حسنعلی فرجی سبکبار؛ محمد رضا رضوانی؛ فاطمه جمشیدی؛ بهمن طهماسی
چکیده
کشاورزی به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از بخشهای مهم اقتصاد به حساب میآید. با توجه به افزایش روز افزون جمعیت، تأمین امنیت غذایی افراد به چالشی بزرگ تبدیل شده است، تا جایی که که رفع گرسنگی به عنوان یکی از اهداف اصلی توسعه هزاره تعیین شده است. در همین زمینه، با توجه به استراتژیک بودن غلات و نقش مؤثر آن در تأمین امنیت غذایی کشور، ...
بیشتر
کشاورزی به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از بخشهای مهم اقتصاد به حساب میآید. با توجه به افزایش روز افزون جمعیت، تأمین امنیت غذایی افراد به چالشی بزرگ تبدیل شده است، تا جایی که که رفع گرسنگی به عنوان یکی از اهداف اصلی توسعه هزاره تعیین شده است. در همین زمینه، با توجه به استراتژیک بودن غلات و نقش مؤثر آن در تأمین امنیت غذایی کشور، هدف از پژوهش حاضر تحلیل روند تغییرات فضایی و زمانی سطح زیرکشت غلات(گندم و جو) طی یک دوره 15 ساله از 1382 تا 1397 است. در این مطالعه روش پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با روش کتابخانهای و دادههای رسمی جهاد کشاورزی و مرکز آمار ایران صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تکنیکهای آمار فضایی در محیط نرمافزار Arc map انجام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد در سطح ملی تغییرات با کاهش نسبی سطح زیرکشت جو و کاهش قابل توجه سطح زیرکشت گندم همراه بوده است. نتایج پژوهش در سطح استانها بیانگر کاهش نسبی نوسانات و دامنه تغییرات سطح زیرکشت غلات در بین استانهای کشور است و به عبارتی توازن نسبی در اختصاص زمین به کشت گندم و جو در بین استانها ایجاد شده است. نتایج تحلیل فضایی سطح زیرکشت غلات نیز نشان میدهد که محل تمرکز کشت غلات عمدتاً در برخی شهرستانهای واقع در غرب و شمال غرب ایران است.
سیدعلی بدری؛ محمد رضا رضوانی؛ پروین خدادادی
چکیده
روستاهای ایران با مشکلات عدیده ای در ابعاد اکولوژیکی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی روبه رو هستند. مجموعه مشکلات فوق منجر به تبدیل روستاها به مکانی برای استقرار گروههای پردرآمد شهری، اغتشاش کالبدی، تغییر کاربری اراضی و عدم توجه به فرآیند تدوین سیاستها و برنامهها در برابر فراورده و برآیند آنها میشود و در نتیجه، آینده توسعه ...
بیشتر
روستاهای ایران با مشکلات عدیده ای در ابعاد اکولوژیکی، کالبدی، اقتصادی و اجتماعی روبه رو هستند. مجموعه مشکلات فوق منجر به تبدیل روستاها به مکانی برای استقرار گروههای پردرآمد شهری، اغتشاش کالبدی، تغییر کاربری اراضی و عدم توجه به فرآیند تدوین سیاستها و برنامهها در برابر فراورده و برآیند آنها میشود و در نتیجه، آینده توسعه کالبدی مناطق روستایی با چالشی جدی مواجه است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت موجود چارچوب تدوین سیاستگذاری فضایی توسعه پایدار کالبدی مناطق روستایی کشور انجام شده است. در این راستا، هم محتوای سیاستهای توسعه روستایی و هم فرآیند تدوین این سیاست ها و نقش عوامل مؤثر در آن مورد بررسی قرار می گیرند. دستیابی به شناخت در این پژوهش با استفاده از دو روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار و نظریه داده بنیاد(گراندد تئوری) انجام شده است.نتایج نشان می دهد که چارچوب تدوین سیاستگذاری فضایی موجود توسعه پایدار کالبدی مناطق روستایی در ایران متشکل از عوامل سیاستگذاری، فرآیندهای سیاستگذاری و محتوای سیاستهاست. افزون بر این، عوامل مهمی نظیر نبود سیاستهای کلی نظام در توسعه روستایی، تمرکزگرایی و جایگاه حاشیهای جامعه روستایی در سطح ملی بر چارچوب تدوین سیاستگذاری فضایی نیز اثرگذار است. همچنین، فرآیندهای کنونی سیاستگذاری، چالش های متعددی دارند که دربرگیرنده سیاستهای بخشی و متمرکز و نیز عدم انسجام و هماهنگی دستگاهها در تدوین برنامهها میباشند. تعدیل چالشهای یادشده مستلزم اصلاح فرآیندها و نهادها به جای گسترش تشکیلات اداری، یکپارچگی سیاستهای توسعه کشاورزی و روستایی و در نهایت ایجاد و تقویت خوشهها، منظومهها و شبکههای روستایی است. تحلیل محتوای کیفی اسناد نشان داد که عوامل برنامهریزی، بودجهریزی و تدوین استراتژی ملی توسعه پایدار بیشترین نقش واثربخشی را در تدوین سیاستگذاری فضایی توسعه روستایی داشته و بعد از آن، لزوم هماهنگی بخشها و ارتباط سطوح مختلف ملی و محلی و نیز بعد اقتصادی، بعد زیربنایی – کالبدی قرار دارند.
محمدرضا رضوانی؛ یعقوب اسفرم؛ سیدرضا حسینی کهنوج
دوره 2، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 34-49
چکیده
مسکن بهعنوان یک نیاز اساسی و بهعنوان نمودی از ایفای نقشهای اساسی انسان، پدیدهای جغرافیایی بوده و نقش مهمی نیز در توسعه جوامع انسانی دارد. هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل فضایی شاخصهای توسعه مسکن در سطح روستاهای استان آذربایجان غربی است. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و روش انجام آن ترکیبی از روشهای توصیفی ـ تحلیلی است. ...
بیشتر
مسکن بهعنوان یک نیاز اساسی و بهعنوان نمودی از ایفای نقشهای اساسی انسان، پدیدهای جغرافیایی بوده و نقش مهمی نیز در توسعه جوامع انسانی دارد. هدف اصلی این پژوهش، سنجش و تحلیل فضایی شاخصهای توسعه مسکن در سطح روستاهای استان آذربایجان غربی است. پژوهش حاضر، از نوع کاربردی و روش انجام آن ترکیبی از روشهای توصیفی ـ تحلیلی است. در این راستا از 36شاخص در ابعاد زیربنایی و رفاهی، استحکام و سازه، بهداشتی و امکانات و تسهیلات استفاده شده است برای گردآوری دادهها از روش کتابخانهای و اسنادی استفاده شدهاست. همچنین با استفاده از نظرات کارشناسان، به انتخاب و وزندهی شاخصها اقدام شد. برای تحلیل و رتبهبندی شاخصها و دادهها از مدلهای تصمیمگیری چند معیار شامل تاپسیس (TOPSIS)، ویکور (VIKOR) و توسعۀ انسانی (HDI) و برای رسیدن به یک نتیجه واحد در تحلیل دادهها، از تکنیک ادغام (میانگین وزنها، روش بردا و کپ لند) استفاده شدهاست. تجزیه و تحلیل شاخصها بیانگر آن است که روستاهای دو شهرستان ماکو و چالدران تقریباً در همه مدلهای مورد استفاده در تحلیل دادهها، بهطور نسبی بالاترین سطح توسعه و در مقابل روستاهای دو شهرستان نقده و میاندوآب پایینترین سطح توسعه مسکن روستایی را دارند. همچنین نتایج بهدستآمده براساس مدل ادغام، ضرورت توجه به مقوله عدالت فضایی در توسعه مسکن روستایی را نشان میدهد که میتواند راهگشای برنامهریزان جهت تقویت سطح توسعه، کاهش نابرابریها، رضایت روستاییان از وضعیت مسکن و در نهایت موجب توسعه محلی شود.
محمدرضا رضوانی؛ مجتبی قدیری معصوم؛ سید هادی کریمی
دوره 1، شماره 1 ، بهمن 1391، ، صفحه 49-62
چکیده
حمل و نقل نقش مهمی در تحولات اجتماعی دارد و در مناطقی که دسترسی کمتری به سیستم حمل و نقل دارند، تنگناهای ساختاری زیادی در فرایند توسعه اجتماعی بوجود میآید، در این راستا عدم تامین نیاز دسترسی به حمل و نقل یکی از مهمترین موانع در رسیدن به اهداف توسعه پایدار روستایی میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دسترسی به محور ارتباطی سنندج ...
بیشتر
حمل و نقل نقش مهمی در تحولات اجتماعی دارد و در مناطقی که دسترسی کمتری به سیستم حمل و نقل دارند، تنگناهای ساختاری زیادی در فرایند توسعه اجتماعی بوجود میآید، در این راستا عدم تامین نیاز دسترسی به حمل و نقل یکی از مهمترین موانع در رسیدن به اهداف توسعه پایدار روستایی میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر دسترسی به محور ارتباطی سنندج - دیواندره بر ارتقای شاخصهای اجتماعی روستاهای واقع در حاشیه این محور انجام شده است. دادههای مورد نیاز با روشهای اسنادی و مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه جمعآوری گردیده است. بدین منظور ابتدا شاخصهای توسعه اجتماعی به عنوان متغیر وابسته تحقیق تعریف شد و 6 شاخص و 64 گویه در زمینههای آموزش، بهداشت، اشتغال و درآمد، مشارکت اجتماعی، امنیت اجتماعی و خدمات اجتماعی برای سنجش آن طراحی گردید. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستایی و مسئولین محلی میباشند که 210 سرپرست خانوار و 14 مسئول محلی این روستاها به عنوان حجم نمونه تعیین و با روش طبقهبندی شده تصادفی انتخاب گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون آماری آلفای کرونباخ تأیید گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای تی تست مستقل و تی تست زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر رابطه معکوس بین سطح شاخصهای توسعه اجتماعی روستا و فاصله آنها از محور ارتباطی سنندج - دیواندره است. همچنین بین وضعیت شاخصهای توسعه اجتماعی روستاهایی که در حاشیه این محور واقع اند با روستاهایی که در 10 کیلومتری این محور قرار دارند، تفاوت معنیداری وجود دارد.