علی اکبر عنابستانی؛ سودابه احمدی
چکیده
درگیری کامل ادراکات حسی انسان با فضا و وجود عناصر معنابخش در آن، بستر ایجاد کیفیت محیط در زمانهای آینده خواهد شد و آگاهی جمعی از کیفیت کالبدی مدنظر را موجب میشود. هدف کلیدی این تحقیق، تحلیل تأثیر ادراک محیطی در برنامهریزی کالبدی سکونتگاههای روستایی پیراشهری کلانشهر مشهد است. این پژوهش از حیث ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ ...
بیشتر
درگیری کامل ادراکات حسی انسان با فضا و وجود عناصر معنابخش در آن، بستر ایجاد کیفیت محیط در زمانهای آینده خواهد شد و آگاهی جمعی از کیفیت کالبدی مدنظر را موجب میشود. هدف کلیدی این تحقیق، تحلیل تأثیر ادراک محیطی در برنامهریزی کالبدی سکونتگاههای روستایی پیراشهری کلانشهر مشهد است. این پژوهش از حیث ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازلحاظ هدف، کاربردی است. جمعآوری اطلاعات به دو روش کتابخانهای و میدانی بوده که روش میدانی مبتنی بر توزیع پرسشنامه است. واحد تحلیل در این پژوهش خانوارهای روستایی است که در تحقیق حاضر با توجه به فرمول کوکران 193 خانوار از کل 4800 خانوار روستایی ساکن در 12 روستای پیرامون کلانشهر مشهد در بخش مرکزی این شهرستان مورد بررسی قرارگرفتهاند. بر پایه نتایج تحقیق، ازنظر روستاییان سطح برنامهریزی کالبدی سکونتگاههای روستایی در کل با مقدار آماره T 66/7- پایینتر از میانه نظری تحقیق (یعنی 3) بوده است؛ که با توجه به نتایج مدل ارزیابی تولید وزنی تجمعی (WASPAS)، روستاهای لقمانی، امرغان طوس و اروند دارای بالاترین سطح برنامهریزی کالبدی روستایی میباشند. بر اساس نتایج رتبهبندی مدل GRA، روستاهای اروند و لقمانی و امرغان طوس در رتبه اول تا سوم قرارگرفتهاند. نتایج نشان داد که رابطه معنادار و مستقیم بین دو متغیر برقرار است (با مقدار T برابر با 394/7 و سطح معناداری قابلقبول)؛ و ادراک یک فرد از محیط کالبدی با ضریب تأثیر برابر 487/0 بهصورت مستقیم بر برنامهریزی کالبدی روستایی تأثیر نسبتاً زیادی داشته است. این بیانگر رابطه مستقیم میان درک افراد از محیط اطراف با تصویر ذهنی آنها از محیط است. همچنین از سویی، درک انسان از محیط بر برنامهریزی کالبدی تأثیر میگذارد و از سوی دیگر، قابلیت برنامهریزی محیطی، ادراک فرد را متأثر از خود میسازد. ادراک از محیط کالبدی، عوامل واکنش فرد را به محیط تعیین میکند و سبب ترجیح محیط طبیعی توسط فرد و به دنبال آن اثربخشی برنامهریزی میشوند.
پریسا هاشم پور؛ زیبا سامی
چکیده
از آنجاییکه رفتار انسان تحت تأثیر محیط زندگیاش شکل میگیرد، افراد در صورت شناخت ناکافی و راهکارهای نامناسب در راستای تأمین مسکن با مشکلات پیچیدهای روبرو میشوند که یکی از این مشکلات کاهش تعاملات اجتماعی در مجموعههای مسکونی است. عوامل اجتماعی یکی از مؤلفههای تأثیرگذار بر حیات پذیری مجتمعهای مسکونی میباشد. سؤال این ...
بیشتر
از آنجاییکه رفتار انسان تحت تأثیر محیط زندگیاش شکل میگیرد، افراد در صورت شناخت ناکافی و راهکارهای نامناسب در راستای تأمین مسکن با مشکلات پیچیدهای روبرو میشوند که یکی از این مشکلات کاهش تعاملات اجتماعی در مجموعههای مسکونی است. عوامل اجتماعی یکی از مؤلفههای تأثیرگذار بر حیات پذیری مجتمعهای مسکونی میباشد. سؤال این پژوهش عبارت است از اینکه کالبد معماری چگونه در تحقق حیات پذیری اجتماعی مجتمعهای مسکونی مؤثر است. برای پاسخ به این سؤال سه مجتمع مسکونی آسمان تبریز، شهید چمران و مجتمع امام (ره) بهعنوان نمونههای موردی انتخاب شدهاند. نوع تحقیق حاضر کمی-کیفی میباشد و با روش توصیفی-تحلیلی انجامشده است. شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانهای- میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه) وحجم جامعه آماری پرسشنامه 300 نفر برآورد شده که برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران و اطلاعات با نرمافزار Spss نسخه 20 تحلیلشده است. در این پژوهش به بررسی و تحلیل مؤلفهها و چگونگی رابطه آنها با یکدیگر و تأثیر آن بر حیات پذیری مجتمعهای مسکونی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از این است که مؤلفههای سرمایه اجتماعی و امنیت در حیات پذیری مجتمعهای مسکونی تأثیر دارند؛ و درنهایت کالبد معماری مجتمعهای مسکونی در حیات پذیری اجتماعی مؤثر است.