حجت اله خسروی مال امیری؛ حسین سلیمانی؛ سید رامین غفاری؛ احمد خادم الحسینی
چکیده
ارزیابی و سنجش میزان تابآوری جوامع روستایی، یکی از مهمترین ابزارها در تشخیص پایداری سکونتگاههای روستایی، هنگام بروز مخاطرات محیطی است. بر این اساس در بخش دهدز، سکونتگاههای روستایی متعدد و بعضی مناطق عشایرنشین نیز وجود داشته و خطرات محیطی بسیاری در طول سال در این بخش رخ میدهد و روستاها و ساکنین آن در زمنیه برخی از ابعاد ...
بیشتر
ارزیابی و سنجش میزان تابآوری جوامع روستایی، یکی از مهمترین ابزارها در تشخیص پایداری سکونتگاههای روستایی، هنگام بروز مخاطرات محیطی است. بر این اساس در بخش دهدز، سکونتگاههای روستایی متعدد و بعضی مناطق عشایرنشین نیز وجود داشته و خطرات محیطی بسیاری در طول سال در این بخش رخ میدهد و روستاها و ساکنین آن در زمنیه برخی از ابعاد تابآوری شرایط مناسب را ندارند. هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی تابآوری سکونتگاههای روستایی در بخش دهدز از توابع شهرستان ایذه است. چارچوب نظری بر اساس نظریه ها و رویکردهای متصور تبیین و سپس مدل مفهومی آن ارائه شده است. روش مطالعه این پژوهش توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری مورد پژوهش شامل کلیة سرپرستان خانوار نقاط روستایی بالای 20 خانوار به تعداد3003 نفر است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران به تعداد 341 نفر انتخاب شده که بر اساس جمعیت هر روستا و در سطوح ارتفاعی مختلف جایگذاری شده و ابزار پژوهش شامل پرسشنامه با 60 سوال است. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار spss و AMOS و آزمون کولموگروف-اسمیرنف، تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که هر یک از ضرایب تأثیر شاخصهای محیطی- طبیعی، اجتماعی- اقتصادی، نهادی- مدیریتی وکالبدی- فضایی بر تابآوری سکونتگاههای روستایی مستقر در قلمرو تحقیق به ترتیب برابر با 73/0، 40/0، 19/0 و 25/0 است. الگوی تابآوری سکونتگاههای روستایی بخش دهدز شهرستان ایذه در وضعیت متناسبی قرار دارد. در این الگو شاخص طبیعی نسبت به انسانی وزن بالاتری داشته و شاخص نهادی- مدیریتی که مستلزم اقدامات و کارایی سازمانی، نهادی و انسانی بوده، وزن کمتری دارد.
احمد پوراحمد؛ یعقوب ابدالی؛ علیرضا صادقی؛ سارا الله قلی پور
چکیده
امروزه بیشتر شهرها و جوامع سکونتگاهی در مکانهایی بنا شدهاند که در معرض وقوع انواع سوانح طبیعی و یا به دلیل پیشرفتهای تکنولوژی در معرض انواع سوانح انسانساخت هستند از اینرو، توجه به مسائل کالبدی بافتهای مسکونی در شهرها و تبیین مفهوم "تابآوری" و به تبع آن مقاومسازی این بافتها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی ...
بیشتر
امروزه بیشتر شهرها و جوامع سکونتگاهی در مکانهایی بنا شدهاند که در معرض وقوع انواع سوانح طبیعی و یا به دلیل پیشرفتهای تکنولوژی در معرض انواع سوانح انسانساخت هستند از اینرو، توجه به مسائل کالبدی بافتهای مسکونی در شهرها و تبیین مفهوم "تابآوری" و به تبع آن مقاومسازی این بافتها در مواجهه با حوادث و مخاطرات احتمالی اهمیت بسیاری دارد. قلمرو مطالعه حاضر، بافت مرکزی شهر همدان که با جمعیت 55387 نفر و تعداد 13663 ساختمان مسکونی با مساحت 29722351 مترمربع می باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روششناسی توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی-سازهای است و شاخصهای منتخب اسکلت ساختمان، جنس مصالح، ، تعداد طبقات، دانهبندی، قدمت ساختمان، نفوذپذیری، کیفیت ابنیه و تعداد واحد استخراج میباشند. برای کشف روند الگوها از ابزار رگرسیون و برای وزن دهی به لایهها در دادههای فضایی از روش خودهمبستگی فضایی استفاده شده است. همچنین برای بررسی توزیع فضایی اولویتبندی تابآوری بافت مسکونی از روش خودهمبستگی فضایی موران(Anselin local Morans) در نرمافزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج مکانی در پژوهش حاضر نشان میدهد که 22147924 مترمربع یعنی 52/74 درصد از کل مساحت که تعداد 7280 بلوک ساختمانی را در بر میگیرد در گروه تابآوری نسبتاً کم تا غیرتابآور قرار دارند که نیازمند برنامهریزی سریع برای این بخشها از بافت در شاخصهای اسکلت ساختمان، نفوذپذیری، کیفیت ابنیه و قدمت ابنیه است.