محمد قاسمی سیانی؛ حسن افراخته؛ وحید ریاحی؛ فرهاد عزیزپور
دوره 5، شماره 2 ، شهریور 1397، ، صفحه 47-64
چکیده
امروزه تحول و تغییر در نواحی روستایی، یکی از موضوعات مورد بحث در علم جغرافیا است. این مسئله دارای ابعاد متنوع و پیچیدهای از جمله تحول در سیمای فیزیکی فضای روستایی، همچون گسترش ناموزون سکونتگاههای روستایی، الگوهای زراعی، شکلهای جدید تاسیسات کشاورزی - صنعتی، تغییرات نامحسوس اجتماعی همچون، گسست همبستگی اجتماعی، همیاری، ...
بیشتر
امروزه تحول و تغییر در نواحی روستایی، یکی از موضوعات مورد بحث در علم جغرافیا است. این مسئله دارای ابعاد متنوع و پیچیدهای از جمله تحول در سیمای فیزیکی فضای روستایی، همچون گسترش ناموزون سکونتگاههای روستایی، الگوهای زراعی، شکلهای جدید تاسیسات کشاورزی - صنعتی، تغییرات نامحسوس اجتماعی همچون، گسست همبستگی اجتماعی، همیاری، نظم اجتماعی و آرامش، تغییر در آمارهای روستایی همچون اشتغال بخش کشاورزی، تعداد خانوار، مهاجرین و.... است. از منظر سیاسی این مسئله، تهدیدی برای اصالت زندگی روستایی محسوب میشود. این مقاله با این نگرش، بر آن است تا با استفاده از مشارکت روستاییان و با روش کیفی، تحول ایجاد شده را از جنبه کالبدی مورد بررسی قرار دهد بدین منظور تعداد 27 مصاحبه به صورت هدفمند در روستاهای بخش بنرود و جلگه شهرستان اصفهان انجام شد و با استفاده از نظریه مبنایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که در اثر نفوذ فرهنگ شهری، بهبود سرمایه انسانی، تسلط الگوی فضابندی زیستی و رفاهطلبی، شیوه سکونت در مناطق روستایی تغییر یافته و به شیوهای شبه شهری تبدیل شده است که شیوه سکونت در ابعاد اجتماعی- اقتصادی و کالبدی در نواحی روستایی ظاهر شده است.
حسن افراخته؛ فرهاد عزیزپور؛ محمد رمضان جورنبیان
دوره 1، شماره 2 ، اردیبهشت 1392، ، صفحه 9-24
چکیده
شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسانها و شکل دهنده اصلی بنیانهای جغرافیایی یک ناحیه میباشند که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگیهای اقتصادی ـ اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. پیوندهای روستایی ـ شهری پدیدهای حاصل از تعامل دوسویه سکونتگاههای روستایی و کانونهای شهری در عرصه منطقهای است که به سبب ...
بیشتر
شهرها و روستاها به عنوان مراکز اصلی تجمع انسانها و شکل دهنده اصلی بنیانهای جغرافیایی یک ناحیه میباشند که دارای روابط خاص با تکیه بر ویژگیهای اقتصادی ـ اجتماعی و فضایی با یکدیگر هستند. پیوندهای روستایی ـ شهری پدیدهای حاصل از تعامل دوسویه سکونتگاههای روستایی و کانونهای شهری در عرصه منطقهای است که به سبب جریانهای مختلف از جمله جریان افراد، کالاها، اطلاعات، فناوری، نوآوری و مانند آن پدید میآید. این گونه جریانها منشأ دگرگونیهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محیطهای روستایی میباشد.
هدف این تحقیق بررسی جریانات فضایی درونی و بیرونی سکونتگاههای روستایی و نقش و اثرگذاری آنها بر شکلگیری و گسترش فرایند خزش روستایی میباشد. ناحیه مورد مطالعه تحقیق را ناحیه سلیمانآباد، در دهستان گلیجان از شهرستان تنکابن تشکیل میدهد. دادههای مورد نیاز از طریق بررسی میدانی، تکمیل پرسشنامه خانوار، شورا و دهیاری در روستاهای مورد مطالعه و برخی اسناد بدست آمده است. دادههای جمعآوری از طریق نرمافزارGis ،Spss ، آمار توصیفی و آزمون آماری (رگرسیون خطی) تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه نشان می دهد که جریان جمعیت و جریان سرمایه دو جریان غالب فضایی ناحیه بوده که سبب تحولات فضایی، کالبدی در ناحیه شده است. گسترش فیزیکی کالبدی لجامگسیخته و تغییرات بافت سکونتگاهی، گسترش واحدهای خدماتی ـ کارگاهی، افزایش ساخت و ساز در بخش مسکن موجب پدیده خزش روستایی شده که تخریب زمینهای زراعی و باغی را در پی داشته است.