ماندانا کمالی؛ منوچهر طبیبیان؛ مسعود الهی
چکیده
در دهههای اخیر با افزایش قابل توجه وقوع مخاطرات طبیعی در جهان، نیاز به شهرهای تابآور مطرح شده است، زیرا این شهرها ظرفیت تحمل هرگونه ضربهای از جمله بحرانها و سوانح زیستمحیطی را دارا میباشند. بنابر گزارش اسکاپ در مورد سوانح مرتبط با مخاطرات تکتونیکی، ایران جزو ده کشور اول دنیاست و از حیث مرگ و میر ناشی از این مخاطرات، جایگاهی ...
بیشتر
در دهههای اخیر با افزایش قابل توجه وقوع مخاطرات طبیعی در جهان، نیاز به شهرهای تابآور مطرح شده است، زیرا این شهرها ظرفیت تحمل هرگونه ضربهای از جمله بحرانها و سوانح زیستمحیطی را دارا میباشند. بنابر گزارش اسکاپ در مورد سوانح مرتبط با مخاطرات تکتونیکی، ایران جزو ده کشور اول دنیاست و از حیث مرگ و میر ناشی از این مخاطرات، جایگاهی بین رتبه اول تا سوم جهان را دارد. شهر زنجان نیز فارغ از این مخاطرات نبوده و با قرارگیری در کنار سه گسل و وجود بافتهای متراکم و فرسوده، یکی از آسیبپذیرترین شهرهای کشور در برابر زلزله است که لزوم پرداختن به مسئله تابآوری را بیش از پیش مطرح میکند. در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف مقایسه الگوهای محلات پس از انقلاب در زنجان و اولویتبندی آنها از لحاظ تطبیق با معیارهای تابآوری، ابتدا به استخراج معیارها و شاخصهای تابآوری کالبدی پرداخته شد. معیارها و شاخصها با استفاده از مدل پشتیبان تصمیمگیری فازی غیرساختاری اولویتبندی شده و در الگوهای پس از انقلاب تا امروز محلات زنجان بررسی شدند. نتایج حاصل از مطالعه نشان میدهد که محلات الگوی آمادهسازی، بالاترین تابآوری و محلات الگوی توسعه شتابان و فاقد برنامه از تابآوری پایینی برخوردار هستند.
عامر نیک پور؛ منصوره یاراحمدی
چکیده
تابآوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تابآوری صرفاً در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد میتواند به اجرایی شدن این امر کمک شایان نماید. تابآوری کالبدی، یکی از ابعاد تأثیرگذار در میزان تابآوری جوامع است که از طریق آن میتوان ...
بیشتر
تابآوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. لیکن توجه به مفهوم تابآوری صرفاً در ابعاد کلان فاقد کارآمدی لازم بوده و شناخت این مفهوم در سطوح خرد میتواند به اجرایی شدن این امر کمک شایان نماید. تابآوری کالبدی، یکی از ابعاد تأثیرگذار در میزان تابآوری جوامع است که از طریق آن میتوان وضعیت جوامع را ازنظر ویژگیهای فیزیکی و جغرافیایی تأثیرگذار در هنگام بروز سانحه ارزیابی کرد. روش این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. در گام نخست مؤلفههای مؤثر تابآوری کالبدی در شهر نورآباد ممسنی شناسایی و در قالب پرسشنامه دلفی تهیه و تدوین شدند، سپس این شاخصها بهوسیله اعضای پانل دلفی مورد بررسی قرار گرفتند و شاخصهایی که امتیاز لازم را کسب نکردهاند حذف و شاخصهای پژوهش تعیین شدند. در گام سوم این شاخصها بهوسیله روش میک مک مورد تحلیل و بررسی قرارگرفته و نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص شد. نتایج نشان داد مؤلفههای مؤثر بر تابآوری کالبدی شهر نورآباد ممسنی در ناحیه1، شامل متغیرهای تراکم ساختمان، تعداد طبقات، کیفیت ابنیه، اسکلت ساختمان، سطح معابر، مساحت قطعات و نوع مصالح است. از جمله ویژگیهای این متغیرها تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بسیار بالا است. متغیرها در ناحیه2، شامل تراکم جمعیت، فاصله از گسل، توپوگرافی و عمق سطح ایستایی از جمله متغیرهای مستقل کلیدی به شمار میروند. از جمله ویژگی این متغیرها قدرت تأثیرگذاری بالا و تأثیرپذیری بسیار کم است. متغیر اثرگذار در ناحیه3، زمین بایر بوده که بعنوان متغیر مستقل کلیدی به دلیل تأثیرگذاری و تأثیرپذیری کم، در گروه متغیرهای استراتژیک به حساب نمیآیند. شاخصهای ناحیه4، شامل سطح اشغال، قدمت بنا، بعد خانوار، فرم قطعات و تأسیسات و تجهیزات شهری که آنها نیز ازجمله متغیرهای استراتژیک بهحساب نمیآیند و بیشتر نتایج مربوط به اثر بخشی سایر متغیرها میباشند.
محمد میرزاعلی؛ عبدالحمید نظری؛ مجید اونق
چکیده
امروزه نگرش به مخاطرات طبیعی تغییرات چشمگیری داشته و دیدگاه غالب از تمرکز بر کاهش "آسیبپذیری" به افزایش "تابآوری" تغییر یافته است. مطابق آمارها، سیل و طوفان بیشترین خسارات و تلفات را به جوامع بشری واردکرده است. این امر در کشور و استان گلستان نیز صادق است. زیرا، نتایج بررسیها در زمینه مخاطرات طبیعی این استان نشان میدهد که 215 روستای ...
بیشتر
امروزه نگرش به مخاطرات طبیعی تغییرات چشمگیری داشته و دیدگاه غالب از تمرکز بر کاهش "آسیبپذیری" به افزایش "تابآوری" تغییر یافته است. مطابق آمارها، سیل و طوفان بیشترین خسارات و تلفات را به جوامع بشری واردکرده است. این امر در کشور و استان گلستان نیز صادق است. زیرا، نتایج بررسیها در زمینه مخاطرات طبیعی این استان نشان میدهد که 215 روستای آن، در معرض خطر دائم سیل قرار دارند. اگرچه طی سالهای اخیر در این استان غالباً تدابیری با رویکرد کاهش آسیبپذیری و با تاکید بر ابعاد کالبدی روستاها اتخاذ شده ولی از منظر سنجش تابآوری در مواجهه با مخاطرات سیل، از بُعد کالبدی نیز اقدام موثری صورت نگرفته است. لذا، هدف از این تحقیق تعیین و سنجش رابطه بین عوامل و مولفههای کالبدی و میزان تابآوری جوامع روستایی در مواجهه با مخاطرات سیل در حوضه آبخیز گرگانرود است. این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 106 روستا با تعداد 22942 خانوار است که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی در کنار بهرهمندی از فرمول کوکران، تعداد 31 روستا با 318 خانوار بعنوان حجم نمونه تعیین شد. یافتههای تحقیق نشان میدهد هرچقدر فاصله بافت و کالبد روستا از رودخانه بیشتر باشد، میزان تابآوری روستائیان نیز افزایش مییابد. این امر در خصوص تابآوری اجزای کالبدی روستا از جمله فاصله واحدهای مسکونی، مزارع و باغات و نیز سایر مستغلات تا رودخانه نیز صادق است. همچنین، معابر روستایی با بهبود کیفیت پوشش معابر، به همراه افزایش طول کانیوو و جدولکشی، میتوان شاهد کاهش آسیبپذیری و متعاقباً موجب بهبود تابآوری کالبدی روستاها بود. گفتنی است، با افزایش عمر مساکن از میزان تابآوری خانوار روستایی کاسته میشود. بهطوریکه، احداث خانههای نوساز و توجه به طرحهای بهسازی مسکن و اقدامات مقاومسازی بنا میتواند تابآوری آنها را در برابر مخاطرات سیل بهبود بخشد. همچنین، نتایج تحقیق نشان میدهد که تابآوری روستاهای منطقه در بُعد کالبدی کمتر از حد متوسط با میانگین 89/2 بوده که در این بین، خانوارهای روستایی زیرحوضههای چهلچای، قورچای و تیلآباد دارای تابآوری کالبدی در متوسط بوده و اکثر خانوارهای روستایی زیرحوضههای سفلیگرگانرود، محمدآباد-زرینگل، مادرسو و قرناوه، دارای تابآوری کالبدی ضعیفی میباشند.