اسماعیل علی اکبری؛ مصطفی طالشی؛ عذرا عمادالدین
دوره 4، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 55-70
چکیده
چنانچه هر ناحیه را یک نظام فضایی و شهرها و سکونتگاههای آن را اجزای آن نظام تصور کنیم، میان این اجزا،روابط و پیوندهای متعدد و متقابل برقرار است که در شکل دادن به نظام ساختاری عملکردی ناحیه، نقش اصلی بر عهده دارد. فهم این پیوستگی و در هم تنیدگی روزافزون نظام فضایی،لازمه هرگونه تفکر و اقدام برای توسعه موزون و هماهنگ شهر و پیرامون است. ...
بیشتر
چنانچه هر ناحیه را یک نظام فضایی و شهرها و سکونتگاههای آن را اجزای آن نظام تصور کنیم، میان این اجزا،روابط و پیوندهای متعدد و متقابل برقرار است که در شکل دادن به نظام ساختاری عملکردی ناحیه، نقش اصلی بر عهده دارد. فهم این پیوستگی و در هم تنیدگی روزافزون نظام فضایی،لازمه هرگونه تفکر و اقدام برای توسعه موزون و هماهنگ شهر و پیرامون است. این مقاله کوشیده است با روش شناختی-تبیینی و با تعمیق اسنادی از دیدگاهها،مباحث و نظریه های برنامه ریزی توسعه فضایی، الگویی برای توسعه یکپارچه شهر و پیرامون بر مبنای قابلیت های گردشگری مناطق پیراشهری ارائه دهد. چارچوب این الگو بر مبنای التزام به پشتوانه های نظری رویکرد توسعه یکپارچه، بر توازن و یکپارچگی در توسعه شهر و پیرامون استوار است. شالوده چنین الگویی به پایش تغییرات اجتماعی،اقتصادی و کالبدی شهر و سکونتگاههای پیرامون شهر،شناخت علل گرایش و کشش شهر در مناطق پیرامون و ظرفیت های گردشگری محرک کشش شهر در مناطق پیراشهری تاکید دارد که در چارچوب سازمان فضایی یکپارچه و انعطاف پذیر، به منظور حفظ هویت کالبدی و عملکردی پیرامون و ترکیب فیزیکی منسجم شهر تبلور یابد.