رستم صابری فر
چکیده
پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، عوامل مهم اختلاف کیفیت زیستمحیطی محلات مسکونی شهر مشهد را با توجه به شرایط اجتماعی، مزاحمتهای زیستمحیطی ارزیابی نموده است. دادهها از نمونهای به حجم 384 نفر و با استفاده از پرسشنامه محققساخته گردآوری شد. در این بررسی، دادههای مرتبط با شرایط زیستمحیطی، مزاحمتهای آن و تعاملات ...
بیشتر
پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی، عوامل مهم اختلاف کیفیت زیستمحیطی محلات مسکونی شهر مشهد را با توجه به شرایط اجتماعی، مزاحمتهای زیستمحیطی ارزیابی نموده است. دادهها از نمونهای به حجم 384 نفر و با استفاده از پرسشنامه محققساخته گردآوری شد. در این بررسی، دادههای مرتبط با شرایط زیستمحیطی، مزاحمتهای آن و تعاملات اجتماعی به دستآمد. دادههای گردآوری شده با استفاده از آمارههای مختلف به خصوص آزمون کای اسکوئر و رگرسیون لجستیک تعمیمیافته در نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آلودگی ناشی از ترافیک در محلات، از گستردگی بالایی برخوردار بوده و سایر آلودگیها بر اساس نوع، اغلب نقطهای بوده و هر محدوده شرایط خاص خود را دارد. در تعیین سطوح آلودگی نقطهای، عوامل زمینهای چون مدت اقامت در شهر(سطح شهرنشینی)، تحصیلات، سن و وضعیت اجتماعی- اقتصادی، تعیینکننده بودند. به طوری که افراد با سابقه سکونت و شرایط اجتماعی- اقتصادی بهتر، از شدت آلودگیها به خصوص در ارتباط با ابعاد زیستمحیطی (3/2-3/21)، مزاحمتها(6/3-4/4) و ناهنجاریهای اجتماعی(0/2-4/4)، بیش از سایرین اظهار نارضایتی کردند. نظر به تفاوت سطح دریافت آسیبها در بین ساکنین، چگونگی دخالتها با چالش اساسی روبروست. در این شرایط، برنامهریزی و رفع مشکلات محیطی به راحتی ممکن، اما کنترل حساسیتهای متفاوت، به شدت دشوار است.
محمد سلاورزیزاده؛ حجت شیخی؛ زینب شکاری
چکیده
در گذر زمان محلات شهری حلقهای واسط میان شهر و شهروندان بوده که نقشی اساسی در شکلدهی و سازماندهی امور شهری داشته است. محلات با ارائهی خدمات روزمره القاگر احساس تعلق و هویت، روابط اجتماعی میان ساکنان بوده است و امروزه در طرح های مختلف شهری نقش کم اهمیتی دارد. در این میان با مطرح شدن دیدگاه توسعه محلّهای پایدار به عنوان دیدگاهی ...
بیشتر
در گذر زمان محلات شهری حلقهای واسط میان شهر و شهروندان بوده که نقشی اساسی در شکلدهی و سازماندهی امور شهری داشته است. محلات با ارائهی خدمات روزمره القاگر احساس تعلق و هویت، روابط اجتماعی میان ساکنان بوده است و امروزه در طرح های مختلف شهری نقش کم اهمیتی دارد. در این میان با مطرح شدن دیدگاه توسعه محلّهای پایدار به عنوان دیدگاهی که حل مشکلات کنونی شهرها و زندگی شهری را درگرو بازگشت به مفهوم محلّه میداند، با استفاده از نیروهای توانمند درونزا و سرمایههای اجتماعی موجود در آن به حل مشکلات موجود میپردازد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایههای اجتماعی و مولفههای آن در توسعه پایدار محلهای شهر ایلام است. روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است. در بخش مباحث نظری و ادبیات از روش اسنادی و کتابخانهای استفاده و از روشهای میدانی و پیمایشی(پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان محلات شهر ایلام هستند که تعداد 383 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به شیوه نمونهگیری خوشهای برای توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری و پایایی به شیوه آلفای کرونباخ (871/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق آزمون آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ...) و استنباطی(همبستگی و رگرسیون چندگانه) انجام شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیهها بیان میکند که متغیرهای هنجارگرایی، مشارکت مدنی، انسجام اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری در توسعه پایدار محلهای شهر ایلام دارند. متغیرهای اتصال به شبکههای اجتماعی و امنیت اجتماعی اثر معکوسی در توسعه پایدار شهر ایلام دارند و متغیر اعتماد اجتماعی در توسعه پایدار شهر اثری ندارد.