محمد رمضان جورنبیان؛ فرهاد عزیزپور؛ علی اصغر طهماسبی
چکیده
روند تحولات توسعه منطقهای به لحاظ نظری، روششناختی و تجربی در کشور نشان میدهد که اغلب تئوریهای شکل گرفته در قالب رویکردهای بالا به پایین برنامهریزی و سیاستگذاری ،نتوانستند توسعه (منطقهای) را آنچنان که شایسته و بایسته است؛ هدایت نمایند. اتخاذ چنین رویکردهایی، نه تنها نابرابریها را کاهش ندادهاند؛ بلکه ساختارهای محیط ...
بیشتر
روند تحولات توسعه منطقهای به لحاظ نظری، روششناختی و تجربی در کشور نشان میدهد که اغلب تئوریهای شکل گرفته در قالب رویکردهای بالا به پایین برنامهریزی و سیاستگذاری ،نتوانستند توسعه (منطقهای) را آنچنان که شایسته و بایسته است؛ هدایت نمایند. اتخاذ چنین رویکردهایی، نه تنها نابرابریها را کاهش ندادهاند؛ بلکه ساختارهای محیط طبیعی- بومشناختی و اجتماعی- اقتصادی درونی مناطق را نیز از هم گسیختهاند. بازتاب این نگرشها در چارچوب عملکردهای نظام برنامهریزی و سیاستگذاری، نابرابری و عدم تعادل فضایی در سطوح منطقهای و ملی در چند دهه گذشته را سبب شده است. این شرایط در تمام گستره فضایی کشور از جمله در بخش مرکزی شهرستان تنکابن قابل مشاهده است. از اینرو، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل سطح یکپارچگی فضایی نظام سکونتگاهی بخش مرکزی تنکابن با استفاده از روش تحلیل شبکهای است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و بر مبنای روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل کلیه سکونتگاههای شهری و روستایی بخش مرکزی است. دادههای جریان افراد، کالا و خدمات، محصول و سرمایه با روش کتابخانهای(فیشبرداری) و میدانی(پرسشنامه) جمعآوری و با ابزارهای Nodexl، Usinet و GIS تحلیل شده است . نتایج بررسیهای کمی و کیفی جریانهای مردم، کالا و خدمات، سرمایه و محصول نشان میدهد که شبکه سکونتگاهی و الگوی فضایی آن از حالت ابتدایی و نخستین خود که متمرکز در یک یا دو سکونتگاه بوده؛ فاصله گرفته و به سمت الگوی توسعه غیرمتمرکز در حال حرکت است. در این روند، روابط تکمیلکنندگی عملکردی شهرها و روستاها در الگوی سکونتگاهی قلمرو جغرافیایی مورد مطالعه در حال ظهور هستند.