جهان زهرا؛ فرهاد عزیزپور؛ علیرضا استعلاجی
چکیده
کارآمدی راهبردهای برنامههای، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور در توسعه نواحی روستایی متأثر از عوامل درونی و بیرونی این نواحی است. این تحقیق که با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآمدی راهبردهای برنامه پنجم در توسعه روستاهای شهرستان نظرآباد انجام گرفته، از جنبه روش شناسی کیفی و از نظر هدف توسعه ای-کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات و دادهها ...
بیشتر
کارآمدی راهبردهای برنامههای، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور در توسعه نواحی روستایی متأثر از عوامل درونی و بیرونی این نواحی است. این تحقیق که با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآمدی راهبردهای برنامه پنجم در توسعه روستاهای شهرستان نظرآباد انجام گرفته، از جنبه روش شناسی کیفی و از نظر هدف توسعه ای-کاربردی است. برای گردآوری اطلاعات و دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. مشارکت کنندگان در پژوهش دو گروه خبرگان ناحیه روستایی و خبرگان دستگاههای اجرایی مرتبط بودند. نمونهگیری مورد استفاده، نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری بود که نهایتاً 25 مصاحبه از خبرگان روستایی و دستگاههای اجرایی انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تئوری زمینهای استفاده شده است. مبتنی بر یافتههای پژوهش، این نتیجه حاصل شده است که اثربخشی راهبردهای برنامه پنجم توسعه مانند ارائه خدمات نوین و تهیه برنامه اولویتبندی خدمات روستایی با توجه به شرایط منطقهای و محلی؛ ساماندهی و استقرار فعالیتهای کارآفرینی و اشتغالزای کوچک و متوسط تولیدی و خدماتی در مناطق روستایی از طریق ارائه مشوقهای مالی و اعتباری، بهسازی، نوسازی، بازسازی و ایمنسازی ساختار کالبدی محیط و مسکن روسـتایی مبتـنی بر الگوی معماری اسـلامی ـ ایرانی با مـشارکت مـردم، دولـت و نهادهای عمومی و ... بر توسعه روستایی تحت تأثیر عواملی که ماهیت درونی و بیرونی دارند، قرار گرفته است. نظام تامین و رفاه اجتماع محلی، تقویت زیر ساخت های حیاتی، ظرفیت سازی نهادی- مدیریتی، نظام پایش و ارزشیابی کارآمد، بکارگیری نیروی انسانی متخصص، ارتقاء سرمایه اجتماعی، هماهنگی در ساختار سیاسی و اجتماعی دولت های روی کار آمده از جمله عواملی هستند که نظام سیاستگذاری با تحلیل نقش این عوامل در عرصه های روستایی دیگر می تواند در برنامههای آتی توسعه به نحوی عمل نماید تا اثربخشی راهبردهای اتخاذ شده افزایش یابد.
محمد رمضان جورنبیان؛ فرهاد عزیزپور؛ علی اصغر طهماسبی
چکیده
روند تحولات توسعه منطقهای به لحاظ نظری، روششناختی و تجربی در کشور نشان میدهد که اغلب تئوریهای شکل گرفته در قالب رویکردهای بالا به پایین برنامهریزی و سیاستگذاری ،نتوانستند توسعه (منطقهای) را آنچنان که شایسته و بایسته است؛ هدایت نمایند. اتخاذ چنین رویکردهایی، نه تنها نابرابریها را کاهش ندادهاند؛ بلکه ساختارهای محیط ...
بیشتر
روند تحولات توسعه منطقهای به لحاظ نظری، روششناختی و تجربی در کشور نشان میدهد که اغلب تئوریهای شکل گرفته در قالب رویکردهای بالا به پایین برنامهریزی و سیاستگذاری ،نتوانستند توسعه (منطقهای) را آنچنان که شایسته و بایسته است؛ هدایت نمایند. اتخاذ چنین رویکردهایی، نه تنها نابرابریها را کاهش ندادهاند؛ بلکه ساختارهای محیط طبیعی- بومشناختی و اجتماعی- اقتصادی درونی مناطق را نیز از هم گسیختهاند. بازتاب این نگرشها در چارچوب عملکردهای نظام برنامهریزی و سیاستگذاری، نابرابری و عدم تعادل فضایی در سطوح منطقهای و ملی در چند دهه گذشته را سبب شده است. این شرایط در تمام گستره فضایی کشور از جمله در بخش مرکزی شهرستان تنکابن قابل مشاهده است. از اینرو، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل سطح یکپارچگی فضایی نظام سکونتگاهی بخش مرکزی تنکابن با استفاده از روش تحلیل شبکهای است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و بر مبنای روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل کلیه سکونتگاههای شهری و روستایی بخش مرکزی است. دادههای جریان افراد، کالا و خدمات، محصول و سرمایه با روش کتابخانهای(فیشبرداری) و میدانی(پرسشنامه) جمعآوری و با ابزارهای Nodexl، Usinet و GIS تحلیل شده است . نتایج بررسیهای کمی و کیفی جریانهای مردم، کالا و خدمات، سرمایه و محصول نشان میدهد که شبکه سکونتگاهی و الگوی فضایی آن از حالت ابتدایی و نخستین خود که متمرکز در یک یا دو سکونتگاه بوده؛ فاصله گرفته و به سمت الگوی توسعه غیرمتمرکز در حال حرکت است. در این روند، روابط تکمیلکنندگی عملکردی شهرها و روستاها در الگوی سکونتگاهی قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در حال ظهور هستند.
فاطمه رضایی؛ فرهاد عزیزپور؛ اصغر طهماسبی؛ صدیقه حسینی حاصل
چکیده
توسعه روستایی به عنوان هدف و یا راهبرد توسعه در بسیاری از کشورها مورد تأکید نظام سیاستگذاری و برنامهریزی آنها است. برای دستیابی به این هدف، توجه به اصول محتوایی و رویهای برنامهریزی (توسعه روستایی) مبتنی بر ادبیات نظری-تجربی و نگرش خبرگان در سطوح مختلف فضایی از جمله منظومه روستایی اهمیت دارد. تحقیق حاضر با هدف ارائه ...
بیشتر
توسعه روستایی به عنوان هدف و یا راهبرد توسعه در بسیاری از کشورها مورد تأکید نظام سیاستگذاری و برنامهریزی آنها است. برای دستیابی به این هدف، توجه به اصول محتوایی و رویهای برنامهریزی (توسعه روستایی) مبتنی بر ادبیات نظری-تجربی و نگرش خبرگان در سطوح مختلف فضایی از جمله منظومه روستایی اهمیت دارد. تحقیق حاضر با هدف ارائه چارچوب مفهومی برنامهریزی توسعه منظومه روستایی مبتنی بر نگرش خبرگان انجام گرفته است. روش تحقیق، کیفی و از نوع اکتشافی است که مبتنی بر رهیافت تأویلگرایی انجام گرفته است. همچنین، در چارچوب روش تحقیق منتخب از رویکرد تحلیل محتوا (کیفی) استفاده شده است. مشارکتکنندگان، خبرگان دانشگاهی، دستگاههای اجرایی و محلی بودند. حجم نمونه بر اساس اشباع نظری تعیین و برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روشهای کتابخانهای و میدانی، فنون فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختمند و ابزارهای فیش و چک لیست مصاحبه نیمه ساختمند انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از تکنیک کدگذاری باز، محوری و گزینشی در محیط نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد. مبتنی بر یافتهها، این تحقیق به این نتیجه رسیده است که حفاظت از منابع طبیعی- بوم شناختی محدود، سرمایه انسانی- اجتماعی، اقتصاد شبه درونزای روستایی، عدالت فضایی، یکپارچگی فضایی و حکمروایی خوب روستایی اصول محتوایی و یکپارچه بودن، مشارکت اجتماع محلی، فضایی بودن، تدریج گرایی و همزمانی تهیه و اجرا اصول فرایندی هستند که چارچوب مفهومی برنامه ریزی توسعه منظومه روستایی را شکل دادهاند.
نسیبه حسینی؛ حسن افراخته؛ فرهاد عزیزپور
چکیده
با توجه به تغییرات گسترده کاربری اراضی و ضرورت آگاهی مدیران و برنامهریزان از چگونگی تحولات حادث شده برای سیاستگذاری و چارهاندیشی جهت رفع معضلات موجود، آشکارسازی تغییرات کاربری زمین، ضروری به نظر میرسد. بنابرای، نقشه کاربری اراضی یکی از الزامات هرگونه برنامهریزی توسعه ملی و منطقهای است که مدیران، برنامهریزان ...
بیشتر
با توجه به تغییرات گسترده کاربری اراضی و ضرورت آگاهی مدیران و برنامهریزان از چگونگی تحولات حادث شده برای سیاستگذاری و چارهاندیشی جهت رفع معضلات موجود، آشکارسازی تغییرات کاربری زمین، ضروری به نظر میرسد. بنابرای، نقشه کاربری اراضی یکی از الزامات هرگونه برنامهریزی توسعه ملی و منطقهای است که مدیران، برنامهریزان و کارشناسان را قادر میسازد با شناسایی وضع موجود و مقایسه قابلیتها و پتانسیلها، در زمینه حل معضلات و رفع نیازهای حال و آینده اقدامات لازم را طراحی و اجرا نمایند. امروزه به دلیل هزینه بسیار زیاد تهیه نقشههای کاربری ارضی با روشهای سنتی و دستی، سنجش از دور میتواند با دقت و سرعت بیشتری به مهندسان در تهیه نقشه کاربری ارضی و در مرحلۀ بعد، ارزیابی تغییرات در منطقه کمک کند. هدف از این پژوهش تهیه نقشههای کاربری اراضی دهستان زبرخان و همچنین پایش تغییرات کاربری اراضی این ناحیه در دوره زمانی 1996 تا 2019 میلادی با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 5 و 8 مربوط به سنجندههای TM و OLI است. بر اساس بررسیهای به عمل آمده مشخص شد که کاربریهای اراضی زراعی، اراضی ساختهشده و مرتع طی این دوره روند افزایشی داشته است، در حالی که اراضی بایر و باغ روند کاهشی داشتهاند. همچنین نتایج گویای آن است که اراضی ساختهشده شامل کاربریهای شهری، روستایی، گردشگری (پارک حیات وحش، اقامتگاه بومگردی)، صنعتی، کارگاهی، تأسیسات، ارتباطی (راههای منطقهای و محلی)، نظامی، معدن و منابع ذخیره آب برای کشاورزی بوده است که بیشترین افزایش را کاربریهای شهری و روستایی با 43/461 هکتار، معادل 01/54 درصد از کل کاربریها را در سطح محدوده به خود اختصاص داده است.
محمد سعید حمیدی؛ فرهاد عزیزپور؛ افراخته حسن؛ حامد قادرمرزی
چکیده
وجود تعاملات فضایی نواحی مرزی در همه کشورها، این مناطق را به کانونهای حساس مبدل ساخته است. نواحی مرزی استان کردستان، توانستهاند در سایه مزیتهای نسبی و رقابتی، ارتباطات گستردهای را با مناطق مرزی عراق برقرار نمایند. در این راستا، بررسی کنش متقابل بین نقاط سکونتگاهی، الگوی فضایی تعاملات و اثرات توسعهای آن در سطح این نواحی، ...
بیشتر
وجود تعاملات فضایی نواحی مرزی در همه کشورها، این مناطق را به کانونهای حساس مبدل ساخته است. نواحی مرزی استان کردستان، توانستهاند در سایه مزیتهای نسبی و رقابتی، ارتباطات گستردهای را با مناطق مرزی عراق برقرار نمایند. در این راستا، بررسی کنش متقابل بین نقاط سکونتگاهی، الگوی فضایی تعاملات و اثرات توسعهای آن در سطح این نواحی، میتواند چارچوب لازم را برای برنامهریزی توسعه فضایی پایدار فراهم آورد. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و تحلیل الگوی حاکم بر تعاملات فضایی در نواحی مرزی استان کردستان است. این تحقیق بر اساس روش، توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف، بنیادی است. جامعه آماری آن را خانوارهای 207 روستا و 8 شهر مرزی تشکیل میدهند. تعیین حجم نمونه برای سکونتگاههای روستایی با استفاده از فرمول کوکران، 135 روستا به دست آمد که در ادامه بنا به دلایلی همچون (صعب العبور بودن برخی روستاها، مسائل و محدودیتهای امنیتی در نواحی مرزی)، حجم نمونه نهایی برابر با 46 روستا به دست آمده است. روستاهای منتخب با استفاده از دو روش تصادفی طبقهای و سهمیهای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. در ارتباط به نقاط شهری در این پژوهش تمامی نقاط شهری در نواحی مرزی استان کردستان به روش تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج در محدوده مورد بررسی از نابرابری در توزیع امکانات و خدمات حکایت دارد. این وضعیت نشاندهندۀ عدم شکلگیری الگوی شبکهای و جریانات دوسویه در ناحیه است. نتایج نشان میدهد که جریان کالا و سرمایه به شکل فرا ناحیهای و در ارتباط با نقاط پیشکرانه ملی غرب کشور (مانند سلیمانیه و اربیل) و نقاط پسکرانه فراملی (مانند تهران)، بیشترین اثرات را در شکلگیری الگوی فضایی تعاملات مرزی محدوده مورد بررسی داشته که میتوان آن را به الگوی لوزی شکل (مرکز- پیرامون- مرکز) تشبیه نمود. همچنین جریانات خدمات و اطلاعات نیز به صورت درون ناحیهای، بیشترین تأثیر را در شکلگیری الگوی قطبی یا مرکز- پیرامونی در محدوده مورد مطالعه داشته اند.
محبوبه حدادفرد؛ حسن افراخته؛ فرهاد عزیزپور
چکیده
نطقه پیراشهری سعیدآباد شهریار، توسعه صنعتی روستایی (شهرک گلگون) را تجربه کرده است. هدف از این پژوهش، بررسی میزان اثرات خزش شهری تهران از منظر توسعه صنعتی روستایی بر شاخصهای اقتصادی است. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی است و روشی توصیفی-تحلیلی دارد. جامعه آماری هدف ساکنین بافت قدیمی روستای سعیدآباد و پیرامون بوده که اثرگذاری خزش شهری ...
بیشتر
نطقه پیراشهری سعیدآباد شهریار، توسعه صنعتی روستایی (شهرک گلگون) را تجربه کرده است. هدف از این پژوهش، بررسی میزان اثرات خزش شهری تهران از منظر توسعه صنعتی روستایی بر شاخصهای اقتصادی است. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی است و روشی توصیفی-تحلیلی دارد. جامعه آماری هدف ساکنین بافت قدیمی روستای سعیدآباد و پیرامون بوده که اثرگذاری خزش شهری و توسعه صنعت را تجربه کردهاند. اثرگذاری توسعه صنعت در منطقه، بر پایه دو شاخص افزایش بازار کار نیروی محلی و افزایش ارزش افزوده تولیدات صنایع به منطقه و 6 گویه آنها مورد سنجش قرار گرفت. با استفاده از روش برآورد نمونه در تکنیک رگرسیون(قاعده سرانگشتی)N≥8k+50 حجم نمونه 98 نفر برآورد و به روش نمونهگیری تصادفی، نمونهها انتخاب و با تعداد 85 نمونه به اشباع نظر رسیده و پرسشنامههای تکمیل شده در نرمافزارSPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان از رونق کسب و کار عمدتاً برای قشر متخصص در شهرک گلگون و تا اندازهای برای روستاییان و ماندگاری جمعیت دارد. توسعه صنعتی روستا، رهآورد اثربخشی در ممانعت از بیکاری روستاییان در پی نداشته، بلکه باعث افزایش جمعیت غیربومی شده است. این پژوهش راهبردهای حفظ و صیانت از منابع طبیعی، اجرای الگوی بهینه کاربری اراضی و حمایت از منابع انسانی را برای تعادل بخشی اثرات توسعه روستا از منظر صنعت را پیشنهاد میکند.
محمد قاسمی سیانی؛ حسن افراخته؛ وحید ریاحی؛ فرهاد عزیزپور
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 47-64
چکیده
امروزه تحول و تغییر در نواحی روستایی، یکی از موضوعات مورد بحث در علم جغرافیا است. این مسئله دارای ابعاد متنوع و پیچیدهای از جمله تحول در سیمای فیزیکی فضای روستایی، همچون گسترش ناموزون سکونتگاههای روستایی، الگوهای زراعی، شکلهای جدید تاسیسات کشاورزی - صنعتی، تغییرات نامحسوس اجتماعی همچون، گسست همبستگی اجتماعی، همیاری، ...
بیشتر
امروزه تحول و تغییر در نواحی روستایی، یکی از موضوعات مورد بحث در علم جغرافیا است. این مسئله دارای ابعاد متنوع و پیچیدهای از جمله تحول در سیمای فیزیکی فضای روستایی، همچون گسترش ناموزون سکونتگاههای روستایی، الگوهای زراعی، شکلهای جدید تاسیسات کشاورزی - صنعتی، تغییرات نامحسوس اجتماعی همچون، گسست همبستگی اجتماعی، همیاری، نظم اجتماعی و آرامش، تغییر در آمارهای روستایی همچون اشتغال بخش کشاورزی، تعداد خانوار، مهاجرین و.... است. از منظر سیاسی این مسئله، تهدیدی برای اصالت زندگی روستایی محسوب میشود. این مقاله با این نگرش، بر آن است تا با استفاده از مشارکت روستاییان و با روش کیفی، تحول ایجاد شده را از جنبه کالبدی مورد بررسی قرار دهد بدین منظور تعداد 27 مصاحبه به صورت هدفمند در روستاهای بخش بنرود و جلگه شهرستان اصفهان انجام شد و با استفاده از نظریه مبنایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که در اثر نفوذ فرهنگ شهری، بهبود سرمایه انسانی، تسلط الگوی فضابندی زیستی و رفاهطلبی، شیوه سکونت در مناطق روستایی تغییر یافته و به شیوهای شبه شهری تبدیل شده است که شیوه سکونت در ابعاد اجتماعی- اقتصادی و کالبدی در نواحی روستایی ظاهر شده است.