مهسا گلابی دزفولی؛ حمید ماجدی؛ اسفندیار زبردست؛ سید مجید مفیدی شمیرانی
چکیده
در سال 2018، حدود پنجاه و پنج درصد جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی میکرده و پیشبینی میشد تا سال 2050، به شصت و هشت درصد افزایش یابد. افزایش روزافزون جمعیت شهرها، استفاده بهینه از محلات شهری جهت اسکان جمعیت را مورد تأکید قرار میدهد. مورفولوژی شهری از موضوعاتی است که با جمعیتپذیری محلات مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای ...
بیشتر
در سال 2018، حدود پنجاه و پنج درصد جمعیت جهان در مناطق شهری زندگی میکرده و پیشبینی میشد تا سال 2050، به شصت و هشت درصد افزایش یابد. افزایش روزافزون جمعیت شهرها، استفاده بهینه از محلات شهری جهت اسکان جمعیت را مورد تأکید قرار میدهد. مورفولوژی شهری از موضوعاتی است که با جمعیتپذیری محلات مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، شناسایی شاخصهای مورفولوژی در مقیاس میانی و تبیین رابطه میان مورفولوژی محلات مسکونی و جمعیت ساکن در آنان است. در این مقاله ابتدا بر اساس رویکرد درونی– شناختی نظرات اندیشمندان حوزه مورفولوژی مورد بررسی قرار گرفته و معیارهای «تنوع کاربری»، «الگوی شبکه معابر»، «فشردگی»و «الگوی شبکه حملونقل عمومی» در 9 شاخص در مقیاس محلی شناسایی شد. سپس شاخصها به روش چیدمان فضا و تحلیل شبکه به وسیله نرمافزارهای Depthmap10 و GIS در 12محله شهر تهران سنجش گردید. در گام بعدی، ابتدا نرمال بودن دادهها به روش آزمون«کولموگروف-اسمیرنوف» بررسی و به روش همبستگی دوسویه پیرسون و به کمک نرم افزار SPSS16، همبستگی متغیرهای مورفولوژی با شاخص جمعیت محلات مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد شاخص همپیوندی با شدت 724/0 دارای بیشترین همبستگی و دسترسی به حملونقل عمومی با شدت 578/0 دارای کمترین همبستگی با شاخص جمعیت میباشد. بررسی شدت همبستگیها، فرصت اولویتبندی مناسبتر جهت مداخله در بافت موجود محلات با هدف اسکان جمعیت را فراهم می نماید. با نگاه کاربردی از نتایج حاصل میتوان در زمینه معیارهای ارزش گذاری گزینههای طراحی محلات مسکونی، انتخاب شبکه معابر و سنجش کمی و کیفی طرحهای آماده سازی در راستای اسکان جمعیت بیشتر و تدوین ضوابط طرحهای تفصیلی استفاده نمود.
آزاده قرائی؛ اسفندیار زبردست؛ حمید ماجدی
چکیده
توجه به پایداری اجتماعی موضوعی است که از اوایل قرن بیست و یکم مورد توجه صاحبنظران قرار گرفتهاست؛ بدین ترتیب پایداری اجتماعی در کنار پایداری اقتصادی و پایداری زیستمحیطی، به عنوان یکی از مؤلفههای سهگانه دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح شدهاست. از طرف دیگر، فرم شهری با دربر گرفتن مؤلفههایی از قبیل شبکههای ارتباطی، ...
بیشتر
توجه به پایداری اجتماعی موضوعی است که از اوایل قرن بیست و یکم مورد توجه صاحبنظران قرار گرفتهاست؛ بدین ترتیب پایداری اجتماعی در کنار پایداری اقتصادی و پایداری زیستمحیطی، به عنوان یکی از مؤلفههای سهگانه دستیابی به توسعه پایدار شهری مطرح شدهاست. از طرف دیگر، فرم شهری با دربر گرفتن مؤلفههایی از قبیل شبکههای ارتباطی، سیستمهای حمل و نقل عمومی درونشهری، دسترسیهای پیاده و دوچرخه، استخوانبندی فضایی، توزیع فضایی فعالیتها، ریختشناسی مسکن و اندازه سکونتگاه، سیمای طبیعی و سیمای غیرفضایی از ابعاد مهم شناخت و تحلیل شهر محسوب میشود. با توجه به درهمآمیزی مؤلفههای این مفهوم با ابعاد مختلف شهر، نقش آن بر جوانب مختلف پایداری از جمله پایداری اجتماعی انکارناپذیر خواهد بود. مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار شهری، برنامهریزان و سازمانهای مردمنهاد بینالمللی را بر آن داشت تا چارچوبهای جدیدی را برای طراحی مجدد و بازسازماندهی مکانهای شهری برای دستیابی به پایداری ارائه دهند. مروری منتقدانه به این رویکردها، حاکی از عدم توافق بین مطلوبترین فرم شهری در زمینه پایداری است. این تناقضات در زمینه پایداری اجتماعی به دلیل ماهیت غیرملموس آن و نیز محوریت انسان و تعاملات وی در تعیین میزان این جنبه از پایداری، به اوج میرسد. در این پژوهش، محقق به دنبال آن است که ارتباط میان مؤلفههای فرم شهری و پایداری اجتماعی را در مناطق 22گانه شهر تهران با استفاده از روش پژوهش توصیفی تحلیلی تبیین نماید. مدلهای کمی تحلیل عاملی و رگرسیون خطی و نیز ابزار پرسشنامه ساکنین (2200 پرسشنامه در سطح مناطق شهر تهران) و نرمافزار SPSS محقق را در پیمایش این مسیر یاری رساندهاست. یافتههای پژوهش نشان میدهد ارتباط معناداری میان عوامل اصلی فرم شهری با عامل ترکیبی شاخصهای پایداری اجتماعی (میزان دسترسی شهروندان به خدمات محلی، میزان امنیت اجتماعی، میزان مشارکت در فعالیتهای اجتماعی و گروهی، میزان تعامل با دیگر ساکنین یا گروههای اجتماعی، رضایتمندی از سکونت و میزان دسترسی شهروندان به مسکن قابل استطاعت) در مناطق 22گانه شهر تهران وجود دارد.