فاطمه رجبی؛ لیلا زارع؛ سید باقر حسینی
چکیده
فضاهای کالبدی امروزه محیط مناسبی برای شکلگیری و تقویت روابط اجتماعی متقابل و مشارکت در قالب گروههای اجتماعی نیست، زیرا روابط اجتماعی تحت تأثیر ویژگیهای مختلف ساماندهی محیط مانند همپیوندی، نفوذپذیری، خوانایی و مقیاس بر رفتار و سرمایه اجتماعی بهوجود آمده میان انسانها، بسیار موثر است. در واقع کیفیت حضور و فعالیت اجتماعی ...
بیشتر
فضاهای کالبدی امروزه محیط مناسبی برای شکلگیری و تقویت روابط اجتماعی متقابل و مشارکت در قالب گروههای اجتماعی نیست، زیرا روابط اجتماعی تحت تأثیر ویژگیهای مختلف ساماندهی محیط مانند همپیوندی، نفوذپذیری، خوانایی و مقیاس بر رفتار و سرمایه اجتماعی بهوجود آمده میان انسانها، بسیار موثر است. در واقع کیفیت حضور و فعالیت اجتماعی انسانها، فارغ از کالبد فضا نبوده و از رابطهای دوسویه برخوردار است. اخیرا تلاشهای متعددی در جهت ارتقای تعاملات اجتماعی صورت گرفته اما سطح سرمایه اجتماعی، تغییر قابلتوجهی نیافتهاست. در این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع در حوزه محیط کالبدی، شکاف مطالعاتی را بیتوجهی به قلمروهای فضایی تبیین میکند، لذا هدف این تحقیق به صورت سنجش ارتباط قلمروهای فضایی (خصوصی، نیمهخصوصی و عمومی) با سرمایه اجتماعی در محله تدقیق شده است. این تحقیق به روش مطالعه موردی با تجزیه و تحلیل دادههای نظرسنجی حاصل از پیمایش 382 نفر در شهرک اکباتان تهران انجام شده، انتخاب جامعه آماری براساس نتایج خوشهبندی فرهنگی اجتماعی محلات تهران (1397)، مطالعات علوم اجتماعی دانشگاه الزهرا و مشاهدات میدانی نگارنده صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحلیلهای آماری پرسشنامههای پالایش شده نشان میدهد که رضایت از قلمروی خصوصی، کیفیت محیطی مناسب در قلمروی عمومی و عزتنفس بهعنوان یکی از ویژگیهای فردی با سرمایه اجتماعی همبستگی دارند. همچنین وجود فعالیتها و رفتار مشترک مهم در فضاهای عمومی خدماتی در ارتقای سرمایه اجتماعی تأثیرگذار است. یافتههای حاصل از این تحقیق نشان میدهد توجه به مسکن ساکنان و بهبود کیفیت کالبدی قلمروهای نیمهخصوصی و عمومی باید در برنامهریزی محلی در اولویت قرارگیرند.
سید مهدی موسی کاظمی؛ اسماعیل علی اکبری؛ پرویز آرانی
چکیده
انسان در حرکت پیاده به دلیل توجه به محیط، ارتباط بیشتری با فضای اطراف خود برقرار میکند به همین دلیل عناصر شهری در مسیرهای پیاده از اهمیت بالایی برخوردار هستند. همین امر باعث میشود تا افراد پیاده در حرکت آرام همراه با گفتگو و خرید، تأثیر بیشتری از محیط و هویت آن بپذیرند. جداسازی فضای حرکت پیاده از سواره علاوه بر کاهش اثرات نامطلوب ...
بیشتر
انسان در حرکت پیاده به دلیل توجه به محیط، ارتباط بیشتری با فضای اطراف خود برقرار میکند به همین دلیل عناصر شهری در مسیرهای پیاده از اهمیت بالایی برخوردار هستند. همین امر باعث میشود تا افراد پیاده در حرکت آرام همراه با گفتگو و خرید، تأثیر بیشتری از محیط و هویت آن بپذیرند. جداسازی فضای حرکت پیاده از سواره علاوه بر کاهش اثرات نامطلوب آلودگیهای صوتی و محیطی، به بهبود رفت و آمد در شهرها کمک میکند. در این تحقیق ضمن توجه به طراحی و ساخت پنج پیاده راه کلانشهر تهران به عملکرد آنها بر کالبد شهری پرداخته شده است. برای انجام این کار با تأکید بر سه مولفه "رفت و آمد شهری"، "فضای سبز و بهداشت محیطی" و "هویت شهری"، تغییرات آنها را در نتیجه ساخت پیادهراهها مورد نظر قرار دادهایم. دادههای تحقیق از پرسشنامه طراحی و تکمیل شده توسط کسبه محل و استفاده کنندگان از پیاده راه به همراه یافتههای میدانی و منابع کتابخانهای حاصل شده است. برای تکمیل پرسشنامهها از فرمول کوکران استفاده شده و حجم نمونه 350 نفر است. در تحلیل دادهها از آزمون های" t تک نمونهای" و "واریانس یک طرفه" در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیلها، ارتقاء مقادیر مولفههای مورد بررسی را در نتیجه ساخت پیادهراهها بیان میکند. همچنین در تحلیل واریانس یک طرفه، پنج پیاده راه اختلاف معناداری در میزان بهبود در مولفه ها داشتند و این به معنی وجود تفاوت عملکردی در بین برخی مولفهها در پنج پیاده راه است.
علی موحد؛ مظهر احمدی
چکیده
درپی رشد سریع و گسترش افقی شهرها، بسیاری از اراضی، کاربریها و بافتهای فرسوده بهصورت دایر و بایر در شهرها درپی این توسعه غیراصولی و شتابزده، از جریان عمران و توسعه بازمانده اند .بخش قابلملاحظهای (بین 15 تا 25 درصد) از بافت پر شهرها را به خود اختصاص دادهاند که ارزش زیادی دارند. منطقه 19 شهر تهران بهعنوان دروازه غربی ورود به ...
بیشتر
درپی رشد سریع و گسترش افقی شهرها، بسیاری از اراضی، کاربریها و بافتهای فرسوده بهصورت دایر و بایر در شهرها درپی این توسعه غیراصولی و شتابزده، از جریان عمران و توسعه بازمانده اند .بخش قابلملاحظهای (بین 15 تا 25 درصد) از بافت پر شهرها را به خود اختصاص دادهاند که ارزش زیادی دارند. منطقه 19 شهر تهران بهعنوان دروازه غربی ورود به تهران، از موقعیت استراتژیکی برخوردار است. در حال حاضر میزان قابلتأملی از اراضی اختصاصیافته به صنایع و انبارها، غیرفعال یا متروکه هستند. چنین زمینهایی مسائل و مشکلات زیادی ازجمله رکود اقتصادی و کاهش ارزش زمین، آلودگی محیطی (تجمع زباله و نخاله ساختمانی)، آلودگی بصری، اختلال در عملکردهای شهری چون خدماترسانی و دسترسی، کاهش نفوذپذیری در بخشهایی از منطقه، تأثیر منفی بر امنیت محیط، کاهش سرزندگی و شادابی محیط شهری برای رشد اجتماعی را ایجاد کرده است. بنابراین پژوهش حاضر تحت عنوان «برنامهریزی و ساماندهی فضاهای رهاشده و متروکه» در منطقه 19 با توجه به ضرورتهای موجود و در راستای توسعهی میانافزای شهری نگاشته شده است. روش تحقیق بهصورت توصیفی – تحلیلی و جمعآوری دادهها بهصورت اسنادی- میدانی بوده است که. براساس هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب میشود. بعد از شناسایی منطقه، استخراج شاخصها و معیارها، اراضی و فضاهای متروکه موجود در منطقه شناسایی شد. از طریق مدل swot و qspm راهبردهای ساماندهی اراضی مذکور مشخص شد که به ترتیب اولویت عبارتاند از: توسعه مجدد اراضی رهاشده و بارگذاری اراضی متروکه در راستای توسعهی اقتصادی و اجتماعی منطقه، وضع عوارض بر زمینهای متروکه و معاملات آنها، استفاده از فضاهای رهاشده و متروکه برای تأمین بخشی از کمبودهای خدماتی منطقه، اولویتدهی به ساماندهی اراضی رها ماندهای که دسترسی مناسبتری به شبکههای شریانی منطقه و خارج از منطقه دارند، برقراری کیفیت مطلوب و یکپارچهسازی بافت و ایجاد انسجام در سازمان فضایی و استخوانبندی منطقه و در نهایت سیاستهای راهبردی و سازوکارهای اجرایی این راهبردها نیز ارائه شده است.
محمود جمعه پور؛ شهرزاد طهماسبی تهرانی
دوره 1، شماره 3 ، شهریور 1392، ، صفحه 49-60
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی کیفیّت زندگی و زیستپذیری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار در پیرامون شهر تهران است، کیفیت زندگی با زیستپذیری ابعاد و شاخصهای مشترکی دارد بهگونهای که برای سنجش زیستپذیری از کیفیّت زندگی به عنوان یک رویکرد رایج در مبحث سنجش زیستپذیری استفاده میشود. مسیر تحقیق نیز مبتنی بر کیفیت زندگی ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی کیفیّت زندگی و زیستپذیری در روستاهای بخش مرکزی شهرستان شهریار در پیرامون شهر تهران است، کیفیت زندگی با زیستپذیری ابعاد و شاخصهای مشترکی دارد بهگونهای که برای سنجش زیستپذیری از کیفیّت زندگی به عنوان یک رویکرد رایج در مبحث سنجش زیستپذیری استفاده میشود. مسیر تحقیق نیز مبتنی بر کیفیت زندگی مکان محور است. روش گردآوری اطلاعات، علاوه بر مطالعات کتابخانهای، روش پیمایشی است. و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه را ۳۶۳ نفر تشکیل دادند و واحد تحلیل خانواده و، از آن میان، سرپرستان خانواده تعیین شدند. برای انتخاب روستاها با استفاده از روش طبقهبندی، روستاها و سپس، با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، هفت روستا انتخاب شد. سرانجام، با استفاده از روش تخصیص متناسب، سهم هر روستا از پرسشنامهها معلوم شد. ابعاد سة گانة اقتصادی (اشتغال و درآمد، مسکن، حمل و نقل، امکانات زیرساختی و آموزشی)، اجتماعی (بهداشت و سلامت، همبستگی و مشارکت اجتماعی، پیوستگی و تعلق مکانی، امنیّت فردی و اجتماعی) و زیست محیطی (کیفیّت محل از لحاظ عدم وجود آلودگی) این روستاها بررسی شد. برای پاسخگویی به سؤالات از آزمونT تک نمونهای و خی دو استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که سطح کیفیت زندگی و زیستپذیری در روستاهای در سطح نازلی قرار دارند و افراد میزان کیفیّت زندگی و زیستپذیری را در تمامی ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، به صورت معناداری، پایین ارزیابی میکنند. تفاوت معناداری نیز از نظر میزان زیستپذیری و کیفیّت زندگی در روستاهای واقع در منطقة تحقیق وجود دارد.