نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس تهران
2 دانشیار گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس تهران
چکیده
شکلگیری رهیافتهای با نگرش برنامهریزی وکالتی را میتوان به وجود و تداوم نابرابری فضایی و اجتماعی – اقتصادی و شکست ساز و کارهای مرسوم برنامهریزی مرتبط دانست. در ایران، برنامهریزانی که به عنوان مهندسین شهرساز در غالب شرکتهای مهندسین مشاور و یا بصورت شخصی در حال فعالیت هستند، میتوانند از تخصص خود جهت احقاق حقوق شهروندان و مشارکت بیشتر آنها استفاده کنند. هدف این مقاله، ضمن مرور کوتاهی بر ادبیات برنامهریزی وکالتی، کاربست این رهیافت را در طرحهای انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری دنبال میکند و به این سوال پاسخ دهد که ارتباط میان طرحهای انطباق کاربری ارضی در مقیاس شهری و نظریه برنامهریزی وکالتی در سه مبحث موضوع، روشها و اهداف (ارتباط نظریه و عمل) چگونه است. روششناسی پژوهش، کیفی است و دادههای کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق و سنجههای غیر واکنشی(ثبتهای آرشیوی) گردآوری شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش نـــظریــه زمینهای استفاده شده است. بر اساس روش نمونهگیری کیفی ـ نمونهگیری مورد نوعی و گلوله برفی و نیز معیار اشباع نظری، از نظرات سی و پنج نفر از صاحبنظران عرصه شهرسازی در این مطالعه بهره گرفته شده است و ادراک آنها نسبت سوالات تحقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت؛ با استفاده از روش “نظریه زمینهای” و کدگذاری دادهها، نه مقوله هسته از یافتههای اولیه استخراج شدند. نتیجه بدست آمده از تحقیق پیش رو با توجه به مقوله هسته نهایی این است که، “طرحهای انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری بسیاری از ابعاد موجود در نظریه وکالتی در شهرسازی را پوشش داده و از این رو میتوان آن را از بسیاری جهات به عنوان بعد اجرایی و عملی نظریه برنامهریزی وکالتی دانست" و پاسخهای بدست آمده ارتباط بین نظریه برنامهریزی وکالتی و طرحهای انطباق کاربری اراضی در مقیاس شهری را بصورت عمیق نشان میدهد.
کلیدواژهها