حمید پورحسین روشن؛ مجتبی رفیعیان
چکیده
شکلگیری رهیافتهای با نگرش برنامهریزی وکالتی را میتوان به وجود و تداوم نابرابری فضایی و اجتماعی – اقتصادی و شکست ساز و کارهای مرسوم برنامهریزی مرتبط دانست. در ایران، برنامهریزانی که به عنوان مهندسین شهرساز در غالب شرکتهای مهندسین مشاور و یا بصورت شخصی در حال فعالیت هستند، میتوانند از تخصص خود جهت احقاق حقوق شهروندان ...
بیشتر
شکلگیری رهیافتهای با نگرش برنامهریزی وکالتی را میتوان به وجود و تداوم نابرابری فضایی و اجتماعی – اقتصادی و شکست ساز و کارهای مرسوم برنامهریزی مرتبط دانست. در ایران، برنامهریزانی که به عنوان مهندسین شهرساز در غالب شرکتهای مهندسین مشاور و یا بصورت شخصی در حال فعالیت هستند، میتوانند از تخصص خود جهت احقاق حقوق شهروندان و مشارکت بیشتر آنها استفاده کنند. هدف این مقاله، ضمن مرور کوتاهی بر ادبیات برنامهریزی وکالتی، کاربست این رهیافت را در طرحهای انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری دنبال میکند و به این سوال پاسخ دهد که ارتباط میان طرحهای انطباق کاربری ارضی در مقیاس شهری و نظریه برنامهریزی وکالتی در سه مبحث موضوع، روشها و اهداف (ارتباط نظریه و عمل) چگونه است. روششناسی پژوهش، کیفی است و دادههای کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و سنجههای غیر واکنشی(ثبتهای آرشیوی) گردآوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش نـــظریــه زمینهای استفاده شده است. بر اساس روش نمونهگیری کیفی ـ نمونهگیری مورد نوعی و گلوله برفی و نیز معیار اشباع نظری، از نظرات سی و پنج نفر از صاحبنظران عرصه شهرسازی در این مطالعه بهره گرفته شده است و ادراک آنها نسبت سوالات تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ با استفاده از روش “نظریه زمینهای” و کدگذاری دادهها، نه مقوله هسته از یافتههای اولیه استخراج شدند. نتیجه بدست آمده از تحقیق پیش رو با توجه به مقوله هسته نهایی این است که، “طرحهای انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری بسیاری از ابعاد موجود در نظریه وکالتی در شهرسازی را پوشش داده و از این رو میتوان آن را از بسیاری جهات به عنوان بعد اجرایی و عملی نظریه برنامهریزی وکالتی دانست" و پاسخهای بدست آمده ارتباط بین نظریه برنامهریزی وکالتی و طرحهای انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری را بصورت عمیق نشان میدهد.
مجتبی رفیعیان؛ فرشاد نوریان؛ هادی رضایی راد
دوره 4، شماره 3 ، آذر 1396، ، صفحه 25-36
چکیده
انرژی حرارتی سطوح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس است. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیشبینی تغییرات محیطی و، سرانجام، سیاستگذاری شهری لازم است. از سوی دیگر، هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات ...
بیشتر
انرژی حرارتی سطوح شهری (LST) متغیر کلیدی برای کنترل ارتباط بین شار حرارت تابشی، نهفته و محسوس است. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی LST و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیشبینی تغییرات محیطی و، سرانجام، سیاستگذاری شهری لازم است. از سوی دیگر، هم افزایش مقدار پوشش گیاهی یکی از کاراترین استراتژیهای کاهش اثرات خرده اقلیم شهری است. بنابراین، تحلیل روند تغییرات حرارتی سطوح و میزان همبستگی فضایی سبزینگی گیاهی با این پدیده در اثر تحولات شهرنشینی و شهرسازی شهر تهران، بین سالهای 1395-1382 شمسی مورد پژوهش واقع شده است. تصاویر ماهوارهای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهوارۀ Landsat8 برای مرداد ماه سال 1395 و ماهوارۀ Aster برای مرداد ماه سال 1382 به کمک نرمافزار Envi و، از طریق الگوریتمهای مختلف در سنجش از دور به الگوهای فضایی میزان حرارت سطوح و شاخص پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) کلانشهر تهران تبدیل شده است. خروجیهای فضایی نشان میدهد در طی تقریباً یک دهه اخیر کمینه انرژی حرارتی سطوح c̊ 3.67 و میانگین انرژی حرارتی سطوح به میزان c̊ 0.47 با کاهش همراه بوده و این در صورتی است که میانگین مقدار شاخص پوشش گیاهی نرمال شده هم از 0.06- به 0.10 افزایش یافته است. همچنین برآورد همبستگی فضایی شاخص NDVI با LST در یک دهۀ اخیر در مناطق 22گانه شهر تهران هم حاکی از کاهش 0.02 است. این کاهش همبستگی نشان از افزایش نقش فعالیتهای انسانی بر میزان دما و انرژی حرارتی سطوح شهری دارد. بنابراین، با توجه به نتایج بهدست آمده جهت کاهش مصرف انرژی شهری که در راستای به تعادل رساندن انرژی سطوح شهری است، نقش الگوهای مختلف توسعۀ کالبدی شهر بیش از پیش نمایان میگردد.