیاری با روش کمی و پیمایشی و با استفاده از دادههای ثانویه انجام شده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای CVI و CVR تعداد 22 شاخص عینی پایداری کالبدی، گزینش و با استفاده از روش تحلیل مؤلفههای اصلی، پایداری کالبدی شهرهای استان چهارمحالوبختیاری ارزیابی شد. همچنین برای تحلیل فضایی الگوی پراکنش پایداری کالبد شهری در سطح استان از آماره خودهمبتسگی فضایی موران و روش درونیابی وزندهی معکوس فاصله، استفاده شد. یافتههای پژوهش در بخش تحلیل مؤلفههای اصلی نشان میدهد، 4 مؤلفه اصلی(کاربری اراضی شهری، بافتهای فرسوده، دسترسیهای درون و بین شهری، زیرساختها و فناوریهای ارتباطی) با مجموع واریانس548/64 درصد، تبیین کننده همبستگی بین متغیرهای پژوهش برای سنجش و ارزیابی پایداری کالبدی شهری در سطح استان است. نتایج پژوهش در بخش تحلیل الگوهای فضایی، ضمن نشان دادن الگوی خوشهای پایداری کالبدی شهری در سطح استان، حاکی از تمرکز نسبی پایداری کالبدی شهری در شهرهای مجاور شهرکرد(مرکز استان) است.
اسماعیل علیاکبری؛ احمد پوراحمد؛ رقیه حیدری
چکیده
پایش و پیشبینی مستمر تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهرهای بزرگ برای مدیریت رشد و پایداری اکوسیستم شهری امری حیاتی است. این مقاله تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهر رشت را تا سال ۱۳۹۸ پایش و تا ۱۴۰۸ مدل سازی و پیشبینی کرده است. روش مقاله توصیفی- تحلیلی، داده های سری زمانی نقشههای کاربری ، پوشش زمین و روش پردازش دادهها، از ...
بیشتر
پایش و پیشبینی مستمر تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهرهای بزرگ برای مدیریت رشد و پایداری اکوسیستم شهری امری حیاتی است. این مقاله تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهر رشت را تا سال ۱۳۹۸ پایش و تا ۱۴۰۸ مدل سازی و پیشبینی کرده است. روش مقاله توصیفی- تحلیلی، داده های سری زمانی نقشههای کاربری ، پوشش زمین و روش پردازش دادهها، از طریق بکارگیری مدل ترکیبی CA-Markovاست. اعتبار مدل در پیشبینی، با ضریب کاپا 78/0 و دقت کلی 82/0 تأیید شده است. یافتهها مؤید افزایش سطوح کلاس کاربری شهری از 4915 هکتار درسال ۱۳۷۲ به 9960 هکتار درسال ۱۳۹۸ و پیش بینی رشد به 10555 هکتار (114 درصد) تا سال ۱۴0۸ است. در مقابل پوشش کشاورزی از 29504 به 28390 هکتار تا سال ۱۴0۸ کاهش خواهد یافت. آهنگ کاهشی مشابه در پوشش شالیزار و مناطق جنگلی در مجموع نشان میدهد افزایش سطوح کاربری شهری، در جریان دست اندازی شهر به پوشش زمین و تبدیل کلاس غیر شهری درون، پیرامون و حریم شهر رخ داده است. آثار زیانبار بیثباتی زمین و ناپایداری منابع پوششی، مسئله اصلی شهر و اکوسیستم شهری در حال و آینده است. در کوتاه مدت، مدیریت رشد کالبدی شهر بر مبنای سیاستهای مهار رشد در بیرون، به ویژه کنترل بردار اصلی آن، یعنی تغییر و تبدیل پوشش زمین قابل توجه و برنامهریزی است. در بلندمدت توسل به راهبردهای سیاست توسعه از درون، یعنی توسعه جدید و مجدد، برای پایدارسازی رشد و روند تدریجی دوره گذار به کلانشهر شدن بسیار اهمیت دارد.