حسن علیزاده؛ محمد خلج
چکیده
در این پژوهش برای تحلیل خطر زمینلرزه شهر اصفهان، مطالعات لرزه زمینساخت و مطالعات مخاطرات لرزهای انجام شده است. در مطالعات لرزه زمینساخت و مخاطرات لرزهای هر منطقه لازم است گسلهای فعال آن منطقه به شعاع حدود 300 کیلومتر مورد بررسی قرار بگیرند، لذا در این تحقیق، گسلهای فعال استان اصفهان هم مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه ...
بیشتر
در این پژوهش برای تحلیل خطر زمینلرزه شهر اصفهان، مطالعات لرزه زمینساخت و مطالعات مخاطرات لرزهای انجام شده است. در مطالعات لرزه زمینساخت و مخاطرات لرزهای هر منطقه لازم است گسلهای فعال آن منطقه به شعاع حدود 300 کیلومتر مورد بررسی قرار بگیرند، لذا در این تحقیق، گسلهای فعال استان اصفهان هم مورد بررسی قرار گرفتند. با توجه به نتایج به دستآمده روند تنش شمالی– جنوبی استان اصفهان در اثر فعالیت گسلهای راستالغز و روند تنش شمالغرب– جنوبشرق حاکی از فعالیت دوباره گسلهای پیسنگی میباشد. قسمتهای جنوبی استان شامل گسلهای کلاهقاضی و گسل پیربکران و بخشی از گسل خوانسار و همچنین محدوده گسل نجفآباد در شمالغرب و قسمتی از گسل بهارستان و دهق بیشترین فعالیت را در منطقه نشان میدهند. بخشهای جنوب، جنوبشرق و جنوبغرب استان اصفهان، نسبت به سایر قسمتهای استان فعالیت متوسطی دارند. بر اساس این تحقیق، شهر اصفهان و به ویژه مناطق شمالی آن از لحاظ خطر زمینلرزه در محدوده کمخطر و کمفعالیت قرار گرفته است، ولی بخشهای جنوبی شهر اصفهان به دلیل تراکم گسلهای شناسایی شده، در محدوده خطرمتوسط لرزهای قرار میگیرد. بنابراین با توجه به ویژگیهای لرزهخیزی منطقه و توان لرزهزایی گسلهای فعال، باید در سیاستگزاریها و برنامهریزیهای شهری و یا توسعه شهر، نسبت به مقاومسازی ساختمانها و سازهها اقدامات لازم صورت گیرد.
حمید جلالیان؛ پرویز ضیائیان؛ پرستو دارویی؛ خدیجه کریمی
دوره 2، شماره 4 ، دی 1394، ، صفحه 73-98
چکیده
گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها، که اصطلاحاً "خزش شهری" نامیده میشود، موجب خورنـدگی روسـتاها و اراضـی پیرامونی آنها، تبدیل بیرویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع محیطزیست گردیده است. این وضعیت در کلانشهرهای منطقهای نمود گستردهتری داشتهاست. دو شهر ارومیه و اصفهان بهعنوان دو کلانشهر منطقهای و ...
بیشتر
گسترش شتابان شهرها و رشد فیزیکی ناموزون آنها، که اصطلاحاً "خزش شهری" نامیده میشود، موجب خورنـدگی روسـتاها و اراضـی پیرامونی آنها، تبدیل بیرویه اراضی کشاورزی و تخریب منابع محیطزیست گردیده است. این وضعیت در کلانشهرهای منطقهای نمود گستردهتری داشتهاست. دو شهر ارومیه و اصفهان بهعنوان دو کلانشهر منطقهای و با محیط طبیعی و ساختار اقتصادی متفاوت، از شهرهای پراهمیتی هستند که در سالهای اخیر با گسترش شتابزدهای همراه بودهاند. این مقاله با نگرش توصیفی ـ تحلیلی به گسترش کالبدی این دو کلانشهر و تاثیر آن بر اراضی پیرامون آنها پرداخته است. دادههای تحقیق با استفاده از مطالعه کتابخانهای ـ اسنادی و همچنین با استفاده از دادههای دورکاوی و تصاویر ماهوارهای لندست 7 سال 2001 و لندست 8 سال 2013، استخراج گردید. مقایسه تصاویر ماهوارهای و همچنین اطلاعات برگرفته از مرکز آمار ایران نشان میدهد که شهرهای ارومیه و اصفهان به صورت گستردهای با افزایش جمعیت و تغییر کاربری اراضیِ واقعشده در حریم، به خزش خود ادامه میدهند. نتایج حاصل از روش هلدرن و بررسی رشد بدقواره شهری در این دو شهر در طی سالهای1390ـ1335 نشان میدهد که گسترش فیزیکی این شهرها، به ویژه در ارومیه، بیش از نیاز واقعی جمعیت آن بوده و در نتیجه، روند تبدیل زمینهای کشاورزی و روستایی پیرامون آنها به ویژه در ارومیه با شدت ادامه یافته است. رشد جمعیت اصفهان در تمام دورهها تقریباً از الگوی ثابتی پیروی کرده ولی ارومیه در پایان دهه 1350 و با شروع جنگ ایران و عراق، با شتاب رشد جمعیت روبهرو شده است. در تغییر کاربری اراضی کشاورزی پیرامون شهر ارومیه میتوان به ناکارامدی طرحهای تفضیلی شهر و تفاوت ارزش اراضی شهری با اراضی کشاورزی و همچنین سود پایین کشاورزی و آسیبپذیری باغداری اشاره نمود. صنعتیشدن شهر اصفهان و ایجاد شهرکهای مسکونی و مراکز اداری و دانشگاهی در پیرامون شهر اصفهان منجر به افزایش مهاجرت از روستاها، شهرها و استانهای همجوار به این کلانشهر شده است و به دنبال آن جمعیت و نیاز به اراضی شهری، تغییر کاربری اراضی زراعی و آیش اطراف شهر و نهایتاً شکنندگی و ناپایداری منابع محیط زیست صورت گرفته است.