مصطفی طالشی؛ عبدالحمید نظری؛ محمدعلی معین فر
چکیده
یکی از اهداف بنیادین در برنامهریزی توسعه کالبدی، کاهش آسیبپذیری فضای کالبدی در برابر مخاطراتمحیطی است. از مهمترین بحرانهای خطرآفرین در فضای جغرافیایی کشور، وقوع زلزله و خسارات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن است. وقوع زلزله بم در سال 1382به اجرای «طرح بازسازی شهر بم وروستاهای پیرامون» در سال 1384منجر شد که تغییرات تأملبرانگیزی ...
بیشتر
یکی از اهداف بنیادین در برنامهریزی توسعه کالبدی، کاهش آسیبپذیری فضای کالبدی در برابر مخاطراتمحیطی است. از مهمترین بحرانهای خطرآفرین در فضای جغرافیایی کشور، وقوع زلزله و خسارات اقتصادی و اجتماعی ناشی از آن است. وقوع زلزله بم در سال 1382به اجرای «طرح بازسازی شهر بم وروستاهای پیرامون» در سال 1384منجر شد که تغییرات تأملبرانگیزی را در طرحریزی و بازسازی مسکن روستایی داشته است. این پژوهش قصد دارد با بررسی و ارزیابی کالبدی طرح مذکور، چگونگی تحول مسکن و کارکردهای بنیادی آن را در شناخت ساختاری-کارکردی مسکن روستایی مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی با رویکرد «اثباتگرایی» و از حیث روششناسی توصیفی_تحلیلی است. گردآوری اطلاعات و دادهها به شیوه اسنادی و میدانی و استفاده از پرسشنامه، مشاهده و مصاحبههای هدفمند صورت گرفت. این دادهها در محیط نرمافزارهای آماری و GIS ثبت، پردازش و تحلیل شد. جامعه آماری پژوهش، روستاهای شامل طرح بازسازی شهرستان بم و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، 12روستای نمونه براساس میزان اثر نفوذ زلزله و تشکیل ماتریس سهبعدی (تعداد خانوار روستا، فاصله روستا از گسل و کانون زلزله و میزان آسیبدیدگی روستا) انتخاب و در مرحله بعد، انتخاب نمونهها براساس جدول مرگان تعیین و در نهایت با توزیع پرسشنامههای محققساخته به نسبت وزنی جمعیت هرروستا، تعداد 354 پرسشنامه توسط سرپرستان خانوار تکمیل شد. سنجش روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب با بهرهگیری ازخبرگان حوزه برنامهریزی ﺭﻭﺳـﺘﺎﻳﻲ و آزمون ﻛﺮﻭﻧﺒﺎﺥ (ﻣﻘﺪﺍﺭ 94/٠) ﺑﻪﺩﺳﺖ ﺁﻣﺪ. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تغییرات اساسی در الگوی مسکن روستایی، در روستاهای آسیبدیده بم در مقاومسازی و نوع و محل تأمین مصالح، نقشه، تعداد اتاق، سطح زیربنا نسبت به قبل و بعد از زلزله به وقوع پیوسته است. از نتایج اثربخشی طرح بازسازی بر تحولات کارکردی مساکن روستایی، تغییرات کارکردی نمایان و فقدان و یا عدم تناسب بعضی کارکردها در مساکن نو ساخت مشهود است. بهگونهای که، مساکن با کارکرد زیستی- معیشتی قبل از زلزله، به مساکن با کارکرد صرفاً زیستی پس از بازسازی تبدیل شده و نقش ﻣﺸﺎرﮐﺖ روﺳـﺘﺎیی در ﺷﮑﻞﮔﯿﺮی این تحولات بسیار ناچیز بوده که ناشی از تمرکزگرایی طرح بوده است. در بازنگری به شیوه طراحی و بازسازی مسکن روستایی در نواحی روستایی در معرضخطر زلزله ، بایستی با نهادسازی مشارکت روستایی و بهرهگیری از دانش بومی مسکن روستایی با کارکردهای اقتصادی_اجتماعی و به ویژه خاستگاههای فرهنگ خاص، طرحریزی و مداخله در بافت کالبد روستایی و دستیابی به الگوی مسکن روستایی بادوام و پایدار فراهم شود.
مریم رستم پیشه؛ سید محمدرضا نصیر سلامی؛ سعید تیزقلم زنوزی
چکیده
اقامتگاههای بومگردی با دارا بودن اصول و ضوابط متعدد و سازگاری با شرایط محیط مناطق بکر طبیعی و مناطق روستایی، از عناصر مهم خدمات گردشگری و بهویژه، بومگردی محسوب میشوند. یکی از مهمترین ضوابط و اصول این اقامتگاهها، اصول معماری آنها است. استان گیلان جاذبههای بومگردی متعددی دارد و مکان مناسبی برای احداث این نوع از اقامتگاهها ...
بیشتر
اقامتگاههای بومگردی با دارا بودن اصول و ضوابط متعدد و سازگاری با شرایط محیط مناطق بکر طبیعی و مناطق روستایی، از عناصر مهم خدمات گردشگری و بهویژه، بومگردی محسوب میشوند. یکی از مهمترین ضوابط و اصول این اقامتگاهها، اصول معماری آنها است. استان گیلان جاذبههای بومگردی متعددی دارد و مکان مناسبی برای احداث این نوع از اقامتگاهها است. با توجه روند رو به رشد ورود گردشگران به منطقه، توجه به معماری اقامتگاههای بومگردی در جهت رونق بومگردی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی معماری اقامتگاههای بومگردی تلارخانه بردبار و دیلمای گشت در استان گیلان به ویژه با تأکید بر ساختار کالبدی این اقامتگاهها و ویژگیهای مرتبط با آنها است. دادههای لازم بر اساس شاخصهای معماری که دربرگیرنده شاخصهای ساختار کالبدی و فیزیکی اقامتگاه، شاخصهای آمایشی، زیباییشناسی و محیطی است، از طریق مطالعات نظری و میدانی گردآوریشده و از طریق روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، به شیوه کیفی تجزیهوتحلیل شده است. نتایج نشان داد که اقامتگاه تلارخانه از نظر ساختار معماری در سطح بالاتر و استاندارد بهتری قرار دارد و معماری آن نسبت به معماری روستا بسیار متفاوت است و این میزان تفاوت و درجه معماری در اقامتگاه دیلمای گشت کمتر است. اگرچه مدیریت خانوادگی و تلاش در جهت اعمال برخی از هنرها و فرهنگ بومی در هر دو اقامتگاه دیده میشود، اما میزان تشابه معماری اقامتگاه دیلمای گشت با روستا بیشتر است. درعینحال، کمبود سرمایه و هزینه بالای معماری سنتی و انگیزه و علاقه مردم به توسعه اقامتگاه برای هر دو اقامتگاه صدق میکند، اما نتیجه نهایی پژوهش برای اقامتگاه دیلمای گشت، بهبود و برای اقامتگاه تلارخانه، ارتقا است.