مجتبی اسماعیلی وردنجانی؛ نفیسه مرصوصی؛ رضا مختاری ملک آبادی؛ اسماعیل علیاکبری
چکیده
این پژوهش، با هدف ارزیابی و تحلیل فضایی پایداری کالبد شهری در استان چهارمحالوبختیاری با روش کمی و پیمایشی و با استفاده از دادههای ثانویه انجام شده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای CVI و CVR تعداد 22 شاخص عینی پایداری کالبدی، گزینش و با استفاده از روش تحلیل مؤلفههای اصلی، پایداری کالبدی شهرهای استان چهارمحالوبختیاری ...
بیشتر
این پژوهش، با هدف ارزیابی و تحلیل فضایی پایداری کالبد شهری در استان چهارمحالوبختیاری با روش کمی و پیمایشی و با استفاده از دادههای ثانویه انجام شده است. در این پژوهش با بهرهگیری از روشهای CVI و CVR تعداد 22 شاخص عینی پایداری کالبدی، گزینش و با استفاده از روش تحلیل مؤلفههای اصلی، پایداری کالبدی شهرهای استان چهارمحالوبختیاری ارزیابی شد. همچنین برای تحلیل فضایی الگوی پراکنش پایداری کالبد شهری در سطح استان از آماره خودهمبتسگی فضایی موران و روش درونیابی وزندهی معکوس فاصله، استفاده شد. یافتههای پژوهش در بخش تحلیل مؤلفههای اصلی نشان میدهد، 4 مؤلفه اصلی(کاربری اراضی شهری، بافتهای فرسوده، دسترسیهای درون و بین شهری، زیرساختها و فناوریهای ارتباطی) با مجموع واریانس548/64 درصد، تبیین کننده همبستگی بین متغیرهای پژوهش برای سنجش و ارزیابی پایداری کالبدی شهری در سطح استان است. نتایج پژوهش در بخش تحلیل الگوهای فضایی، ضمن نشان دادن الگوی خوشهای پایداری کالبدی شهری در سطح استان، حاکی از تمرکز نسبی پایداری کالبدی شهری در شهرهای مجاور شهرکرد(مرکز استان) است.
مصطفی امیرفخریان؛ فاطمه زعفرانی
چکیده
این مطالعه به دنبال آن است تا با تکیه بر مدلهای تحلیل فضایی و در چارچوب نگرش «انتشار فضایی»، جایگاه هسته مرکزی شهر طرقبه را از منظر گروههای جمعیتی، در شرایط رشد آرام (قبل از 1385) و رشد سریع (بعداز 1385)، مورد ارزیابی قرار دهد. متغیرهای تحقیق شامل تعداد جمعیت، تعداد زنان، سالخوردگان، جوانان، شاغلین، بیکاران و کمسوادان و ...
بیشتر
این مطالعه به دنبال آن است تا با تکیه بر مدلهای تحلیل فضایی و در چارچوب نگرش «انتشار فضایی»، جایگاه هسته مرکزی شهر طرقبه را از منظر گروههای جمعیتی، در شرایط رشد آرام (قبل از 1385) و رشد سریع (بعداز 1385)، مورد ارزیابی قرار دهد. متغیرهای تحقیق شامل تعداد جمعیت، تعداد زنان، سالخوردگان، جوانان، شاغلین، بیکاران و کمسوادان و مقیاس تحلیل در سطح 1476بلوک شهری و طی سه دوره زمانی1375، 1385و 1395 است. برای این منظور ضمن ایجاد پایگاه اطلاعات مکانی از ویژگیهای جمعیت شهر طرقبه و هسته مرکزی آن و با استفاده از ابزارها و تکنیکهای آماری-فضایی همچونGetis-Ord Gi و Grouping Analysisبه ارزیابی و تحلیل دادهها پرداخته شد. نتایج این ارزیابی نشان میدهد تا قبل از 1385، هسته مرکزی منشأ تمام گروههای جمعیتی و متمایز از سایر محدودههای شهری است. اما پس از 1385، گروههای جمعیتی با الگوی غالب «انتشار فضایی پیوسته» از هسته مرکزی خارج و در پیرامون آن ساکن میشوند. مدلهای تحلیل فضایی نشان میدهند که در نتیجه این تغییرات، هسته مرکزی طرقبه، جایگاه خود را در مقایسه با سایر محدودههای شهری از دست نمیدهد؛ بلکه این فرایند، سبب شبیهتر شدن برخی محدودهها به هسته مرکزی و تکثیر ویژگیهای جمعیتی هسته مرکزی در سایر محدودهها میشود. انتشار گروههای جمعیتی در پیرامون هسته مرکزی و چسبیده به آن، از سویی بیانگر تمایل افراد بهحضور در این محدوده و نمایش پیوستگی و انسجام فضایی و از سوی دیگر بیانگر وجود الگوی متمایز از تحولات هسته مرکزی در شرایط رشد کالبدی در شهرهایی از این قبیل و تفاوت آن با الگوهای تعمیمیافته ناشی از تحولات شهرهای بزرگ خواهد بود.
محمدحسن یزدانی؛ سحر حسن پور؛ رضا هاشمی معصوم آباد
چکیده
در مقولۀ مسکن، تهیۀ طرح و برنامههای توسعه با توجه به ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن میتواند از شکاف و نابرابری در رفاه سکونتی ساکنان و رشد بیبرنامۀ شهر جلوگیری کند. بر این اساس، این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن، تناسب بین عرضه و تقاضای مسکن و ارتباط کمبود مسکن با گسترش افقی در شهر اهواز انجام شده است. نوع ...
بیشتر
در مقولۀ مسکن، تهیۀ طرح و برنامههای توسعه با توجه به ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن میتواند از شکاف و نابرابری در رفاه سکونتی ساکنان و رشد بیبرنامۀ شهر جلوگیری کند. بر این اساس، این پژوهش با هدف تحلیل فضایی ابعاد اجتماعی و کالبدی مسکن، تناسب بین عرضه و تقاضای مسکن و ارتباط کمبود مسکن با گسترش افقی در شهر اهواز انجام شده است. نوع پژوهش «کاربردی- توسعهای» و روش انجام آن «توصیفی- تحلیلی» است. گردآوری دادهها با روش کتابخانهای- اسنادی صورت گرفت. از 20 شاخص اجتماعی و کالبدی برای سطحبندی مناطق شهر اهواز استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای رتبهبندی مافوق و مادون (SIR)، هولدرن، آنتروپی شانون و ضریب همبستگی پیرسون و همچنین نرمافزار Visual PROMETHEE استفاده شده است. نتایج حاصل از یافتهها نشان داد که در شاخصهای اجتماعی و کالبدی، مناطق 2، 3، 4 و 8 در وضعیت مطلوبی قرار دارند. اما مناطق 1، 6 و 7 در شرایط مناسبی از لحاظ شاخصهای اجتماعی و کالبدی نیستند. این امر بیانگر عدم تعادل توزیع مسکن مناسب در شهر اهواز است. ضریب همبستگی پیرسون با میزان sig دو طرفۀ 501/0 نشاندهندۀ عدم تناسب عرضه و تقاضای مسکن در این شهر است. همچنین، حاصل روشهای هولدرن و آنتروپی شانون نمایانگر توسعۀ مساحت مسکونی از سال 1385 تا 1390 است، ولی این توسعه بدون توجه به تقاضای مسکن در مناطقی صورت گرفته است که مسألۀ کمبود مسکن در آنها شدید نبوده است. این امر نشانگر رشد ناپایدار شهر اهواز در بخش مسکن است.
سیدمهدی موسی کاظمی؛ زینب فراجی چنذاب
چکیده
فضای سبز شهری، از جمله کاربریهایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. شهر اردبیل از جمله شهرهایی است که از توزیع مناسب فضای سبزندارد ، به طوری که سرانه اختصاصیافته برای هر نفر 3/7 مترمربع است و این رقم اختلاف آشکاری با شاخصهای تعیینشده از سوی محیطزیست سازمان ملل متحد(20 تا 25 مترمربع برای هر نفر) دارد. در این راستا ...
بیشتر
فضای سبز شهری، از جمله کاربریهایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. شهر اردبیل از جمله شهرهایی است که از توزیع مناسب فضای سبزندارد ، به طوری که سرانه اختصاصیافته برای هر نفر 3/7 مترمربع است و این رقم اختلاف آشکاری با شاخصهای تعیینشده از سوی محیطزیست سازمان ملل متحد(20 تا 25 مترمربع برای هر نفر) دارد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل 44 محله شهر اردبیل با توجه به 11 شاخص انتخابشده طبق نظر کارشناسان، از نظر برخورداری از فضای سبز انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و از نوع کاربردی است. اطلاعات مورد نیاز از سازمان پارکها و فضای سبز شهر اردبیل(1394) و برداشت میدانی بدست آمده سپس با بهرهگیری از مدل های تصمیمگیری چند معیاره (تاپسیس، ویکور، الکتر و ساو) و تلفیق نتایج با روش کپلند به رتبهبندی 44 محله شهر اردبیل از لحاظ میزان برخورداری از فضای سبز شهری انجام شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، رتبهبندی محلات در چهار سطح (برخوردار، نیمه برخوردار، محروم و بسیار محروم) رتبهبندی شده است. با توجه به اینکه 7 محله در سطح شهر اردبیل فاقد هرگونه فضای سبز بودند و بیشتر محلات شهر اردبیل از نظر برخورداری در سطح محروم قرار دارند میتوان گفت پراکنش فضای سبز شهری در سطح شهر اردبیل نامتوازن و نامتعادل است.
احمد بخارایی؛ نادر صنعتی شرقی؛ شاهبختی رستمی؛ محمدحسن شربتیان
چکیده
با توجه به تعریف محوری نشاط اجتماعی بر پایه نظر وینهوون باید گفت که وی رفتاری را نشاط بخش میداند که موجب مطلوب بودن کیفیت زندگی میشود. بنابراین هدف این نوشتار تعریف تحلیل فضای نشاط اجتماعی در سطح مناطق شهری بوده است. ابتدا باید گفت فردی که نشاط خود را از طریق شیوههای رفتاری و بیانی با انرژی بالا، جذابیت، شوخ طبعی، شور و شعف در محافل ...
بیشتر
با توجه به تعریف محوری نشاط اجتماعی بر پایه نظر وینهوون باید گفت که وی رفتاری را نشاط بخش میداند که موجب مطلوب بودن کیفیت زندگی میشود. بنابراین هدف این نوشتار تعریف تحلیل فضای نشاط اجتماعی در سطح مناطق شهری بوده است. ابتدا باید گفت فردی که نشاط خود را از طریق شیوههای رفتاری و بیانی با انرژی بالا، جذابیت، شوخ طبعی، شور و شعف در محافل صمیمی به دیگری سرایت می دهد، جزء تیپ گرم نشاط دهنده قرار میگیرد و اگر حس خوب را به دیگری انتقال دهد، تیپ سرد نشاط دهنده تعریف میشود. بعد از مصاحبه با افراد نشاط دهنده در این پژوهش به افرادی برخوردیم که عکس افراد نشاط دهنده بودند، این افراد نشاط گیرنده تعریف شدهاند که حاصل نشاط آنها در محافل صمیمی رسیدن به آرامش و آسودگی خاطر بوده است. با توجه به این گروهبندی باید بیان کرد که درحوزه سرزندگی اجتماعی در شهرها، متغیر نشاط اجتماعی به همراه مولفههای آن نقش بهسزایی در زندگی افراد و برنامهریزی شهری خواهد داشت. براساس چنین فرایندی روش تحقیق این پژوهش به صورت ترکیبی بوده که در گام اول از روش کیفی(مطالعه موردی جمعی)، در مرحله بعد روش کمی(پیمایش) و در آخر هم از روش درونیابی نقطهای استفاده شده است. نمونهگیری براساس این سه گام به صورت موردی نوعی، تصادفی و مکانی- منطقه ای بوده است. قلمرو تحقیق شهر مشهد و مناطق آن در نیمه اول سال 1397 بوده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه عمیق، پرسشنامه مصاحبهای و ترسیم توزیع فضایی یافتهها بر روی نقشه مناطق شهری بوده است. یافتهها بیانگر این است که معیار نشاط اجتماعی شهروندان درحد متوسط بدست آمده است، مناطق(1-2-4-5) در موقعیت متوسط روبه پایین، منطقه9 در سطح متوسط و مناطق(3-6-7-8-10-11-12 و ثامن) متوسط رو به بالا قرار گرفته اند. از نظر نشاط بخشی اجتماعی مناطق10-11-12به ترتیب در بالاترین موقعیت نشاط اجتماعی و مناطق 5-4-1 به ترتیب در پایین ترین موقعیت قرار داشتهاند. در بین مناطق شهری مشهد منطقه 10 در جایگاه اول نشاط بخشی اجتماعی و منطقه 5 شهری در آخرین رتبهبندی مناطق 13گانه قرار گرفته است.
علیرضا محمدی؛ سپیده نوری؛ الهه پیشگر
چکیده
هدف این پژوهش تحلیل فضایی پراکنش و الگوی فضایی خدمات پیشرفته (APS) در یکی از شهرهای میانه اندام کشور (اردبیل) است. جامعة آماری پژوهش را 2100 واحد فعالیتی در چهار گروه از خدمات پیشرفته شامل خدمات بانکی و مالی، بهداشتی و درمانی، املاک و مستغلات و بیمه تشکیل میدهند. این پژوهش از نوع تحلیلی است و برای گردآوری و پیادهسازی دادهها از روش ...
بیشتر
هدف این پژوهش تحلیل فضایی پراکنش و الگوی فضایی خدمات پیشرفته (APS) در یکی از شهرهای میانه اندام کشور (اردبیل) است. جامعة آماری پژوهش را 2100 واحد فعالیتی در چهار گروه از خدمات پیشرفته شامل خدمات بانکی و مالی، بهداشتی و درمانی، املاک و مستغلات و بیمه تشکیل میدهند. این پژوهش از نوع تحلیلی است و برای گردآوری و پیادهسازی دادهها از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. از فنون آمار فضایی همانند تراکم کرنل، میانگین نزدیکترین همسایه، آمارة موران محلی، تراکم خوشه و ناخوشه، لکههای داغ و رگرسیون موزون جغرافیایی (GWR) در محیط GIS برای تجزیه و تحلیل، تخمین تراکم، تحلیل الگوی پراکنش، الگوی توزیع و مفهومسازی روابط فضایی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان می دهند که خدمات بیمه و خدمات مشاوره املاک بیشتر سطح شهر را از نظر حوزة پوششدهی، به خود اختصاص دادهاند. بخش مرکزی و جنوبی شهر، از بالاترین تراکم فضایی خدمات پیشرفته برخوردارند. الگوی فضایی خدمات پیشرفته از نوع پراکنده است. الگوی فضایی خدمات بیمه و مشاوره املاک از نوع پراکنده و الگوی توزیع فضایی خدمات بانکی و بهداشتی و درمانی از نوع خوشهای است. نقطة ثقل خدمات در مرکز جغرافیایی شهر قرار دارد و خدمات پیشرفته دارای مسیر حرکت شمالی- جنوبی هستند. بین تراکم جمعیت و برخی از خدمات پیشرفته رابطة معنیداری وجود دارد. در پایان، پیشنهادهایی بر اساس یافتههای پژوهش ارائه شدهاست.
پری شکری فیروزجاه
دوره 4، شماره 2 ، شهریور 1396، ، صفحه 27-44
چکیده
امروزه بروز سوانح طبیعی و ایجاد خسارات و تلفات ناشی از این سوانح در نقاط مختلف جهان موجب گردیده تا ایمنتر نمودن شهرها و نقاط شهری، به یک چالش درازمدت اما دست یافتنی تبدیل شود به طوری که جوامع شهری برای بازگشت سریع به وضعیت پیش از بحران در زمان وقوع مخاطرات طبیعی بر آناند که تا حدودی از خسارات وارده بکاهند. در این میان، تابآوری ...
بیشتر
امروزه بروز سوانح طبیعی و ایجاد خسارات و تلفات ناشی از این سوانح در نقاط مختلف جهان موجب گردیده تا ایمنتر نمودن شهرها و نقاط شهری، به یک چالش درازمدت اما دست یافتنی تبدیل شود به طوری که جوامع شهری برای بازگشت سریع به وضعیت پیش از بحران در زمان وقوع مخاطرات طبیعی بر آناند که تا حدودی از خسارات وارده بکاهند. در این میان، تابآوری راهی مهم برای تقویت جوامع و شهر با استفاده از ظرفیتهای آنهاست. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی میزان تاب آوری مناطق شهر بابل در برابر مخاطرات محیطی پرداخته است که پرسشنامهای در قالب 4 بُعد، 16 شاخص و 31 زیرشاخص تنظیم گردید و تعداد 383 پرسشنامه براساس مدل کوکران به صورت تصادفی در میان جامعة آماری مورد مطالعه توزیع شد. برای بررسی مسائل تحقیق و تجزیه و تحلیل دادهها از مدل تصمیمگیری چند متغیره «ویکور» استفاده شده و وزن معیار هریک از شاخصها با روش آنتروپی شانول محاسبه شده است. نتایج دادههای تحقیق که با کمک نرمافزارهای SPSS، GIS و Excel انجام شده است، نشان میدهد که در بین ابعاد مختلف تابآوری شهری در مناطق 12گانه شهر بابل، ابعاد کالبدی (با میانگین 54/3) و سپس اجتماعی (با میانگین 14/3) وضعیت مناسبتری دارند ولی به طور کلی حدود 50 درصد مناطق مورد بررسی در شهر بابل دارای عدم تابآوری و تابآوری پایین میباشند و تنها 25 درصد از مناطق از لحاظ شاخصها کاملاً تابآور هستند.