امیرحسین شیرازیان؛ مصطفی امیرفخریان؛ محمدرحیم رهنما
چکیده
دستیابی به معیارهای کیفیت محیطی بدون توجه به الگوی توسعه کالبدی امکانپذیر نیست. مکان و کیفیت آن از جمله علل مؤثر در بروز انواع بیماریها است. با اینحال درخصوص بیماریهای خاص همچون سرطان، مطالعات انجام شده در گامهای نخستین قرار دارد. مطالعه حاضر تلاش دارد الگوهای مکانی پراکنش جانباختگان در اثر سرطان را در شهرمشهد مورد ...
بیشتر
دستیابی به معیارهای کیفیت محیطی بدون توجه به الگوی توسعه کالبدی امکانپذیر نیست. مکان و کیفیت آن از جمله علل مؤثر در بروز انواع بیماریها است. با اینحال درخصوص بیماریهای خاص همچون سرطان، مطالعات انجام شده در گامهای نخستین قرار دارد. مطالعه حاضر تلاش دارد الگوهای مکانی پراکنش جانباختگان در اثر سرطان را در شهرمشهد مورد سنجش قرار دهد و نشان دهد که 1)الگوی پراکنش جانباختگان چگونه است؟ و2)چه میزان با ویژگیهای کیفیت محیط در رابطه است؟ مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و متغیرهای مطالعه شامل 1)ویژگیهای مرتبط با جانباختگان (شامل:موقعیت، سن و جنسیت جانباختگان سرطانی) و 2)ویژگیهای مرتبط با کیفیت محیط(شامل میزان آلودگی هوا و سرانهفضایسبز) است. برای این منظور پس از تدوین مدل مفهومی تحقیق، ازطریق دریافت اطلاعات مرتبط با جانباختگان و کیفیت محیط زیست، پایگاه اطلاعات مکانی در محیط نرمافزار ArcGisتشکیل و در گام بعد با بهرهگیری از مدلهای آماری کلاسیک(همبستگی و آزمون تی) و آمارفضایی(خودهمبستگی فضایی، جهتپراکنش و رگرسیون فضایی) اقدام به تحلیل دادهها شد. یافتهها حاکی از عدم تبعیت الگوی فضایی جانباختگان از الگوی پراکنشجمعیت و تفاوت الگوی فضایی جانباختگان برحسب جنسیت و میانگین سن آنها در سطح محلات بود. استفاده از مدلهای خودهمبستگی فضایی، دوهستهداغ در شمال و جنوب غرب مشهد و یک هسته سرد در پیرامون حرم مطهر را نشان داد که ضرورت توجه به تفاوتهای مکانی را نشان میدهد. نتایج آزمون همبستگی و رگرسیون فضایی دلالت بر این داشت که فراوانی جانباختگان در سطح محلات با میانگین میزان آلودگی هوا و سرانه فضای سبز رابطه دارد. بااینحال ضرورت انجام مطالعات بیشتر در دورههای زمانی متعدد، به منظور تأیید یافتهها پیشنهاد میشود.
مصطفی امیرفخریان؛ فاطمه زعفرانی
چکیده
این مطالعه به دنبال آن است تا با تکیه بر مدلهای تحلیل فضایی و در چارچوب نگرش «انتشار فضایی»، جایگاه هسته مرکزی شهر طرقبه را از منظر گروههای جمعیتی، در شرایط رشد آرام (قبل از 1385) و رشد سریع (بعداز 1385)، مورد ارزیابی قرار دهد. متغیرهای تحقیق شامل تعداد جمعیت، تعداد زنان، سالخوردگان، جوانان، شاغلین، بیکاران و کمسوادان و ...
بیشتر
این مطالعه به دنبال آن است تا با تکیه بر مدلهای تحلیل فضایی و در چارچوب نگرش «انتشار فضایی»، جایگاه هسته مرکزی شهر طرقبه را از منظر گروههای جمعیتی، در شرایط رشد آرام (قبل از 1385) و رشد سریع (بعداز 1385)، مورد ارزیابی قرار دهد. متغیرهای تحقیق شامل تعداد جمعیت، تعداد زنان، سالخوردگان، جوانان، شاغلین، بیکاران و کمسوادان و مقیاس تحلیل در سطح 1476بلوک شهری و طی سه دوره زمانی1375، 1385و 1395 است. برای این منظور ضمن ایجاد پایگاه اطلاعات مکانی از ویژگیهای جمعیت شهر طرقبه و هسته مرکزی آن و با استفاده از ابزارها و تکنیکهای آماری-فضایی همچونGetis-Ord Gi و Grouping Analysisبه ارزیابی و تحلیل دادهها پرداخته شد. نتایج این ارزیابی نشان میدهد تا قبل از 1385، هسته مرکزی منشأ تمام گروههای جمعیتی و متمایز از سایر محدودههای شهری است. اما پس از 1385، گروههای جمعیتی با الگوی غالب «انتشار فضایی پیوسته» از هسته مرکزی خارج و در پیرامون آن ساکن میشوند. مدلهای تحلیل فضایی نشان میدهند که در نتیجه این تغییرات، هسته مرکزی طرقبه، جایگاه خود را در مقایسه با سایر محدودههای شهری از دست نمیدهد؛ بلکه این فرایند، سبب شبیهتر شدن برخی محدودهها به هسته مرکزی و تکثیر ویژگیهای جمعیتی هسته مرکزی در سایر محدودهها میشود. انتشار گروههای جمعیتی در پیرامون هسته مرکزی و چسبیده به آن، از سویی بیانگر تمایل افراد بهحضور در این محدوده و نمایش پیوستگی و انسجام فضایی و از سوی دیگر بیانگر وجود الگوی متمایز از تحولات هسته مرکزی در شرایط رشد کالبدی در شهرهایی از این قبیل و تفاوت آن با الگوهای تعمیمیافته ناشی از تحولات شهرهای بزرگ خواهد بود.
محمدرحیم رهنما؛ مصطفی امیرفخریان
دوره 1، شماره 3 ، شهریور 1392، ، صفحه 61-74
چکیده
برنامهریزی دسترسی، بهعنوان شیوهای از برنامهریزی یکپارچه کاربریها و شبکة حملونقل دارای دو بعد فضایی و غیرفضایی است. موجود بودن و در دسترس بودن خدمات، از ابعاد دسترسی فضایی محسوب میشود، که این مطالعه به بررسی خدمات درمانی در شهر مشهد میپردازد. روش مطالعه از نوع توصیفی ـ تحلیلی، است که براساس آن، پس از تشکیل بانک ...
بیشتر
برنامهریزی دسترسی، بهعنوان شیوهای از برنامهریزی یکپارچه کاربریها و شبکة حملونقل دارای دو بعد فضایی و غیرفضایی است. موجود بودن و در دسترس بودن خدمات، از ابعاد دسترسی فضایی محسوب میشود، که این مطالعه به بررسی خدمات درمانی در شهر مشهد میپردازد. روش مطالعه از نوع توصیفی ـ تحلیلی، است که براساس آن، پس از تشکیل بانک اطلاعات مکانی از فضاهای درمانی در نرمافزار ARC-GIS (شامل 6 کاربری عمده با 4528 مورد فراوانی) و بهرهگیری از مدلهای دسترسی «دومرحلهای حوضه شناور»، وضعیت شاخص دسترسی حوزههای شهر مشهد به هر یک از فضاهای درمانی تعیین شد. مزایای بهرهگیری از این روش، در مقایسه با سایر روشها، استفادة همزمان از شاخصهایی نظیر فاصله، شعاع عملکردی و تعداد تسهیلات است. نتیجة این تحلیل بیانگر عدم انطباق بین توزیع فضایی جمعیت و پراکنش خدمات درمانی است. بهعبارتی، نواحی مرکزی شهر بهترین دسترسی و نواحی پیرامونی دارای ضعیفترین دسترسی به خدمات درمانی را دارند. در ادامه، ضمن استفاده از نرمافزارspss و بهرهگیری از مدل «تحلیل خوشهای دومرحلهای»، 1266حوزة جمعیتی شهر مشهد از نظر شاخص دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی طبقهبندی شد. در این بخش، نتایج یافتهها نشان داد که شهر مشهد قابل طبقهبندی به دو خوشه است، شامل خوشة اول با میانگین شاخص دسترسی 3.24 شامل 2.3 درصد حوزههای شهری (حوزههای دارای شرایط بسیار عالی دسترسی) و خوشة دوم با میانگین شاخص دسترسی 0.061 شامل 97.7 درصد حوزهها که در مقایسه با خوشة اول وضعیت مناسبی را نشان نمیدهد. نمودارهای تهیه شده از ارزیابی این مدل نشان داد که مهمترین شاخص درخصوص تفاوت خوشة اول با خوشة دوم، شاخص دسترسی به داروخانههاست. از سوی دیگر، شاخص دسترسی به پایگاههای اورژانس کمترین نقش را در این طبقهبندی نشان میدهد.