مهدی صمیمیان؛ زینب کرکه آبادی؛ سعید کامیابی
چکیده
بافتهای ناکارآمد شهری از یک سو بدلیل مشکلات متفاوت و درصد بالایی از جمعیت شهری از سوی دیگر در مقایسه با بافتهای دیگر شهر اهمیت بسزایی دارند هدف از این تحقیق، بررسی نقش دولت و استفاده از فرایندهای حکمروایی در تحقق توسعه و پایداری بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری به طور مؤثر و جامع است. در تحقیق حاضر برای شناخت نقش حکمروایی ...
بیشتر
بافتهای ناکارآمد شهری از یک سو بدلیل مشکلات متفاوت و درصد بالایی از جمعیت شهری از سوی دیگر در مقایسه با بافتهای دیگر شهر اهمیت بسزایی دارند هدف از این تحقیق، بررسی نقش دولت و استفاده از فرایندهای حکمروایی در تحقق توسعه و پایداری بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهری به طور مؤثر و جامع است. در تحقیق حاضر برای شناخت نقش حکمروایی مطلوب شهری در رفع مشکلات بافتهای ناکارآمد میانی شهر سمنان، با شرایط ناپایداری کالبدی - محیطی و اجتماعی، شاخصهای مؤثر از طریق مطالعه اسنادی و کتابخانهای احصا گردید و در ادامه از طریق روش پیمایشی اطلاعات موردنیاز جمعآوری شد. سپس تجزیهوتحلیل اطلاعات بهوسیله نرمافزار آماری SPSS و برای تجزیهوتحلیل شاخصها از مدل معادلات ساختاری با نرمافزار Amos استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد، وضعیت شاخصهای حکمروایی شهری و شاخصهای بهبود پایداری شهری بافت فرسوده در شهر سمنان مناسب بوده و در حکمروایی مطلوب شهری شاخصهای مشارکت و مسئولیتپذیری مردم بیشترین تأثیر را در بهبود وضعیت حکمروایی شهری و عوامل محیطی - کالبدی بیشترین تأثیر را در بهبود توسعه پایدار بافت فرسوده میانی شهر سمنان داشته است.
هنگامه صالح پور؛ غلامرضا میری؛ محمودرضا انوری
چکیده
شهرهای کیش و دبی تحت تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی، شاهد روند رو به رشدی جمعیتی هستند؛ بهگونهای که به بستر مناسبی برای رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری تبدیل شدهاند. متعاقب آن، بهرهبرداری از منابع طبیعی و اقتصادی و... موجبات گسترش افقی شهرها و تهدیدی برای توسعه پایدار شهری شده است. در نتیجه رویکردهای گوناگونی از جمله ...
بیشتر
شهرهای کیش و دبی تحت تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی، شاهد روند رو به رشدی جمعیتی هستند؛ بهگونهای که به بستر مناسبی برای رشد شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری تبدیل شدهاند. متعاقب آن، بهرهبرداری از منابع طبیعی و اقتصادی و... موجبات گسترش افقی شهرها و تهدیدی برای توسعه پایدار شهری شده است. در نتیجه رویکردهای گوناگونی از جمله رویکرد هوشمندسازی شهری به دنبال ارائه خدمات شهری هوشمند و ارائه راهبردها و سیاستهایی به منظور منطبق نمودن آثار منفی ناشی از گسترش فعالیتهای انسانی در این شهرها است. این پژوهش وضعیت خدمات شهری هوشمند کیش و دبی را با رویکرد توسعه پایدار بررسی و مقایسه میکند. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق، پیمایشی است. دادههای مورد نیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و مدل F-ARAS استفاده شد. نتایج پژوهش مبین آن است تفاوت معناداری بین دو شهر کیش و دبی در رابطه با وضعیت شاخصهای (قابلیت دسترسی و مشارکت اینترنتی با مقدار من ویتنی (342/2)، شرایط بهداشتی و سلامت الکترونیک با مقدار من ویتنی (351/4)، حفاظت از محیط زیست با مقدار من ویتنی (654/4)، افزایش امکانات لازم در خصوص آلودگی با مقدار من ویتنی431/4، حکمرانی شایسته با مقدار من ویتنی (675/3) و در سطح معناداری (000/0)، وجود دارد، به عبارتی وضعیت این شاخصها در شهر دبی مطلوبتر از کیش ارزیابی شد، نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد، بین وضعیت خدمات شهری هوشمند و توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی، فیزیکی - محیطی شهرهای کیش و دبی، ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در نهایت، نتایج اولویتبندی خدمات شهری هوشمند در شهرهای کیش و دبی با استفاده از مدل اراس فازی نشان داد در کیش شاخص حکمرانی شایسته با وزن (564/0) و در دبی نیز همین شاخص با وزن (465/0،)، در اولویت قرار دارند.
کیا بزرگمهر؛ علی اصغر جعفری؛ مهرداد رمضانی پور؛ لیلا ابراهیمی جمنانی
چکیده
اهمیت قوانین و مقررات شهرسازی در شکلگیری و ایجاد شهر خوب و پایدار، ضرورت توجه به اهداف و آرمانهای توسعه پایدار از ابعاد مختلف زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی در تدوین ضوابط متناسب با ویژگیهای سکونتگاههای شهری و نیازهای روز شهروندان، همچنین کارآمدی در اجرا و وجود مدیریت واحد و یکپارچه شهری را فراهم میسازد. هدف از این پژوهش، ...
بیشتر
اهمیت قوانین و مقررات شهرسازی در شکلگیری و ایجاد شهر خوب و پایدار، ضرورت توجه به اهداف و آرمانهای توسعه پایدار از ابعاد مختلف زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی در تدوین ضوابط متناسب با ویژگیهای سکونتگاههای شهری و نیازهای روز شهروندان، همچنین کارآمدی در اجرا و وجود مدیریت واحد و یکپارچه شهری را فراهم میسازد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر قوانین و مقررات شهرسازی در توسعه پایدار شهری بابلسر است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان دستگاههای اجرایی و شهروندان شهر بابلسر هستند. اثرگذاری قوانین و مقررات شهرسازی از ابعادی چون ضوابط طرحهای توسعه شهری، ضوابط مربوط به ساخت و سازهای عمرانی و ساختمانی، مقررات اراضی و زمین شهری، مصوبات کمیسیونهای ماده 5 و 100 و رعایت اصول صحیح مدیریت در توسعه پایدار شهری به عنوان چارچوب تحلیلی پژوهش در نظر گرفته شده است. یافتهها مبین آن است که از میان شاخصهای تأثیرگذار بر توسعه پایدار شهری در روش رتبهبندی توانی، شاخص ضوابط مربوط به ساخت و سازهای عمرانی و ساختمانی با وزن استاندارد شده 431/0، بیشترین تأثیر و شاخص اصول صحیح مدیریت شهری با وزن استاندارد شده 048/0، کمترین تأثیر را دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که اثرات قوانین و مقررات شهرسازی در توسعه پایدار شهری در سطح خانوارهای نمونه، کمتر از حد متوسط ارزیابیشده است. با بهرهگیری از روش (TOPSIS) در جهت رتبهبندی محلات شهر بابلسر برحسب اوزان مورد محاسبه در هر شاخص به ترتیب، محله جواهری با مقدار (9101/0)ci، با رتبه 1 بالاترین جایگاه و محله کتی بن با مقدار (3008/0)ci، با رتبه 20 پایینترین جایگاه را دارند.
عباس سعیدی؛ فرهاد عزیزپور؛ وحید ریاحی؛ عیوض امینی قواقلو
چکیده
در حال حاضر، پایداری به عنوان هدفی روشن در مرکز توجه تحولات جهانی قرار دارد. توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به عنوان زیر نظام تشکیل دهنده نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف میتواند نقش مؤثری در توسعه منطقهای و ملی داشته باشـد. پژوهش حاضر میکوشد تا قابلیتها و تنگناهای فضایی سکونتگاههای ...
بیشتر
در حال حاضر، پایداری به عنوان هدفی روشن در مرکز توجه تحولات جهانی قرار دارد. توسعه پایدار سرزمین در گرو پایداری نظام روستایی به عنوان زیر نظام تشکیل دهنده نظام سرزمین است و پایداری فضاهای روستایی در ابعاد مختلف میتواند نقش مؤثری در توسعه منطقهای و ملی داشته باشـد. پژوهش حاضر میکوشد تا قابلیتها و تنگناهای فضایی سکونتگاههای روستایی ناحیه باروق را در چارچوب توسعه پایدار شناسایی و تبیین نماید. این پژوهش از لحاظ هدف، ترکیبی از پژوهشهای بنیادی و کاربردی بوده و بر مبنای روش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 70 روستای دارای سکنه واقع در بخش باروق بوده که 32 روستا با روش لایهبندی و با استفاده از چهار معیار مربوط به توسعه پایدار انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز، از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شد. یافتههای پژوهش حاضر بیانگر آن است که روستاهای ناحیه باروق در وضعیت «ناپایداری ضعیف» قرار گرفته و از وضعیت پایداری مطلوبی برخوردار نیستند. همچنین، بررسی ابعاد چهارگانه پایداری نیز نشان داده است که هر یک از ابعاد محیطی- اکولوژیک، کالبدی- فضایی، اجتماعی و اقتصادی نیز در وضعیت «ناپایداری ضعیف» قرار دارند. در این میان، بیشترین میزان ناپایداری مربوط به بعد اقتصادی بوده است. میزان پایداری در سطح روستاهای ناحیه نشان میدهد که حدود 43 درصد از سکونتگاهها در وضعیت ناپایداری قوی، 25 درصد ناپایداری ضعیف، 25 درصد پایداری ضعیف و فقط 6 درصد پایداری قوی قرار گرفتهاند. وضعیت پایداری روستاها در سطح ناحیه از جنبه فضایی بدین صورت است که از سمت غرب به سمت شرق پایداری روستاها کاهش مییابد. به عبارتی دیگر، روستاهای استقرار یافته در بخش کوهستانی نسبت به روستاهای پایکوهی و دشتی ناپایدارتر هستند. روستاهای پایدار و نسبتاً پایدار نیز در بخش غربی و دشتی ناحیه استقرار دارند. این وضعیت نشان میدهد که الگوی فضایی پایداری، خوشهای است. بر پایه یافته ها، عوامل اجتماعی با میزان 392/0 بیشترین تأثیر و عوامل محیطی- اکولوژیک با میزان 186/0 کمترین تأثیر را بر ناپایداری سکونتگاههای روستایی- ناحیه داشتهاند. همچنین، عوامل اقتصادی و کالبدی- فضایی هر کدام به ترتیب 338/0 و 324/0 بر ناپایداری سکونتگاههای روستایی اثرگذار بودهاند.
رضا لحمیان؛ زهرا نبی زاده
چکیده
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری ،توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی _اکولوژیکی و اجتماعی _اقتصادی است . در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینۀ توسعه پایدار کالبدی _فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامهریزان شهری باقی مانده است.دربسیاری ازشهرهای کشورهای ...
بیشتر
یکی از جنبه های پایداری توسعه شهری ،توسعه کالبدی متوازن همسو با شرایط محیطی _اکولوژیکی و اجتماعی _اقتصادی است . در دهه های پایانی قرن بیستم، با وجود تلاش های بسیار در زمینۀ توسعه پایدار کالبدی _فضایی شهرها این موضوع هنوز یکی از چالش های مهم جغرافیدانان، شهرسازان، معماران و برنامهریزان شهری باقی مانده است.دربسیاری ازشهرهای کشورهای درحال توسعه، شهرگرایی شتابان و افزایش میزان جمعیت شهرنشین، موجب تشدید مخاطرات زیست محیطی شده است.این امر درشهرهای کوچک از اهمیتی دوچندان دارد. زیرا توسعه فیزیکی_کالبدی علاوه بر تغییر کاربری اراضی، تامین نیازمندی های اساسی جامعه شهری از جمله تامین آب سالم و کافی، سرانه فضای سبز، مدیریت پسماندشهری و آلودگی های زیست محیطی را با محدودیت های جدی مواجه کرده است. این پژوهش به منظورتحلیل نقش توسعه کالبدی بر ناپایداری توسعه شهری از دیدگاه زیست محیطی، بنا دارد که با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی در شهر سرخرود، ابتدا توسعه کالبدی شهر را با استفاده از مدل آنتروپی شانون بررسی و سپس نقش توسعه کالبدی بر مشکلات زیست محیطی ازطریق سه مولفه کالبدی، عملکردی و زیست محیطی و هفت معیار (رعایت قرارگیری استاندارد کاربری ها، مبلمان شهری، رعایت ارتفاع ساختمان، فضای سبز شهری، حفظ توازن خاک، تغییر کاربری زمین کشاورزی) را ارزیابی نماید. نتایج حاکی ازآن است که توسعه کالبدی نامتوازن بصورت سازمان نیافته موجب ناپایداری زیست محیطی شهر همچون تغییرکاربری اراضی و افزایش آلودگی های زیست محیطی شده است. در تحلیل گزینه های برون رفت از شرایط ناپایداری در شهر سرخ رود، توسعه فضای سبز بهترین گزینه برای تعدیل توسعه نامتوازن کالبدی است.
محمدحسین سرائی؛ شهابالدین حجفروش
چکیده
با توجه به تأکید روزافزون رویه و عمل برنامهریزی در سطح بینالمللی به توسعه اجتماعات محلی به منظور کاهش فقر، در نظام برنامهریزی کشور ، نهتنها به توسعه اجتماعات محلی توجهی نشده است، بلکه برنامهریزان و تصمیم سازان نیز درباره نوع و ویژگیهای محلاتی که علاقه بیشتری در توسعه فعالیتهای اجتماعمحور دارند، اطلاعات کمتری دارند. ...
بیشتر
با توجه به تأکید روزافزون رویه و عمل برنامهریزی در سطح بینالمللی به توسعه اجتماعات محلی به منظور کاهش فقر، در نظام برنامهریزی کشور ، نهتنها به توسعه اجتماعات محلی توجهی نشده است، بلکه برنامهریزان و تصمیم سازان نیز درباره نوع و ویژگیهای محلاتی که علاقه بیشتری در توسعه فعالیتهای اجتماعمحور دارند، اطلاعات کمتری دارند. بنابراین، میتوان بیان کرد که مشارکت اهالی محلات شهر یزد درگذشته در امـور مـرتبط بـا محیط سکونت آنها، نوعی توانمندسازی آنها در قالـب یک مهارت بهمنظور بر عهده گـرفتن مسـئولیت بیشـتر بوده که این امر، زمینهای بـرای تقویت حیات اجتماعی و تقویت عملکردهـای محلهای بوده است؛ اما به دلیل مشکلات ناشی از توسعه فیزیکی شهر یـزد در چهل سال اخیر و درپی آن مهـاجرت سـاکنان بـومی از محـلات بافت قدیم طبیعتاً تعـاملات قـوی اجتماعی گذشته و حس همبسـتگی آن زمـان بههیچوجه نمیتواند ضمانت اجرایـی بـرای زمانهای آتـی باشــد. بنابراین، درک درست این مفهوم در ارتباط با توسعه محلهای شهر یزد میتواند بسیار مهم تلقی شود. این پژوهش باهدف ظرفیتسازی بر زمینهها و بنیادهای توسعه پایدار و همچنین ارزیابی ابزار مؤثر یا مانع مؤثر ظرفیتسازی در شهر یزد با توجه به دو معرف کلان و عمومی فقر و فضا- مکان جغرافیایی انجامشده است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانوار شهر یزد است و نمونهگیری به روش تصادفی ساده و با حجم نمونه 500 نفر صورت گرفته است. نتایج پژوهش استنباط شده از آزمون تی تک نمونهای، نشان داده است که در هر چهار ظرفیت پژوهش (ظرفیتسازی کالبدی- محیطی، ظرفیتسازی اقتصادی، ظرفیتسازی اجتماعی- فرهنگی، ظرفیتسازی سیاسی)، با توجه به سطح معناداری بهدستآمده که کوچکتر از 05/0 است و میانگین ظرفیتسازیها در شهر یزد با میانگین متفاوت است زیرا سطوح بالا و پایین اختلافها کمتر از صفر است. بنابراین، میانگین ظرفیتسازیها در توسعه پایدار شهر یزد و ابعاد آن تأثیر مثبت و معنیداری دارند. درمجموع نتیجه گرفتهشد که بین مکانیسم ایجاد و برنامهریزی توسعه پایدار شهری و ظرفیتهای محلهای در شهر یزد رابطه معناداری وجود دارد. در ادامه، راهکارهایی جهت گرایش شهروندان به توسعه محلهای در دستیابی به توسعه پایدار شهری راهبری شده است.